وصیت نامه سردار شهید ابوذر رمضانپور
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
(قرآن کریم)
نپندارید آنانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنها زنده اند و در نزد خدای خود روزی می خورند.
با والاترین و بالاترین سلامها بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نائب بر حقش امام خمینی(ره)، حقیر وصیتنامه خود را در کوه ها و قله های سر به فلک کشیده کردستان می نویسم.
پدر و مادر عزیز و همسر گرامیم: این را بدانید که حقیر آگاهانه در این راه قدم نهاده ام. چرا که خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین (علیه السلام) و شهدای صدر اسلام تا ایران مرا ندا می دادند که چرا نشسته ای! و حقیر به فرمان امام امت خمینی بت شکن، اسلحه به دوش گرفته و برای مبارزه با ظلم و ستم و برای برقراری حکومت عدل اسلامی در جهان تحت رهبری نائب امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خمینی کبیر و برای نجات مستضعفین جهان و نابودی فساد در جهان به یاری پروردگار حق تعالی پا به میدان مبارزه گذاشته ام و جز رضای خدا مقصود دیگری ندارم.
سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگوئید که تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خداوند متعال پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(علیه السلام) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم. تا همه احکام اسلام در زیر سایه پرچم اسلام و با ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به اجراء در آید.
از خواهران می خواهم که دعا و استغفار را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و همانطور که قدم در راه خدا بر می دارید، صابر و صبور باشید و سعی کنید که دشمنان هرگز بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند. که اگر این کار را کردند، روز بدبختی مسلمانان و روز شادی دشمن است و از خدا می خواهم که دلهای همراهانش را منور به نور قرآن بنماید.
برادران و خواهران: چنان معلم اخلاق و کردار باشید که خداوند و رهبرمان از شما راضی باشند.
خواهرانم: همیشه به یاد خدا و رسولش باشید و همانطور که حجابتان را حفظ می کردید، حفظ کنید و حافظ خون تمام شهداء باشید.
از برادران انجمن اسلامی می خواهم که فعالیتهای خود را زیاد کنند و جامعه را در کسب معارف اسلامی و الهی کوشا کنند.
برادران و خواهران: مسجدها را پر کنید و به فرموده امام عزیزمان جامه عمل بپوشید که فرموده است مسجد سنگر است. سنگرها را حفظ کنید و اسلحه بر زمین افتاده ام را بردارید و راهم را که همان راه حسین(علیه السلام) است، ادامه دهید و دست از رهبری پیامبر گونه امام امت برندارید. و در روزهای جمعه به نماز جمعه بروید و در مساجد نماز جماعت تشکیل دهید و اتحاد و برادری را حفظ کنید.
پدر و مادر عزیز و همسر گرامیم: در شهادت من ناراحت نباشید و با صبر خود همچون گذشته مشت محکمی بر دهان توطئه گران و ایادی شرق و غرب بزنید و همبستگی و اتحاد را هر چه بیشتر در خودتان ایجاد کنید و من خوشحالم که جانم را نثار اسلام و انقلاب می کنم. از شما عاجزانه تقاضا دارم که از من راضی باشید و برایم طلب مغفرت کنید و دعا کنید که هرچه زودتر در راه خدا شهید شوم تا در محضر امام حسین(علیه السلام) شرمنده نشوم و شما هم در روز قیامت نزد امام حسین(علیه السلام) و حضرت زهرا(علیها سلام) رو سفید باشید.
اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنانکه پیرو خط امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دماء شهداء آنانرا نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.
پدرم: همچون امام حسین(علیه السلام) که بر بالین فرزندش آمد، تو هم حاضر شو و پیام مرا به تمام مردم برسان که به حق پیام رسان خوبی هستی.
مادرم: بعد از شهادتم بر سر مزارم قرآن بخوانید و شبهای جمعه فراموشم نکنید و همیشه همه حال جویای حال امام عزیزمان باشید و مبادا گریه و زاری کنید که اگر این عمل از شما سر زند دشمنان اسلام خوشحال می شوند و این باعث ننگ است و خونم را پایمال خواهید کرد و امیدوارم مثل مادر وهب که گفته بود شهیدی را که در راه خدا داده ام، جسدش را پس نخواهم گرفت باشی و جوانانت را به جبهه بفرستی و جسدشان را هم تحویل نگیری.
همسرم: تو که همچون زینب(علیها سلام) زندگی می کنی و سختیها را تحمل می کنی، امیدوارم بعد از شهادتم صبور و صابر همچون زینب باشی و مواظب خودت باش و امیدوارم که از من راضی باشی و از فرزندم مواظبت کن و به او بیاموز که راهم را ادامه دهد و پاسدار واقعی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد.
از کلیه دوستان و آشنایان می خواهم که از من راضی باشند و مرا دعا کنند تا بتوانم دینم را ادا کنم و پیام رهبر عزیز را فراموش نکنید و همیشه به حرفهای پیامبر گونه اش گوش کنید.
والسلام
ابوذر رمضانپور