معصومه جان! تسلیت
معصومه جان! تسلیت
به خیال خود تو را به اسارت گرفته بودند؛ غافل از این که آنها خود اسیر بودند؛ اسیر جهل و ناآگاهی و در غل و زنجیر ظلمت فرو رفته.
زندان، هنوز زمزمه های «سبوحُ قدوس» تو را در گوش دارد و خود شاهد است در قنوت خود چگونه از دیوارها و سقف سیاه زندان می گذشتی و آسمان را فتح می کردی.
زندان شاهد است، چگونه سجده تو را همچون پرنده ای به باغ های سرسبز طراوت می برد و بهشت، در تک تک آیه های روشن نگاهت جاری بود.
تنها زندان می داند.
جسم تو را به اسارت گرفته بودند، غافل از این که روح تو آزادانه و پرنده وار، زمین و آسمان را در هم می نوردید.
امروز تقویم ها در سکوت خود فقدان تو را به سوگ نشسته اند.
معصومه علیهاالسلام در پایان انتظار خود، اشک بر گونه ها دوانیده است.
کبوتران حرم دخترت، شور و شوق پرواز را از دست داده اند و ماتم آن گنبد طلایی، آسمان را سیاه می کند.
معصومه جان! تسلیت!
چشمان زایر ما را ببین که به اشک نشسته است. صدای ما این بار، زیارتنامه را داغدارتر از همیشه می خواند.
دست های ما ضریح تو را این بار، غمبارتر در آغوش می گیرد.
قم، از همه شهرها غمگین تر است.
امّا خوشا به حالش که برای تسکین این درد، تو را دارد. به تو تسلیت می گوید تا خود تسلّی یابد.
قصه تنهاییات در زندگی ما جاری است؛ غربت را با نام تو میشناسیم و از ظلمت، به اسم اعظم تو پناه میبریم. هر وقت در ظلمت تنهایی دلمان میگیرد، بیاختیار میگوییم: «یا موسی ابن جعفر علیهالسلام » ما زنجیری زندان نفس گناهکار خویشیم؛ گذشتن از غضب را به ما بیاموز تا عقل الهی رهنمون تصمیمهامان گردد، ای کاظم!
معصومه جان!
اشک های ما را با دستان نوازشگرت پاک کن و سرهای ما را به دامان بگیر.
قصه تنهایی ما در ظلمت هارونالرشید جهانیم.
ای از زندان پر کشیده رازهایی را بر ما ببخشا!
شیعیانت را دریاب، ای غریب زندان بیکسی که درد بیکسی، ما را زمینگیر کرده است.
قصه تنهاییات در زندگی ما جاری است؛ غربت را با نام تو میشناسیم و از ظلمت، به اسم اعظم تو پناه میبریم.
هر وقت در ظلمت تنهایی دلمان میگیرد، بیاختیار میگوییم: «یا موسی ابن جعفر علیهالسلام » ما زنجیری زندان نفس گناهکار خویشیم؛ گذشتن از غضب را به ما بیاموز تا عقل الهی رهنمون تصمیمهامان گردد، ای کاظم!
ای مهار کننده اژدهای نفس و ای ید بیضای علم!
ای موسی خاندان علی علیهالسلام ! جهان به سخنان گهربار تو و پدران و فرزندانت محتاجتر است تا علوم خاکی.
شیرینی کلامت را بر ما بچشان!
اشکهایمان را رنگ معرفت بخش.
عزای فراقت را به صبر عالمانه مبدل کن!
دعا کن تا شیعیان رنج چندین سالهات باشیم و علمِ ابدیات.