باب الحوائج

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

باب الحوائج

این وب جهت آشنایی با معارف دینی و سیره ائمه معصومین(ع) و شهداء و ایجاد فرصت برای همه کسانی که تمایل به دانستن مطالب مختلف علمی،پژوهشی،دینی،فرهنگی،اجتماعی،هنری،
تاریخی،سیاسی،طنزو...دارند طراحی گردید لطفاً ازنظرات خود مارا بهره مندنمایید. استفاده از مطالب این وب به شرط ذکر آدرس منبع و اهداء 14صلوات آزاد است.
karbala114.mihanblog.com - hajmahmod33@yahoo.com - 09111495934 - hajmahmod33@gmail.com مدیران وبلاگ : ابواب الحوائج(حضرت ابوالفضل العباس،حضرت علی اصغر،حضرت موسی بن جعفر،حضرت امام جواد)علیهم السلام اجمعین

زینب علیها سلام و حضور جاودانه

پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۰۹ ق.ظ
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

حضرت زینب علیهاالسلام حرکت و هدایت انسان ها را بدون امام علیه السلام سکون و هلاکت می دانست و زمام داری زیان آلود نا اهلان را باعث دور ماندن توده ها از صراط مستقیم می دید. بدین علت دفاع و حمایت از مقام امامت و ولایت را سرلوحه مسئولیت های خویش قرار داده بود و با تمام توان بعد از حادثه عاشورا به ارائه رهنمودهای شایسته ومبارزه با زرمداران و زور محوران ...

بررسی کمالات اولیای خدا و الگو قرار دادن آنها یکی از برترین عوامل تربیت صحیح و خودسازی است که مفهوم زندگی عمیق پویا و حقیقی را به انسان می آموزد و موجب صفای دل شده و کمک شایانی برای پیمودن مراحل تکامل و وصول به عالیترین درجات هدایت خواهد بود.

در گستره جامعه انسانی مردان و زنان با فضیلتی پدیدار شده اند که هر یک به عالی ترین مرحله کمال و رشد رسیده و الگوی جاویدانی برای تمام انسان ها بوده و خواهند بود .

یکی از زنان بسیار با فضیلتی که در تاریخ اهل بیت بعد از حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان تندیس زنده فضایل شناخته شده است . دختر حضرت علی علیه السلام زینب کبری علیها سلام است. وی از جمله زنان نادری است که بیشترین بخش از فروغ جاودان نور امامت را دریافت نمود و توانست خود را در کمالات و صفات حمیده همسان و همانند مادرش زهرای اطهر علیها سلام بسازد .

وی دوران کودکی را در آغوش پر مهر رسالت و امامت سپری کرد و در دامن عصمت و طهارت شد و به صفات والای انسانی و کمالات معنوی و ملکوتی آراسته گردید . حضرت زینب علیها سلام تجسمی از علم و معرفت پیامبر صلی الله علیه و آله تبلوری از زهد و عبادت علی علیه السلام تمثیلی از جانبازی مادر تشکلی از صبر و حلم امام حسن علیه السلام است. وی بدون آنکه تسلیم شرایط سخت و طاقت فرسای پس از شهادت امام حسین علیه السلام و اصحابش بشود با انجام به موقع رسالت خود توانست تبلیغات گسترده دشمن را خنثی کند.

زینب علیها سلام و حضور جاودانه در لحظه لحظه تاریخ کربلا چه در غروب غربت و آوارگی عصر عاشورا چه در تلخی جانکاه وداع قتلگاه و چه در دفاع از حق در حضور ظالم الگویی بی همتا در همه اعصار و زمان هاست . گرچه در میدان مبارزه با طاغوت و یزیدیان و انجام ماموریت و رسالتی که به عهده داشت قهرمان است اما نباید فراموش کرد که وی در تمامی زمینه ها قهرمان و پیشتاز و نمونه کامل و والای یک بانوی تربیت شده درمکتب و دامان اهل بیت نبوت و ولایت به شمار می رود. بنابراین هر گلی از گلستان زندگیش را که ببوییم. عطری جانبخش دارد و هر ورقی ازاین کتاب سبز را مطالعه کنیم درسی آموزنده دارد.

علم ، عبادت ، عفت ، تقوی ، فصاحت و بلاغت، پایداری ، اراده فولادین ، امانتداری دفاع خالصانه از حق یتیم نوازی شرافت عطوفت همسرداری عزت نفس وفاداری و ... از جمله ارزنده ترین صفات و کمالات این شیرزن عاشورایی است که در این مقاله به ذکر پاره ای از آنها می پردازیم تا معرفت بیشتری نسبت به مقام معنوی و ملکوتی آن بانوی مجلله پیدا کنیم .

بر قله دانش: برترین درجه علم علمی است که از ذات الهی به انسان افاضه می شود که به تغییر قرآن مجید علم لدنی نام دارد : ( و علمناه من لدنا علما ) علم فراوانی از نزد خود به او ( حضرت خضر ) آموختیم . حضرت زینب علیها سلام به شهادت امام سجاد علیه السلام دارای چنین علمی بود که خطاب به عمه اش فرمود :

انت بحمدالله عالمه غیر معلمیه و فهمه غیر مفهمه .

به حمدالله تو دانشمندی معلم ندیده و فهمیده ای فهم نیاموخته هستی .

وی در حدود 6 سالگی شایستگی حفظ خطبه استدلالی عمیق وجامع مادرش فاطمه زهرا علهاسلام راداشت و این نشانه بارزی از رشد فکری و بلوغ اندیشه و تعقل دختری است که در دامان عصمت و طهارت پرورش یافت و به زلال روح و کمال معنوی و قرب الهی رسید.

یک سال پس از استقرار حضرت علی علیه السلام در کوفه زنان ودختران مشتاق دانش به آن حضرت علیه السلام پیام فرستادند و گفتند :

ما شنیده ایم که دختر شما حضرت زینب علیها سلام همانند مادرش زهرای مرضیه منبع سرشار دانش و دارای علوم و کمالات است. اگر اجازه بدهید به محضرش حاضر شده و از آن سرچشمه دانش بهره مند شویم علی علیه السلام اجازه داد تادختر عالمه اش بانوان مسلمان کوفه را آموزش دهد و مشکلات علمی و دینی آنان را حل کند . زینب علیها سلام آمادگی خود را اعلام نمود و بعداز دیدارهای مقدماتی جلسه تفسیر قرآن برای آنان تشکیل داد و پرسش ها و شبهات آنان را جواب میداد

از سخنان آن حضرت علیها سلام در طول مسافرت کربلا کوفه و شام خطبه ها و سخنرانی هایی که در فرصت های مختلف در برابر ستمکاران و طاغیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود به خوبی معلوم می شود که مراتب علم ودانش و کمال آن بانوی بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم و اکتسابی نبوده است .

هم چنین در جنبه مقام عملیش علاوه بر توانایی برای ایراد خطبه ها نکته ظریف و اساسی وجود دارد و آن تصمیم گیری ها وموضع گیریهای به جا در مناسبت های لازم است که خوب میدانست کجا باید نرم سخن گفت در کجا باید برآشفت و حماسه آفرید در کجا باید گریه کرد و اشک ریخت و چه وقت باید عقل و منطق را به کار گرفت .

همچنین نام زینب کبری علیها سلام به عنوان یکی از محدثان برجسته شیعه صفحات کتب رجال را مزین معتبر شیعه از جمله در کتاب های من لایحضره الفقیه وسایل الشیعه بحارالانوار و ... موجود است که آنها را از مادر و برادرش حضرت سیدالشهداء علیه السلام شنیده و برای دیگران روایت کرده است . اهم این احادیث بدین شرح است : داستان نزول مائده آسمانی برای حضرت زهرا علیا السلام حدیث ام ایمن در ماجرای دفن حضرت علی علیه السلام خطبه دفاع مادر از حق امامت و مطالبه فدک که سند اخیر را عده ای از مورخان و محدثین نامدار شیعه همچون شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع و علامه مجلسی در بحار الانوار آورده اند.

به هر حال این باوی شجاع کربلا راوی حدیث از مادر و برادر خود بوده و از نظر دانشمندان رجالی و حدیث شناسان ، عدالت و اعتماد این بانوی پاک و با فضیلت در زمینه بیان حدیث ومقامات علمی مورد تایید قرار گرفته و صداقت و درایت او انکار ناپذیر است .

عبادت و انقطاع از خلق

در میان فضایل و کملات ملکوتی حضرت زینب علیهاسلام خلوت با معشوق و مناجات با قاضی الحاجات درخشندگی خاصی دارد. سراسر زندگی او به خاطر جهاد و هجرت در راه خدا و همراهی و همگامی با پدر مادر و برادر در جهت انجام وظیفه و احیای معالم و معارف اسلام عبادت محسوب می شود .

عبادت آن بانوی مکرمه علیهاسلام تنها به معنای خاص عبادت نبود بلکه تمام حرکات و سکنات خروش و فریادها سفرها و اسرت ها بیدادگری ها ومبرزات و حتی نفس های او از آنجا که به خاطر خداوند بود همه از مراتبی عمیق و والا از اخلاص و عبادت خداوند متعال برخوردار بود.

اکثر شبها را به تجهد و تلاوت قرآن صبح می کرد. به گفته برخی مورخان عبادت ها ونمازهای شب پدر و مادر خود را از نزدیک دیده بود.و اودر حماسه کربلا شاهد بود که برادرش حضرت ابوالفضل علیه السلام فرمود : ای برادر نزد دشمن برو و یک شب رامهلت بگیر شاید بتوانم به نمازودعا و خواندن قرآن استغفار در پیش گاه پروردگار مشغول شویم . خدا میداند که من نماز دعا و استغفار و خواندن قرآن را دوست دارم .

در شب یازدهم محرم علی رغم آن همکه خستگی و فرسودگی ومشاهده آن همه الام روحی ، نماز شب خود را خواند. امام سجاد علیه السلام فرمود :

عمه ام زینب علیها سلام در مسیر کوفه تا شام تمام نمازهای واجب و مستحب را اقامه م یکرد ودر بعضی از منازل به خاطر شدت گرسنگی و ضعف نشسته ادای تکلیف می کرد.

امام حسین علیه السلام که خود معصوم وواسطه فیض الهی است ، هنگام وداع با خواهرش فرمود : .خواهر جان مرا در نماز شب فراموش فراموش مکن این نشان از آندارد که این بانو به قله رفیع بندگی و پرستش راه یافته بود و به حکمت و هدف آفرینش دست یازیده بود بنابراین دیده ها را بازتر و افق ها را برتر و معرفت ها را قوی تر باید کرد تا مقام عبودیت زینب کبری علیها سلام رابهتر شناخت .

آفتاب عفت

زینب کبری علیها السلام و بانویی سرشار ازبینش و بصیرت بود که باس یره و سخن خود فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی دیروز و امروز را به خوبی مورد تعرض قرار داد الگویی ماندگاراز شخصیت عظیم عظیم خویش به یادگار گذارد و معیارهای حرکت ارزشی و ضد ارزشی را برای همیشه ترسیم کرد.

وی در پاسداری از عفت و عصمت سرآمد زنان و دختران روزگار بود و با الهام از پیام آسمانی قرآن و طبق آموزه های مادرش فاطمه زهرا علیها السلام حجاب و عفت رامانند گوهری ارزشمند برای یک زن مسلمان میدانست و بر این باور بود که زن هنگامی به خدای خود نزدیک تر است که خود را از معرض دید مردان بیگانه حفظ نماید.

زینب کبری علیها السلام دختران مادری است که برای احقاق حق و دفاع از حقوق رهبر اسلام و حجت خدا را از منزل بیرون می آمد و با دشمنان به احتجاج می پرداخت اما سر تا با محجوب و پوشیده همان مادری که وصیت می کند پیکرش را بعد از مرگ در تابوتی با دیولرهای بلند بگذارند تا از انظار نامحرمان به دور باشد پس طبیعی است کهدختر او هم باید این تعالیم بلند اسلام رارعایت نماید چرا که حفظ شرف و حیثیت زن واجب و حجاب از ضروریات دین است و اصولا تمام فداکاری های این بانو برای تحقق احکام اسلام بود. بنابراین عفت و پاکدامنی خویش راحتی در سخت ترین شرایط به نمایش گذاشت . اودر دوران اسارت ودر حرکت از کربلا تا شام سخت بر عفت خویش پای می فشرد.

آن بانوی بزرگوار برای پاسداری از مرزهای حیا و عفاف بر سر یزید فریاد زد که زنان و کنیزان خویش را پشت پرده نشانی و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی ؟ نقاب آنان را در بدی و صورت های آنان را آشکار ساختی ؟

نماد کمال عقل

برترین معیار عقل گرایی در زندگی ادب و ادب اموری است . کیمیایی که تیرگی و تاریکی های قلب را می زداید و نور و روشنایی در رواق وجود انسان می افزاید به گونه ای که بهای بی نظیر آدمی با سنجش مقدار ادب هر فردی قابل تشخیص خواهد بود.

زینب کبری علیه السلام شخصیت شایسته ای بود که درس ادب را در مکتب امامت آموخته بود وسیره و سخن پدرو مادر خود را از اعماق وجود خود پذیرفته بود . در گفتار و رفتار صمیمی مهربان صادق ومودب بود به گونه ای که زنان بسیاری در نخستین برخورد شیفته شیوه و مجذوب اخلاق روح پرور اومی شدند.

ادب و احترام حضرت زینب علیها السلام به برادر خود آن چنان بود که هنگامی که عبدالله بن عباس به امام حسین علیه السلام گفت : شما که به این سفر خطرناک می روید چرا زن ها را با خود می برید ؟ حضرت زینب علیها السلام با شنیدن این سخن سر از محمل خود برآورده و فرمود : ای پسر عباس آیا می خواهی بین من و برادرم جدایی بیندازی ؟ هرگز من از او جدا نخواهم شد .

در حادثه عاشورا را در برابر آن همه مصائب و داغ ها و حوادث هرگز از مسیر ادب و عبودیت نسبت به حضرت حق خارج نشد و هیچ گاه کلمه ای حاکی از دلتنگی نارضایتی اعتراض شکایت و تنگ نظری بر لب نراند.

هر چه می گفت بر طبق رضایت خداوند و مقدرات او بود و بلکه بالاتر از آن در پاسخ طعنه پسر زیاد می فرمود : انی ما رایت الا جمیلا من جز زیبایی ندیدم .

که این کلام در نظر اهل آن ، از بالاترین مراتب توحید عرفان قرب به خدای متعال و رسم بندگی و عبودیت حکایت دارد و کمال ادب عاشق را نسبت به معشوق نشان می دهد.

ایثار

عقیله بنی هاشم علیهاالسلام در این صفت گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. او برای حفظ جان دیگران خطر را به جان می خرید ودر تمام صحنه ها دیگران رابر خود مقدم می داشت . او در ماجرای کربلا حتی از سهمیه آب حویش استفاده نمی کرد و آن را نیز به کودکان می داد.

در بین راه کوفه و شام با این که خود گرسنه و تشنه بود ایثار را به بند کشیده و آن را شرمنده ساخت .

امام زین العابدین علیه السلام می فرمود : عمه ام زینب علیها السلام در مدت اسارت غذایی را که به عنوان سهمیه و جیره می دانند بین کودکن تقسیم می کرد زیرا در شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان میدادند.

او سختی ها و تازیانه ها را به جان می خرید و نمی گذاشت بر بازوی کودکان اصابت کند.

دفاع از حریم ولایت

حضرت زینب علیهاالسلام حرکت و هدایت انسان ها را بدون امام علیه السلام سکون و هلاکت می دانست و زمام داری زیان آلود نا اهلان را باعث دور ماندن توده ها از صراط مستقیم می دید. بدین علت دفاع و حمایت از مقام امامت و ولایت را سرلوحه مسئولیت های خویش قرار داده بود و با تمام توان بعد از حادثه عاشورا به ارائه رهنمودهای شایسته ومبارزه با زرمداران و زور محوران در قالب خطایه می پرداخت . وی چون دست پرورده زهرای اطهر علیها السلام بود درس ولایت مداری را از مادر فرا گرفته بود. از یک سودر جهت معرفی و شناساندن ولایت از طریق نفی اتهامات و یادآوری حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد و از سوی دیگر سر تا پا تسلیم امامت بود چه در دوران امامت امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام که حتی در چند مورد از جان امام سجاد علیه السلام دفاع کرد و تا پای جان از او حمایت نمود.

کرامت

هر چند هزاران کرامت از این باوی بزرگوار سر زده است اما فقط نمونه ای را نقل میکنیم . مرحوم ثقه الاسلام نوری از سید محمد باقر سلطان آبادی نقل میکند : به چشم درد شدیدی در چشم چپ مبتلا شدم .

هر چه درمان کردم فایده ای نکرد و بر عکس مریضی ام شدیدتر شد. بعضی از دکتها می گفتند قابل علاج نیست. برخی هم قول شش ماه بعد می دادند و من هر روز ازروز قبلل نالن تر می شدم تا این که سیاهی چشمم گرفته شد و دیگر نم یتوانستم بخوابم در آن موقع یکی از دوستان برای خداحاظی به دیدنم آمد. او می خواست به کربلا برود .من هم با او همراه شدم . در منزل اول درد چشم شدیدتر شد و همه مرا شماتت می کردند مگر یک نفر . بلاخره به منزل دوم ریسیدیم درد شدید تر از قبل شد و ورم چشمم افزون تر تا اینکه نزدیک سحر آرام شد.

در عالم رویا عقیله بنی هاشم زینب کبری را دیدم که گوشه مقنعه اش را به چشمم می کشید . از خواب بیدار شدم و چشمم خوب شد. دوستانم باور نمی کردند سوار شدیم در بین راه درد ناراحتی احساس نمی کردم . من همیشه ناراحت و عاجز بودم پیش خود گفتم : کاش بسته روی چشمم را باز می کردم. تا باز کردم دیدم همه چیز را می بینم . صدا زدم که رفقا بیایید . همه آمدند و گفتند : کدام چشمت درد می کرد ؟ گفتم : چشم چپم بود. هر چه نگاه تفاوتی بین چشم چپ و راستم ندیدند.

پی نوشت ها

1) کهف ، 65

2) سفینه البحار ، ج1،ص558

3) ریاحین الشریعه ، ج3 ، ص57.

4) زندگی زینب علیها السلام ، رسولی محلاتی ،ص10

5) زینب قهرمان علیها السلام ، احمد صادقی اردستانی ، ص 103

6) ماهنامه مبلغان ، شماره 31،


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۵
محمدرضا محمودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی