رجعت، رستاخیز کوچک
چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹ ب.ظ
مقدمه
شاید برخی افراد با اصطلاح «رجعت» آشنایی چندانی نداشته باشند؛ از این رو، برای آشنایی بیشتر با بحث رجعت و میزان اهمیت آن، مطلب را با روایتی از امام صادق (ع) آغاز می کنیم و سپس به بحث درباره آن می پردازیم. امام صادق (ع) می فرماید: «الرجفه حق و من لم یؤمن بها لیس منا؛ (1) رجعت حق است و هر کس به آن ایمان نداشته باشد از ما اهل بیت نیست.» از این روایت می توان چند مطلب برداشت کرد:
1. رجعت، حق است؛ یعنی امری است که باطل در آن راه ندارد و تحقق آن نیز حتمی است.
2. هر کس معتقد به رجعت نباشد، از دایره مکتب اهل بیت (ع) بیرون خواهد بود.
3. اعتقاد به رجعت باید در حد ایمان به آن باشد، یعنی علاوه بر بیان زبانی، باید به آن معرفت قلبی نیز داشته باشیم.
4. وقتی عدم اعتقاد به رجعت با عدم همراهی با مکتب اهل بیت (ع) برابر می شود (الیس منا)، روشن است که مسأله رجعت به عنوان ضروریات مذهب قلمداد شده است.
شاید برخی افراد با اصطلاح «رجعت» آشنایی چندانی نداشته باشند؛ از این رو، برای آشنایی بیشتر با بحث رجعت و میزان اهمیت آن، مطلب را با روایتی از امام صادق (ع) آغاز می کنیم و سپس به بحث درباره آن می پردازیم. امام صادق (ع) می فرماید: «الرجفه حق و من لم یؤمن بها لیس منا؛ (1) رجعت حق است و هر کس به آن ایمان نداشته باشد از ما اهل بیت نیست.» از این روایت می توان چند مطلب برداشت کرد:
1. رجعت، حق است؛ یعنی امری است که باطل در آن راه ندارد و تحقق آن نیز حتمی است.
2. هر کس معتقد به رجعت نباشد، از دایره مکتب اهل بیت (ع) بیرون خواهد بود.
3. اعتقاد به رجعت باید در حد ایمان به آن باشد، یعنی علاوه بر بیان زبانی، باید به آن معرفت قلبی نیز داشته باشیم.
4. وقتی عدم اعتقاد به رجعت با عدم همراهی با مکتب اهل بیت (ع) برابر می شود (الیس منا)، روشن است که مسأله رجعت به عنوان ضروریات مذهب قلمداد شده است.
مقدمه
شاید برخی افراد با اصطلاح «رجعت» آشنایی چندانی نداشته باشند؛ از این رو، برای آشنایی بیشتر با بحث رجعت و میزان اهمیت آن، مطلب را با روایتی از امام صادق (ع) آغاز می کنیم و سپس به بحث درباره آن می پردازیم. امام صادق (ع) می فرماید: «الرجفه حق و من لم یؤمن بها لیس منا؛ (1) رجعت حق است و هر کس به آن ایمان نداشته باشد از ما اهل بیت نیست.» از این روایت می توان چند مطلب برداشت کرد:
1. رجعت، حق است؛ یعنی امری است که باطل در آن راه ندارد و تحقق آن نیز حتمی است.
2. هر کس معتقد به رجعت نباشد، از دایره مکتب اهل بیت (ع) بیرون خواهد بود.
3. اعتقاد به رجعت باید در حد ایمان به آن باشد، یعنی علاوه بر بیان زبانی، باید به آن معرفت قلبی نیز داشته باشیم.
4. وقتی عدم اعتقاد به رجعت با عدم همراهی با مکتب اهل بیت (ع) برابر می شود (الیس منا)، روشن است که مسأله رجعت به عنوان ضروریات مذهب قلمداد شده است.
مفهوم رجعت
رجعت در لغت به معنای بازگشتن و بازگردانیدن می باشد؛ اما در اصطلاح دینی و عقیدتی ما، جامع ترین تعریف - که از متن روایات برخاسته- این است: بازگشت اهل بیت (ع) و مؤمنین خالص و کفار خالص به این دنیا در زمان ظهور امام زمان (عج). علت برگشت نیز این طور بیان شده است که اهل بیت (ع) و مؤمنین بتوانند در راستای تحقق کلمه توحید و عدل جهانی، حضرت را یاری کنند و از کفار خالص نیز انتقام گرفته شود، که در واقع، این انتقام، بخشی از عذاب آنان است. که در این دنیا آن را می چشند.
امکان وقوع رجعت و شواهد قرآنی آن
پس از آشنایی با این مفهوم، اولین سؤالی که به ذهن می رسد این است که آیا برگشت مجدد روح به بدن مادی امکان پذیر است؟ به عبارت دیگر، آیا این مسأله در گذشته تحقق یافته است یا خیر؟
با رجوع به آیات قرآنی به خوبی درخواهیم یافت که برگشت روح به بدن مادی سابقاً تحقق یافته است، پس وقوع آن محال نیست و خداوند بر انجام آن قدرت دارد:
الف ) (الم ترالی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم موتوا ثم احیاهم ) (2)؛ «آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانه های خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند( که به بهانه بیماری طاعون، از شرکت در میدان جهاد خودداری نمودند). خدوند به آنها گفت: بمیرید! سپس آن ها را زنده کرد.»
در تفسیر این آیه آمده است که هفتاد هزار نفر، از ترس طاعون، خانه و دیار خود را ترک کردند و مرگ آنان را فرا گرفت. پس از مدتی طولانی، یکی از پیامبران بنی اسرائیل، آثار ویرانی و مرگ آنان را دید؛ لذا از خداوند خواست که آنان را زنده کند و خداوند نیز آنان را زنده کرد.» (3)
ب) (یوم نحشر من کل امه فوجاً ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون) (4)؛ «[ای رسول خدا ! روزی را به یاد امت بیانداز که] از هر قومی یک دسته را که تکذیب آیات ما می کنند بر می انگیزیم و آنها مورد بازخواست قرار می گیرند.» اگر چه در این آیه، واژه حشر به کار رفته است اما دلالت بر قیامت نمی کند، چرا که اگر قرار بود این برانگیختن، به معنای قیامت باشد، لازم می شد که به حشر گروه و دسته ای از قوم اشاره نشود؛ زیرا در آیه 47 سوره کهف، خداوند می فرماید:
( وحشرنا هم فلم نغادر منهم احداً)؛ «در روز قیامت، همه را در صف محشر از قبرها بر می انگیزیم و یکی را فرو نگذاریم.» همان طور که روشن است در روز قیامت، همه برانگیخته می شوند نه دسته و گروهی.
در روایت است که ابوبصیر خدمت امام باقر (ع) بود و حضرت از او پرسید : «آیا اهل عراق. منکر رجعت هستند ؟» ابوبصیر پاسخ داد: « بله» حضرت فرمودند: « مگر آنان، آیه (یوم نحشر من کل امه فوجاً ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون) را نخوانده اند ؟» (5)
و همچنین «حماد» نقل کرده است که امام صادق (ع) از من پرسید: «مردم درباره آیه شریفه (یوم نحشر من کل امه فوجاً...) چه می گویند؟» گفتم: «می گویند این آیه شریفه درباره قیامت است. » حضرت فرمودند: «چنین نیست که می گویند؛ بلکه این آیه درباره رجعت است.» سپس فرمودند:«آیا خداوند در قیامت برخی را محشور می کند و دیگران را وا می گذارد ؟»(6)
روایات و مسأله رجعت
بیان روایات در اثبات رجعت و چگونگی آن، به حدی از روشنی است که هیچ شک و شبهه ای باقی نمی گذارد. اساساً در احادیث ما، رجعت، تواتر معنوی دارد؛(7) چنان که علامه مجلسی (ره) می گوید: «چگونه ممکن است کسی حقانیت ائمه را باور کند، ولی در آنچه از آن بصورت متواتر رسیده و بیش از دویست حدیث صریح در بیش از پنجاه کتاب است و آنان را چهل نفر از بزرگان و اندیشمندان نقل کرده اند، تردید کند ؟»(8) به عنوان نمونه امام صادق (ع) فرمودند: «چون قائم ما ظهور کند، نزد قبر هر مؤمنی مَلکی ندا می کند که ای فلانی ! صاحب و امام تو ظاهر شد، اگر می خواهی به او محلق شو و اگر می خواهی در کرامت و نعمت حق باشی، همین جا بمان! پس بعضی بیرون آیند و بعضی در نعیم الهی می مانند.» (9)
در متن بسیاری از زیارت نامه ها نیز به مسأله رجعت تصریح شده است؛ مثلاً در زیارت وارث که از حضرت امام صادق (ع) نقل شده، می گوییم: «خدا، پیامبران و ملائکه را شاهد می گیرم که نسبت به شما مؤمن هستم و به رجعت شما یقین دارم.» (10)
و آخرین نکته آن که از مجموع روایات به دست می آید که شهدای کربلا، همه پیامبران (ع) پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) اصحاب پیامبران، و همچنین دشمنان اهل بیت و آنان که در شرک محض می باشند، رجعت می کنند.
امام صادق (ع) می فرمایند: « نخستین کسی که به دنیا باز می گردد، حسین بن علی (ع) و اصحاب با وفایش، و یزید بن معاویه و یاران نابکارش می باشند. پس آن حضرت با اصحاب خویش، یزیدیان را قصاص می کند.» (11)
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 53، ص92
2. سوره بقره / 243.
3. نمونه این آیات بسیار است، مانند آیه 56 و 73 سوره بقره... که به علت طولانی شدن کلام از ذکر آنها خودداری می کنیم.
4. سوره نمل/ 72.
5. بحار الانوار، ج 53، ص 40.
6. تفسیر قمی، ج 1، ص 42.
7. تواتر به این معنی است که شمار راویان یک روایت، در هر طبقه، به حدی باشد که تبانی افراد بر دروغ گفتن در مورد آن روایت، محال باشد.
8. بحار الانوار، ج 53، ص 122.
9. الغیبه، شیخ طوسی، ص 459.
10. همان، ص 721.
11. تفسیر عیاشی، ج 2، ص 282.
منبع:نشریه امان، شماره 36.
شاید برخی افراد با اصطلاح «رجعت» آشنایی چندانی نداشته باشند؛ از این رو، برای آشنایی بیشتر با بحث رجعت و میزان اهمیت آن، مطلب را با روایتی از امام صادق (ع) آغاز می کنیم و سپس به بحث درباره آن می پردازیم. امام صادق (ع) می فرماید: «الرجفه حق و من لم یؤمن بها لیس منا؛ (1) رجعت حق است و هر کس به آن ایمان نداشته باشد از ما اهل بیت نیست.» از این روایت می توان چند مطلب برداشت کرد:
1. رجعت، حق است؛ یعنی امری است که باطل در آن راه ندارد و تحقق آن نیز حتمی است.
2. هر کس معتقد به رجعت نباشد، از دایره مکتب اهل بیت (ع) بیرون خواهد بود.
3. اعتقاد به رجعت باید در حد ایمان به آن باشد، یعنی علاوه بر بیان زبانی، باید به آن معرفت قلبی نیز داشته باشیم.
4. وقتی عدم اعتقاد به رجعت با عدم همراهی با مکتب اهل بیت (ع) برابر می شود (الیس منا)، روشن است که مسأله رجعت به عنوان ضروریات مذهب قلمداد شده است.
مفهوم رجعت
رجعت در لغت به معنای بازگشتن و بازگردانیدن می باشد؛ اما در اصطلاح دینی و عقیدتی ما، جامع ترین تعریف - که از متن روایات برخاسته- این است: بازگشت اهل بیت (ع) و مؤمنین خالص و کفار خالص به این دنیا در زمان ظهور امام زمان (عج). علت برگشت نیز این طور بیان شده است که اهل بیت (ع) و مؤمنین بتوانند در راستای تحقق کلمه توحید و عدل جهانی، حضرت را یاری کنند و از کفار خالص نیز انتقام گرفته شود، که در واقع، این انتقام، بخشی از عذاب آنان است. که در این دنیا آن را می چشند.
امکان وقوع رجعت و شواهد قرآنی آن
پس از آشنایی با این مفهوم، اولین سؤالی که به ذهن می رسد این است که آیا برگشت مجدد روح به بدن مادی امکان پذیر است؟ به عبارت دیگر، آیا این مسأله در گذشته تحقق یافته است یا خیر؟
با رجوع به آیات قرآنی به خوبی درخواهیم یافت که برگشت روح به بدن مادی سابقاً تحقق یافته است، پس وقوع آن محال نیست و خداوند بر انجام آن قدرت دارد:
الف ) (الم ترالی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم موتوا ثم احیاهم ) (2)؛ «آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانه های خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند( که به بهانه بیماری طاعون، از شرکت در میدان جهاد خودداری نمودند). خدوند به آنها گفت: بمیرید! سپس آن ها را زنده کرد.»
در تفسیر این آیه آمده است که هفتاد هزار نفر، از ترس طاعون، خانه و دیار خود را ترک کردند و مرگ آنان را فرا گرفت. پس از مدتی طولانی، یکی از پیامبران بنی اسرائیل، آثار ویرانی و مرگ آنان را دید؛ لذا از خداوند خواست که آنان را زنده کند و خداوند نیز آنان را زنده کرد.» (3)
ب) (یوم نحشر من کل امه فوجاً ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون) (4)؛ «[ای رسول خدا ! روزی را به یاد امت بیانداز که] از هر قومی یک دسته را که تکذیب آیات ما می کنند بر می انگیزیم و آنها مورد بازخواست قرار می گیرند.» اگر چه در این آیه، واژه حشر به کار رفته است اما دلالت بر قیامت نمی کند، چرا که اگر قرار بود این برانگیختن، به معنای قیامت باشد، لازم می شد که به حشر گروه و دسته ای از قوم اشاره نشود؛ زیرا در آیه 47 سوره کهف، خداوند می فرماید:
( وحشرنا هم فلم نغادر منهم احداً)؛ «در روز قیامت، همه را در صف محشر از قبرها بر می انگیزیم و یکی را فرو نگذاریم.» همان طور که روشن است در روز قیامت، همه برانگیخته می شوند نه دسته و گروهی.
در روایت است که ابوبصیر خدمت امام باقر (ع) بود و حضرت از او پرسید : «آیا اهل عراق. منکر رجعت هستند ؟» ابوبصیر پاسخ داد: « بله» حضرت فرمودند: « مگر آنان، آیه (یوم نحشر من کل امه فوجاً ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون) را نخوانده اند ؟» (5)
و همچنین «حماد» نقل کرده است که امام صادق (ع) از من پرسید: «مردم درباره آیه شریفه (یوم نحشر من کل امه فوجاً...) چه می گویند؟» گفتم: «می گویند این آیه شریفه درباره قیامت است. » حضرت فرمودند: «چنین نیست که می گویند؛ بلکه این آیه درباره رجعت است.» سپس فرمودند:«آیا خداوند در قیامت برخی را محشور می کند و دیگران را وا می گذارد ؟»(6)
روایات و مسأله رجعت
بیان روایات در اثبات رجعت و چگونگی آن، به حدی از روشنی است که هیچ شک و شبهه ای باقی نمی گذارد. اساساً در احادیث ما، رجعت، تواتر معنوی دارد؛(7) چنان که علامه مجلسی (ره) می گوید: «چگونه ممکن است کسی حقانیت ائمه را باور کند، ولی در آنچه از آن بصورت متواتر رسیده و بیش از دویست حدیث صریح در بیش از پنجاه کتاب است و آنان را چهل نفر از بزرگان و اندیشمندان نقل کرده اند، تردید کند ؟»(8) به عنوان نمونه امام صادق (ع) فرمودند: «چون قائم ما ظهور کند، نزد قبر هر مؤمنی مَلکی ندا می کند که ای فلانی ! صاحب و امام تو ظاهر شد، اگر می خواهی به او محلق شو و اگر می خواهی در کرامت و نعمت حق باشی، همین جا بمان! پس بعضی بیرون آیند و بعضی در نعیم الهی می مانند.» (9)
در متن بسیاری از زیارت نامه ها نیز به مسأله رجعت تصریح شده است؛ مثلاً در زیارت وارث که از حضرت امام صادق (ع) نقل شده، می گوییم: «خدا، پیامبران و ملائکه را شاهد می گیرم که نسبت به شما مؤمن هستم و به رجعت شما یقین دارم.» (10)
و آخرین نکته آن که از مجموع روایات به دست می آید که شهدای کربلا، همه پیامبران (ع) پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) اصحاب پیامبران، و همچنین دشمنان اهل بیت و آنان که در شرک محض می باشند، رجعت می کنند.
امام صادق (ع) می فرمایند: « نخستین کسی که به دنیا باز می گردد، حسین بن علی (ع) و اصحاب با وفایش، و یزید بن معاویه و یاران نابکارش می باشند. پس آن حضرت با اصحاب خویش، یزیدیان را قصاص می کند.» (11)
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 53، ص92
2. سوره بقره / 243.
3. نمونه این آیات بسیار است، مانند آیه 56 و 73 سوره بقره... که به علت طولانی شدن کلام از ذکر آنها خودداری می کنیم.
4. سوره نمل/ 72.
5. بحار الانوار، ج 53، ص 40.
6. تفسیر قمی، ج 1، ص 42.
7. تواتر به این معنی است که شمار راویان یک روایت، در هر طبقه، به حدی باشد که تبانی افراد بر دروغ گفتن در مورد آن روایت، محال باشد.
8. بحار الانوار، ج 53، ص 122.
9. الغیبه، شیخ طوسی، ص 459.
10. همان، ص 721.
11. تفسیر عیاشی، ج 2، ص 282.
منبع:نشریه امان، شماره 36.
۹۴/۰۱/۲۶