ازدواج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف5
با عنایت و دقّت در دلیل قائلین به ازدواج نکردن آن حضرت و جواب مذکور، و کلام شهید سیّد محمّد صدر نکاتى قابل تأمّل است. از جمله:
1 . مواردى که به عنوان فلسفه ى غیبت از روایات قابل استفاده است که به چند نمونه ى آن اشاره شد، در عرض یکدیگر نیستند، به این معنا که اگر غیبت براى امتحان باشد، دیگر مسأله ى خوف و ترس از کشته شدن در آن نیست. بلکه اینها در طول یکدیگرند، لذا نمی توان با بیان موارد دیگر فلسفه غیبت قائل به ازدواج امام(علیه السلام) شد. چون در عین این که غیبت براى ترس از کشته شدن است، براى امتحان کردن بندگان و معتقدین به آن حضرت نیز می باشد، که این هم جاى استبعاد ندارد، به عبارت دیگر فرضیّه ترس از کشته شدن در تمام موارد دیگر نیز جارى است.
2 . سخن شهید صدر در معناى غیبت به دو صورت ناشناسى (مردم او را می بینند ولى نمی شناسند) و ناپیدایى (جسم و شخص او دیده نمی شود) و بنا کردن مسأله ى ازدواج را بر ناشناسى، سخن جامع و فراگیرى نیست، چون نمی توانیم به ناشناسى به تنهایى و یا به ناپیدایى آن حضرت قطع پیدا کنیم، چرا که ممکن است آن حضرت گاهى ناشناس باشد و گاهى ناپیدا، همانطور که این برداشت از روایات نیز قابل استفاده است.([52])
3 . شهید صدر معتقد است زنى که لیاقت و شایستگى و به اصطلاح هم کفو آن حضرت باشد در عالم وجود ندارد، صدور این سخن از ایشان جاى تعجب است، چرا که زنان شایسته و بایسته با فضائل اخلاقى و معنوى بالا در هر دوره اى وجود داشته و هست، زنانى همچون حضرت مریم(علیها سلام) و آسیه همسر فرعون که در قرآن کریم الگوى دیگران شمرده شده اند([53]) و یا مانند حضرت خدیجه همسر پیامبر گرامی اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) بوده اند و هستند، و از سوى دیگر در روایات وارده در شأن و خصوصیات اصحاب و یاران خاصّ امام زمان(علیه السلام) آمده است که پنجاه نفر آنان زن می باشند.([54])
آیا اینگونه زنان که لیاقت واقع شدن در زمره اصحاب خاص را دارند، و محرم خیلى از اسرار هستند، لیاقت همسرى آن حضرت را ندارند؟ چه مانعى دارد که امام(علیه السلام) از میان آنان زنى را به همسرى برگزیند؟
4 . به نظر میرسد که ازدواج آن حضرت به صورت ناپیدایى امرى ممکن باشد برخلاف شهید صدر که آن را غیر ممکن می داند، زیرا ناپیدایى امرى همیشگى براى امام(علیه السلام) نیست، و از سوى دیگر همانطور که براى همراهان و خواصّ غائب نیست([55]) براى همسر خود نیز می تواند غائب نباشد.
ـ نتیجه گیرى: کسانى که می گویند حضرت مهدى(علیه السلام) ازدواج نکرده است، تنها دلیلشان فلسفه ى غیبت است، که آنهم ترس از کشته شدن و افشاء سرّ امام است.
ولى با توجّه به موارد دیگر در فلسفه ى غیبت که در طول یکدیگربودند نه در عرض، این امر نمی تواند مانع ازدواج آن حضرت باشد، گرچه در این بحث فقط به عدم اثبات مانع پرداخته شده است. چون اثبات عدم المانع نیاز به اطلاعاتى کافى و جامع و احاطه ى کامل بر زندگى شخصى آن حضرت دارد، و این نیز در حدّ توان ما نیست.
از سوى دیگر در مباحث تحقیقى و علمی نیاز به دلیل داریم، و براساس مدارک و ظواهر به نتیجه می رسیم، بنابراین، گرچه با وجود این گونه مدارک، ازدواج آن حضرت امرى ممکن است، ولى نمی توانیم با قطع و یقین به آن حکم کنیم، همانطور که نمی توانیم به عدم ازدواج قطع پیدا کنیم.
آیا سکوت بهتر نیست؟
ـ نظریّه سوّم: گروهى دیگر می گویند نباید به اینگونه مباحث پرداخت و نهایتاً باید توقّف کرد، و در جواب این نوع سؤالات کلمه «نمی دانم» و «نمی دانیم» را بر زبان جارى می کنند، چرا که اصل ازدواج یا عدم ازدواج حضرت جزء اعتقادات ما نیست، زیرا در مباحث اعتقادى ما نیامده است که باید معتقد شویم به امام زمانى که ازدواج کرده یا نکرده است، این نوع موضوعات از مسائل شخصى است که معمولا در روایات نیامده و کسى هم به آن نپرداخته است، حتّى امام عسکرى(علیه السلام) نیز در رابطه با ازدواج فرزندش چیزى نفرموده است.
نگاه اجمالى به تاریخ غیبت صغرى و کبرى حاکى از وجود نداشتن چنین مسائلى است، و حتّى کسانى که توفیق لیاقت ملاقات با آن حضرت را یافته اند، هیچگونه سؤالى درباره ازدواج آن حضرت از آنها صادر نشده است، و غالباً به دلیل مشکلات فراوان یا نیازهاى مادّى و معنوى و یا پرسیدن مسائل علمی از این گونه سؤالات غافل بوده اند، گرچه اساساً سؤال نکردن از ازدواج طبیعى است چرا که خیلى اوقات پیش میآید که سالها با اشخاص و دوستان زیادى آشنا هستیم ولى لزومی نمی بینیم که از زندگى شخصى او سؤال کنیم، مثلا بگوییم آیا همسر دارید؟ اگر دارید دختر چه کسى است؟ آیا فرزند دارید؟ جنسیّت آنها چیست؟ و... لذا اساساً لزومی ندارد که از این گونه امور مطّلع شویم و این مسائل در زندگى ما نیز هیچ تاثیرى ندارد، و به دلیل اطّلاع نداشتن مورد مؤاخذه قرار نمی گیریم.
ـ نقد و بررسى:
درست است که اینگونه مسائل جنبه شخصى دارند، و دانستن یا ندانستن آن تأثیرى در زندگى ما ندارد، ولى امامان ما مانند انسانهاى عادى نبوده اند که بىتفاوت از کنارشان بگذریم، زیرا آنها هادیان و رهبران دینى و اجتماعى مردم هستند که طبق نصوص متعدّد از آیات و روایات، داراى مقام عصمت و مصونیّت از خطا و اشتباه می باشند.
لذا دوستان و شیعیان آن حضرت دوست دارند سیره و روش آن امام را در مسائل خانوادگى و شخصى نیز بدانند و به ابهامات و یا سؤالات احتمالى ذهن خویش پاسخى مناسب بدهند. و این مسأله مختص به امام مهدى(علیه السلام) نیست، همانطور که هنوز عدّه اى میپرسند: چرا امام حسن مجتبى(علیه السلام) با جعده ازدواج کرد؟ یا چرا امام جواد(علیه السلام) با امّ الفضل دختر مأمون یعنى کسى که قاتل پدرش بود ازدواج کرد؟ آیا از آنها فرزندى باقى ماند؟ و... امام عصر(علیه السلام) نیز ا ز این قاعده مستثنى نیست، بلکه قضیه برعکس است، و حسّاسیّت در امام زمان(علیه السلام) که مهدى موعود است، و قیام خواهد کرد، و حکومت جهانى را تشکیل خواهد داد، و... بیشتر است.
بنابراین، اساس بحث از زندگانى شخص آن امام مانعى ندارد، گرچه به علّت موقعیّت استثنایى وى که همان در غیبت به سربردن باشد، ما اطّلاع چندانى نداریم. و ناچاریم به همان مقدار از ادلّه و ظواهر و عمومات اکتفاء کنیم.