باب الحوائج

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

باب الحوائج

این وب جهت آشنایی با معارف دینی و سیره ائمه معصومین(ع) و شهداء و ایجاد فرصت برای همه کسانی که تمایل به دانستن مطالب مختلف علمی،پژوهشی،دینی،فرهنگی،اجتماعی،هنری،
تاریخی،سیاسی،طنزو...دارند طراحی گردید لطفاً ازنظرات خود مارا بهره مندنمایید. استفاده از مطالب این وب به شرط ذکر آدرس منبع و اهداء 14صلوات آزاد است.
karbala114.mihanblog.com - hajmahmod33@yahoo.com - 09111495934 - hajmahmod33@gmail.com مدیران وبلاگ : ابواب الحوائج(حضرت ابوالفضل العباس،حضرت علی اصغر،حضرت موسی بن جعفر،حضرت امام جواد)علیهم السلام اجمعین

بقیع4

پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۲۵ ب.ظ
بقیع: عکس شماره 9 / 12


اهتمام پیامبر نسبت به حضور در بقیع

 پیامبر|، تا زمانی که در قید حیات بودند و تا آخر عمر شریفشان، نسبت به حضور در بقیع، اهتمام فراوانی داشتند و فراوان در آنجا حاضر می‌شدند و بر اهل بقیع سلام می‌کردند و برای آن ها دعا و استغفار می‌نمودند.

«فی کامل الزیارات، کان رسول الله|، یخرج فی ملاء من الناس من أصحابه کلّ عشیّة خمیس إلی بقیع المدنییّن، فیقول: السّلام علیکم  أهل الدیار (ثلاثاً)، رحمکم الله».[1]

«در کامل الزیارات وارد شده است که پیامبر گرامی|، در میان جمعیتی از اصحاب خودشان غروب هر پنج شنبه به بقیع مدینه می‌رفتند و می‌فرمودند: سلام بر شما اهل خانه‌های قبور (سه مرتبه )، خداوند رحمتتان کند.

صاحب موسوعة الفقهیة میسرة، چنین آورده است:

«و قد ورد فی صحیح مسلم عن عائشة: إنّها قالت: کان رسول الله ، کلّما کان لیلتها من رسول الله، یخرج من آخر اللیل إلی البقیع فیقول: السلام علیکم دار قوم مؤمنین، و آتاکم ما توعدون غداً مؤجّلون، و أنّا إن شاء الله بکم لاحقون، اللهمّ اغفر لأهل بقیع الغرقد».[2]

«وارد شده در صحیح مسلم از قول عایشه که گفته است: حضرت رسول   شبهایی را که نوبت ورود به خانه عایشه بود، در آخر شب به بقیع می‌رفتند و می‌فرمودند، سلام بر شما، خانة قومی مؤمن، آمد شما را آنچه که خدا وعده‌تان داده بود و ما هم به خواست خدا به شما ملحق خواهیم شد. خدایا برای اهل بقیع غرقد، (مردگان آن) بخشش نما.»

   پیامبر خدا نسبت به اصحابش حرمت فراوان را قائل بودند و معنای این سخن آن است که طبق قاعده،  خود را به حضور در بقیع موظف می‌دانستند. طبق نقل‌‌های مستند و موثقِ تاریخی، «در قبرستان بقیع  بیش از ده هزار نفر از اصحاب، تابعین و بنی‌هاشم مدفون هستند.»[3]

   نقل ابن شبّه را صاحب مرآة الحرمین هم تکرار کرده و همین گزارش را  در کتاب خویش آورده است. نقل‌های تاریخی فراوان آورده‌اند که پیامبر، در هفته مکرّر به بقیع مدینه می‌رفتند و دست به دعا برمی‌داشتند و از خدا چنین می‌خواستند.

 «اللّهم اغفر لأهل بقیع الغرقد».[4]

 «خدایا!  اهل بقیع غرقد را ببخش.»

 «و کان: یخرج إلى البقیع فیقول: السّلام علیکم دار قوم مؤمنین و أنا بکم إن‌شاءالله لاحقون، اللّهم اغفر لأهل بقیع الغرقد».[5]

«پیامبر خدا ـ که درود خدا بر او و آلش باد! ـ، به هدف بقیع، از خانه خارج می‌شد و می‌فرمود: سلام بر شما خانه‌های قومی مؤمن، ما هم به خواست خدا به شما ملحق می‌شویم، خدایا!  اهل بقیع غرقد را ببخش!»

پیامبر|  خود را مأمور می‌دانستند که برای اهل بقیع دعا و استغفار کنند.

«عن أبی مویهبة، مولی رسول الله| قال: أهبنی رسول الله| من جوف اللیل فقال: إنّی أمرت أن أستغفر لأهل البقیع، فانطلق معی، فانطلقت معه، فلمّا وقف بین أظهرهم، قال: السّلام علیکم یا أهل المقابر لیهنئکم ما أصبحتم فیه ممّا أصبح الناس فیه، أقبلت الفتن کقطع اللیل المظلم، یتبع آخرها أوّلها، الآخرة شرّ من الأولى، ثمّ استغفر لهم طویلاً».[6]

«از ابو مویهبه، غلام پیامبر| است که گفت: پیامبر مرا فرمان داد که با ایشان باشم، و آن در دل شب بود. پس فرمود: من مأمور شده‌ام که برای اهل بقیع، طلب مغفرت کنم.

   پس با من باش. من با ایشان شدم و رفتم؛ چون در مقابل آن‌ها ایستاد، فرمود: درود بر شما ای اهل قبرها، آسان صبح کردید، به خاطر آنچه که مردم، الآان در آن گرفتارند، فتنه‌ها همچون پاره‌های شب تار بر آن‌ها هجوم برده، سرای آخرت برای آن‌ها بدتر از امروزشان است.  سپس برای اهل بقیع به صورتی طولانی استغفار کردند.»

   در منابع تاریخی شیعه آمده است: پس از آن‌که پیامبر| در آخر عمر شریفشان، سپاه اسامه را تجهیز نمودند و به آن‌ها فرمان دادند که از مدینه خارج شده، به مرز روم بروند، احساس مریضی سختی نمودند و به همراه علی و عده‌ای از اصحاب باقیمانده در مدینه، به قبرستان بقیع رفتند.

«فلما أحس بالمرض الذی عداه أخذ بید علی بن أبی طالب و اثبعه جماعة من الناس، توجه إلى البقیع، فقال الذی أتبعه، إننی قد أمرت بالاستغفار لأهل البقیع، فانطلقوا معه، حتی وقف بین أظهرهم، قال: السلام علیکم أهل القبور، لیهنئکم ما أصبحتم فیه مما فیه الناس، أقبلت الفتن کقطع اللیل المظلم، ثم استغفر لأهل البقیع طویلاً».[7]

چون پیامبر احساس مریضی کردند و با آن مریضی از دنیا رفتند، دست علی   را گرفتند و جماعتی از مردم هم با ایشان همراه بودند، به بقیع رفتند. به همراهان فرمودند: من مأمور شده‌ام برای اهل بقیع طلب مغفرت کنم.  حضرت مقابل اهل قبور ایستاده، فرمودند: سلام بر شما اهل قبور، تهنیت می‌گویم بر شما از آنچه که شما صبح نموده و در وضع مردم قرار ندارید، فتنه‌هایی همچون پاره‌های شب تار بر مردم هجوم آورده‌اند... سپس به صورت طولانی برای اهل بقیع مغفرت طلب کردند.

نماز بر نجاشی در بقیع

 در روایات متواتر،[8]  در منابع شیعه و سنی آمده است: پس از آن‌که پیامبر از طریق وحی دریافت نجاشی، پادشاه حبشه از دنیا رفته، به دلیل خدمتی بزرگ که به مهاجرینِ نخستین کرده بود، آن حضرت  مردم مدینه را در بقیع گرد آوردند و بر نجاشی، که در روم بود،  از قبرستان بقیع نماز خواندند.

«قَتَادَةُ وَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ فِی قَوْلِهِ {وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ} نَزَلَتْ فِی النَّجَاشِیِّ لَمَّا مَاتَ نَعَاهُ جَبْرَئِیلُ إِلَى النَّبِیِّ| فَجَمَعَ النَّاسَ فِی الْبَقِیعِ وَ کُشِفَ لَهُ مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَى أَرْضِ الْحَبَشَةِ فَأَبْصَرَ سَرِیرَ النَّجَاشِیِّ وَ صَلَّى عَلَیْهِ فَقَالَتِ الْمُنَافِقُونَ فِی ذَلِکَ فَجَاءَتِ الْأَخْبَارُ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ أَنَّهُ مَاتَ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ فِی تِلْکَ السَّاعَةِ وَ مَا عَلِمَ هِرَقْلُ بِمَوْتِهِ إِلاَّ مِنْ تُجَّارٍ رَأَوْا مِنَ الْمَدِینَة».[9]

«قتاده و جابر بن عبدالله انصاری، دربارة قول خدای متعال نقل نمودند که فرمودند که: همانا، از اهل کتاب‌ است کسی که به خدا ایمان دارد. این آیه دربارة نجاشی نازل شده است؛ آنگاه که نجاشی از دنیا رفت، جبرئیل مرگ وی را بر پیامبر ابلاغ کرد. و آن حضرت، مردم را در بقیع گردآورد. تخت و تابوت نجاشی برای پیامبر ظاهر شد و تخت او را می‌دید در حبشه و بر جنازة نجاشی نماز خواند، منافقین سخن‌ها گفتند. پس خبرها از هر ناحیه‌ای می‌آمد که نجاشی مرده است، و هرقل هم از طریق اخباری که از مدینه شنیده بود، از مرگ نجاشی آگاه شد.»

نماز خواندن پیامبر در بقیع

 از روایات فراوانی دریافت می‌گردد که پیامبر|   در بقیع حاضر می‌شدند و برای جمعیتی از صحابه  نماز می‌خواندند.

«عن معاویة عن أبی عبدالله× فی حدیث و قد کان رسول الله| یخرج إلى البقیع فیصلّی بالناس».[10]

«معاویة بن عمار در حدیثی آورده است که امام صادق فرمود: پیامبر به بقیع می‌رفتند و برای مردم نماز می‌گزاردند.»

از این نمونه روایت فراوان است که دلالت  دارند پیامبر خدا| در بقیع،  هم نماز بر جنازه خوانده‌ و هم نماز عید گزارده‌اند و برخی اوقات هم نمازی جهت درخواست مغفرت برای مدفونین در بقیع می‌خوانده‌اند.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۱
محمدرضا محمودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی