باب الحوائج

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

باب الحوائج

این وب جهت آشنایی با معارف دینی و سیره ائمه معصومین(ع) و شهداء و ایجاد فرصت برای همه کسانی که تمایل به دانستن مطالب مختلف علمی،پژوهشی،دینی،فرهنگی،اجتماعی،هنری،
تاریخی،سیاسی،طنزو...دارند طراحی گردید لطفاً ازنظرات خود مارا بهره مندنمایید. استفاده از مطالب این وب به شرط ذکر آدرس منبع و اهداء 14صلوات آزاد است.
karbala114.mihanblog.com - hajmahmod33@yahoo.com - 09111495934 - hajmahmod33@gmail.com مدیران وبلاگ : ابواب الحوائج(حضرت ابوالفضل العباس،حضرت علی اصغر،حضرت موسی بن جعفر،حضرت امام جواد)علیهم السلام اجمعین

پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در مخزن الاسرار

سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ

پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در مخزن الاسرار

مخزن الاسرار،  که نخستین اثر منظوم جناب حکیم نظامی است،  به واقع مخزنی است از اسرار الهی و می‌توان گفت که:  پُربارترین و پرفروغ‌ترین اثر نظامی،  همانا مخزن‌الأسرار است. نظامی در این کتاب،  بعد از راز و نیاز به درگاه بی‌نیاز، به مدح  حضرت پیامبر اعظم| پرداخته و در حدّ بسیار عالی،  عظمت وجودی آن جناب را شرح داده است.  در چند بیت محدودی که آن جناب را مدح کرده،  مطالب متنوع و عمیقی در ابعاد وجودی آن حضرت آورده است که بعضی از آن‌ها،  همانند مطالبی است که عارفان و شاعران دیگر نیز گفته‌اند،  لیکن بعضی از آن‌ها منحصر به او است.

برای این‌که محتوای اشعار وی،  از پشتوانة محکم دینی برخوردار باشد و فقط جنبة ذوقی به خود نگیرد،  آیات و احادیث متعددی را اساس سروه‌هایش قرار داده است.

وی در این کتاب چندین بار به نعتِ پیامبر خاتم| پرداخته و هر بار مطالبی نو در خصوص مقام و منزلت وی بیان کرده است:

اولیّت پیامبر خاتم|

نظامی در نخستین مدح خود،  که پس از مدح و ستایش خداوند آغاز می‌شود،  به اوّلیت رسول الله  در خلقت پرداخته و می‌گوید:

تختة اول که الف نقش بست        بر در محجوبة احمد نشست

حلقة حی را کالف اقلیم داد        طوق ز دال و کمر از میم داد

لا جرم او یافت از آن میم و دال          دایرة دولت و خط کمال

بود درین گنبد فیروزه خشت      تازه ترنجی زسرای بهشت

رسم ترنج است که در روزگار      پیش دهد میوه پس آرد بهار

کُنْتُ نَبیّا چو عَلَم پیش برد     ختم نبوت به محمد سپرد

مه که نگین دان زبرجد شدست     خاتم او مهر محمد شدست‌[1]

از در زمان،  بحثی که در عرفان  مطرح بوده و هست،  مسألة اوّلیت رسول الله| در خلقت است.  گویند: وجود مقدس پیامبر،  اوّلین مخلوق الهی بوده و سایر آفریدگان بعد از وی و به برکت او وجود یافته‌اند.

تکیه‌گاه این مباحث،  چند حدیثی است که از خود پیامبر| در این زمینه وارد شده که فرمود:

«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی»[2]

«اوّلین چیزی که خدا آفرید، نور من بوده است.»

در حدیث دیگر فرمود:

«کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَ الطِّینِ (أَوْ بَیْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ) ».[3]

«من پیامبر بودم در حالی که آدم برخی از آیات و احادیث  بیانگر اشرفیت حضرت رسول| است. روشن است که  اشرف مخلوقات باید اقدم و اوّل آنان نیز باشد؛  زیرا نزدیک‌ترین موجود به خدا،  گرامی‌ترین آن‌ها نیز هست و پیامبرخدا      |که از نظر مقام نزدیک‌ترین بندة خدا به خداست، از نظر وجود  نیز باید نزدیک‌ترین باشد؛ چرا  یکی از صفات الهی،  ازلیّت و قِدمت اوست.  پس رسول الله  نیز در ازلیّت و قدمت باید مقرّب‌ترین باشد که هست. از این‌رو نظامی اوّلین تجلّی را در وجود احمدی دانسته،  می‌گوید:

تختة اول که الف نقش بست        بر در محجوبة احمد نشست

الف که اوّلین حرفِ لفظ جلاله «الله» و «احد» است و این  دو از نام‌های شریف الهی‌اند،  اوّلین تجلّی و نمودش در وجود شریف احمد| بوده است.

همانگونه که الف در سلسلة حروف،  اوّلین حرف بوده و سایر حروف در مراتب بعد هستند و به قول بعضی‌، سایر حروف تکرار الف در شکل‌های مختلف‌اند؛ مثلاً «ب،  ت و...»  الف افقی‌ هستند. یا تشکیل شده از چند الف‌اند؛ مانند «اــ ا» که وقتی فاصله برداشته شود، «ب»  به وجود می‌آید.  همچنین است سایر حروف مثل «ط ـ د ـ ح» از چند الف به هم چسبیده حاصل شده‌اند به این شکل:

در ریاضیات نیز این نظریه طرفدار دارد که می‌گویند: عدد واقعی یک «1» است که همان الف ‌باشد.  بقیة اعداد تکرار یک هستند؛ مثلاً 2،  3 و... تکرار به تعداد آن‌هاست و مثلاً عدد  «1000» تکرار هزار مرتبة یک می‌باشد. از این‌رو،  توحید را، هم در عالم اعداد و هم در عالم اعیان،  ثابت کرده‌اند.

نظامی ‌گوید: احمد| مظهر و مجلاّی حضرت احد است. اوّلین حرف الله و احد در اول اسم احمد قرار گرفته است و اول بار او را به وجود آورده‌اند.

تختة اول که الف نقش بست       بر در محجوبة احمد نشست

اگر کلمة «محجوبه» درست باشد،  چنین معنی می‌شود که حقیقت احمدیه قبل از خلقت،  در حقیقت احدیّه محجوب بود. اول الله در اثر تجلّی و بروز حقیقت احمدیه را از حجاب ذات که همة حقایق به نحو بسیط و کلّی در آن محتجب‌اند بیرون آورد. از این‌رو،  احمد اوّلین ظهور از حجاب ذات بوده است که در عرصة اسماء و صفات آشکار گشت.

اگر «محجوبه» را «محبوبه»  بخوانیم نیز درست است و معنا چنین می‌شودکه: حقیقت احمدیه اوّلین محبوب حقیقی الهی است. از این‌رو،  الف احدیت در ممکن غیب مطلقة قبل از خلقت پرچم بر در خیمه محجوب خود که احمد است برافراشت و حقیقت محجوب خود را از  عالَم ذات به عرصة صفات و اسماء آورد.

حلقة حی را کالف اقلیم داد        طوق زدال و کمر از میم داد

لاجرم او یافت از آن میم و دال     دایرة دولت و خط کمال

«الحیّ»  از اسماء ذاتیة الهی است. همة حیات تجلّی اسم شریف «حی» است. «الله» اسم اعظم خدا بوده و همة اسماء الهی زیر مجموعة این اسم اعظم‌اند. وقتی الف‌ِ «الله» خواص حیات را ظاهر سازد و اسم الحیّ را از دل خود بیرون‌آورد، باید موجود زنده‌ای بیافریندکه مظهر «الحیّ» باشد. اوّلین تجلّی دهندة به اسم الحی،  میم و دال احمد| است. اقلیم و دولت اسم الحی را میم و دال احمد معیّن کردند.

این‌که جناب شیخ محمود شبستری می‌گوید:

احد در میم احمد گشت  ظاهر      در این دور اول آمد عین آخر

ناظر به این مضمون است؛ زیرا اگر میم را از «احمد» برداری،  به «احد» تبدیل می‌شود. فرق میان این دو،  همانگونه که لفظاً در حدّ یک حرف میم است،  در معنا نیز چنین است:

ز احمد تا احد یک میم فرق است        جهانی‌ اندر این یک میم غرق است

میم احمد،  میم امکان است. که در احد لفظاً  و معناً وجود ندارد. چون او واجب الوجود بالذات بوده و امکان به هیچ وجه در آن راه ندارد. نه در حقیقت احدیّت امکان راه دارد و در ظاهرش که میم نشانة آن است.

میم احمد همانند کمبربندی است به دور حیات و دالش طوقی که بر الحی پیچیده‌اند و او را از مرحلة غیبت مطلقة ذاتیه خارج کردند و عیان نمودند و همة موجودات از این مرحله به بعد ظاهر گشتند. پس احمد موجب بروز خلقت شده است. به همین جهت جهان در میم احمد غرق‌اند؛ چون حیات در میم احمد است و خارج از این دولت،  حیاتی وجود ندارد.

خاتمیت پیامبر خاتم|

نظامی بعد از بیان اوّلیت پیامبر،  که اوّلین مخلوق الهی بوده،  به آخر  و خاتمیت وی نیز پرداخته و می‌گوید: همانگونه که قبل از مخلوقی و قبل از هر پیامبری،  آن حضرت وجود داشته،  بعد از همة پیامبران نیز وجود  خواهد داشت،  اگر جهان به حیات خود ادامه می‌دهد برای اینکه دَم به دم از میم احمد حیات کسب می‌کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۶
محمدرضا محمودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی