ازدواج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف3
هـ صاحب کتاب الشموس المضیئة پس از نقل هفت روایت در باره اقامتگاه و خانواده داشتن آن حضرت که بعضى از آن را آورده ایم، چنین نتیجه می گیرد. «از مجموع این روایات معلوم می شود که حضرت حجّت(علیه السلام) خانواده و اقامتگاه دارد، هر چند که جزئیّات آن را نمی دانیم([33])
سپس اضافه می کند که داستان جزیره خضراء به نقل از مرحوم علامه مجلسى(رحمه الله) و داستانى قریب به آن در اثبات الهداة با این قید که شیعیان آن جزیره از تمام مردم دنیا تعداد شان بیشتر است و هر یک از فرزندان امام(علیه السلام) در آن جزیره ها حکومتى دارند، چنین آورده است: «با توجه به عمر طولانى و مبارک ایشان ممکن است آن حضرت همسر و فرزندان متعدّدى داشته باشد که بعضى مرده و برخى زنده اند .
بنابراین، آن حضرت فرزندان و نوادگان زیادى خواهد داشت که شمارش آنها به سادگى ممکن نیست([34])
با عنایت و دقّت در مطالب کتاب مذکور توجّه به چند نکته ضرورى است:
اوّلا: نمی توان به آن هفت روایت در اثبات ازدواج آن حضرت و در نتیجه وجود فرزندان و داشتن اقامتگاه استناد کرد، چرا که برخى از آن روایات همان روایاتى است که قبلا به آنها اشاره شد.([35])
و برخى دیگر گویاى وجود همسر و فرزند براى آن حضرت نیست. و بعضى دیگر با خفاى شخصى و عدم اطلاع از مکان او سازگارى ندارد.
ثانیاً: وجود فرزندان بى شمار آن حضرت با فلسفه غیبت منافات دارد، زیرا ممکن است فرزندان در صدد تشخیص هویّت خود برآیند، و خواهان دانستن حسب و نسب خود باشند.([36])
ثالثاً: چطور ممکن است شیعیان آن جزیره (بنابر نقل وى از کتاب إثبات الهداة)([37]) تعدادشان از تمام مردم دنیا بیشتر باشد. با اینکه علم پیشرفته ى نقشه بردارى و جغرافیاى امروز در شناسایى نقاط این کره خاکى چیزى را از قلم نینداخته است، و امروزه جایى وجود ندارد که ناشناخته باشد، حتّى مثلث برمودا،([38]) کاملا شناخته شده و اسرارش (خواص مغناطیسى) آشکار گشته و تعداد زیادى به آن مکان رفته اند و گزارشهاى متعدّدى ارائه کرده اند. بنابراین معقول نیست که جمعیّتى چند میلیاردى بیش از جمعیّت فعلى جهان در مکانى زندگى کنند و کسى هم از آنها هیچگونه اطلاعى نداشته باشد.([39])
به هر جهت اینگونه مطالب نمی تواند دلیلى قاطع بر اثبات ازدواج و در نتیجه فرزندان و مکان اقامت خاصّى براى آن حضرت باشد.
ى ـ برخى ممکن است براى اثبات ازدواج و فرزند داشتن حضرت مهدى(علیه السلام) به کنیه مشهور آن حضرت یعنى «أبا صالح» استدلال کنند، و بگویند این کنیه به معناى پدر صالح است. و این دلالت بر وجود فرزندى بنام صالح براى آن حضرت دارد.
این نیز سخن درستى نیست زیرا:
اوّلا: با جستجو و تفحّص در میان کنیه هاى نقل شده براى حضرت مهدى(علیه السلام) در کتابهاى معتبر، چنین کنیه اى نقل نشده است، بلکه به نظر میرسد این کنیه بر اثر کثرت استعمال در میان مردم، معروف شده است، و در بعضى از مجلاّت([40]) و کتابها که در پاسخ از این سؤال مطالبى گفته شده است، بیشتر جنبه هاى ذوقى و استحسانى، با احتمالاتى بدون ذکر سند و دلیل در نظر گرفته شده است، مثلا: گفته شده است که این کنیه ممکن است از آیه شریفه (وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّــلِـحُـونَ)([41]) گرفته شده باشد.([42])
و یا میگویند: چه مانعى دارد که ما به آن حضرت بگوئیم أبا صالح یعنى پدر تمام نیکى ها و خوبی ها؟
وممکن است برخى استدلال کنند به احادیثى که در آنها واژه أبا صالح و صالح بکار رفته است.
مرحوم مجلسى(رحمه الله) نیز در این رابطه داستانى در بحار الأنوار نقل کرده است،، در حالیکه با رجوع به آن احادیث و دقّت در آنها معلوم می گردد، صالح یا أبا صالح نام جنّى است که مأموریت دارد تا اشخاص گمشده را هدایت و راهنمایى کند.
در کتاب من لا یحضره الفقیه چنین آمده است: «امام صادق(علیه السلام)فرمود: هرگاه راه را گم کردى صدا بزن یا صالح! یا بگو: یا أبا صالح راه را به ما نشان دهید، خداوند شما را رحمت کند!»([43]).
امّا مرحوم مجلسى(رحمه الله) در حکایات و داستانهاى اشخاصى که امام زمان(علیه السلام) را دیده اند «قضیه اى را از پدرش نقل می کند و او نیز از شخصى بنام امیر اسحاق استرآبادى که چهل مرتبه با پاى پیاده به حجّ مشرّف شده بود نقل می کند که در یکى از سفرهایش قافله را گم کرد و متحیّر با حالت عطش و بى آبى مانده بود، سپس صدا زد یا صالح یا أبا صالح ما را راهنمایى بفرما، ناگاه شخص سواره اى را از دور دید که آمد و او را راهنمایى کرد و به قافله اش رساند، وى میگوید: پس از آن قضیّه من متوجه شدم که او حضرت مهدى(علیه السلام) بوده است.»([44])
روشن است که این قضیه ارزش علمی و استدلالى ندارد، و صرفاً داستانى بیش نیست، زیرا معلوم نیست که شخص مورد نظر واقعاً امام(علیه السلام)را دیده باشد.
ثانیاً: با توجّه به معانى مختلف کلمه «أب» در لغت عرب که تنها به معناى پدر نیست، بلکه به معناى صاحب و غیر آن نیز آمده است([45])، و همچنین در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)آمده است که فرمود: «من و على پدران این امتیم»، می توان استفاده نمود که مقصود از این کنیه معناى پدرِ فرزندى به نام صالح نیست، بلکه أبا صالح یعنى کسى که افراد صالح و شایسته در اختیار دارد. ونیز ممکن است کنیه ابا صالح بدین جهت باشد که امام زمان(علیه السلام)پدر و مجرى اصلاح جامعه است، یعنى او تنها کسى است که به اذن خدا جامعه بشرى را اصلاح خواهد نمود.
بنابراین با عنایت به مطالب فوق و احتمالات متعدّد، نمی توان از این کنیه بر ازدواج و داشتن فرزند براى آن حضرت استفاده کرد.
پس دلیل دوّم قائلین به ازدواج آن حضرت که روایات است مخدوش می شود، و جایى براى استفاده واستدلال به آن باقى نمی ماند، لذا نمی توانیم به آن روایات تمسّک کنیم.
امّا دلیل أوّل که براى ازدواج آن حضرت به استحباب شرعى ازدواج، و سنّت بودن آن استدلال شده بود، دلیل محکم و قابل قبولى است، چون مقتضى موجود است، اگر چه زمان استنتاج هنوز نرسیده، و زود است تا قضاوت قطعى بشود، چرا که باید دیدگاه مقابل را نیز بررسى کرد و از نبودن مانع و یا وجود امرى مهمتر از ازدواج نیز مطمئن شد.