به بهانه سالروز بمب گزاری حرم مطهر امامین عسکریین(ع)
بمب گزاری حرم مطهر امامین عسکریین(ع)
آنان که با اسلام و قرآن در نبردند بار دگر بر کعبه ی دل حمله کردند
باردگر اجداد خود را یاد کردند در شهر سامرّا ببین بیداد کردند
ویرانه شد با دستشان قبر دو معصوم بودند در دوران عمر خویش مظلوم
آنجا دو قبر از نور وجه اللهِ انور مهدی کند گریه زبیداد مکرّر
یابن الحسن بنگر مزار مادرت را قبر حکیمه عمه ی نام آورت را
هم قبه و هم قبرشان در هم فرو ریخت گویی به فرق مسلمین ، عالم فرو ریخت
این زشت رویان وارثان قوم فیل اند بیچاره و پست و زبون و هم ذلیل اند
اینها همان قوم بنی العباس هستند این تیره دلها دشمنان یاس هستند
بی فهم مردم خود نمیدانند کورند اینها نه دین دارند بل از نور دورند
اینها همه زائیده اهل فساد اند فاسق ترین ناس اند دشمن بر عباد اند
اینها همان اول به شیطان درس دادند بر کودکانِ مسلمین بس ترس دادند
ای بردگانِ روسیاه تاچند مستی تا چند دنبال گناه و ظلم و پستی
سنی و شیعه زاین حماقت ننگ دارند بر فرق دشمن صد هزاران سنگ بارند
آل پیمبر قبرشان در سینه ی ماست صد انتقام از دشمنان هم ، کینه ماست
پیوسته باشد قبر نرگس در دل ما یابن الحسن هستی تو محبوب و یل ما
گمگشته ی شیعه گل باغ امامت آری سرت از سوی حق بادا سلامت
بر خاک پاک این حرم با خون نوشتند نابودی دشمن به دست دین سرشتند
هرگز نگردد دیو غالب بر فرشته هرگز نگردد ریسمان حق به رشته
این قبرها در چشم ما نورند نورند خفاش های تیره دل کورند کورند
آقا به مردم گفته ایم مولای مایی ای صاحب ما یابن زهرا کی می آیی؟
تا چند دستان علی را بسته بینیم؟ تا چند دلهای شما را خسته بینیم؟
تا چند سیلی بر رخ زهرا اهانت؟ تا چند یاران ترا صبر و متانت؟
تاچند از مظلومی حیدر حکایت؟ تاچند آتش خیزد از بیت ولایت؟
تا چند آه فاطمه زندان به سینه؟ تاچند قبر فاطمه گم در مدینه؟
تا چند بازویش کبود از خشم دشمن؟ تا چند پهلویش غنود از خشم دشمن؟
تا چند فرق مرتضی خونش بریزد؟ تا چند دلها زاین مصیبت ها بسوزد؟
تا چند باید زاین مصیبت صبر بنمود؟ صد ناله از ویرانی این قبر بنمود؟
تا چند اشک اهل بیت آید به دیده؟ تا چند ریزد خون ز رگهای بریده؟
تا چند فریاد از سر ببریده خیزد؟ تا چند خون از محمل زینب بریزد؟
تا چند باید بر سر نیزه سری دید؟ تا چند خیمه آتش و بی همسری دید؟
تا چند شش ماهه گلو از تیر برد؟ دستان عباس از دو تا شمشیر برد؟
تا چند چوب خیزران بر لب زند نی؟ تا چند چادرها ز سر پایین تا کی؟
تا چند سجاد(ع) حزین زنجیر گردد؟ زینب اسیر دشمن و شمشیر گردد؟
تا چند باید مجتبی را خون جگر دید؟ تا چند باید از عدوی دین شرر دید؟
تا چند قبرستان ما خاموش باشد؟ آری بقیع خاموش از آن موش باشد؟
تا چند معصومین مارا سم نصیب است؟ یابن الحسن دلهای ما زاین غم خطیب است
از سوی مرجع گر جهادی امر گردد دشمن به یک شب در فنا و خوار گردد
یابن الحسن از پرده ی غیبت به در آ با صولت حیدر تو با هیبت به در آ
امر فرج آرامش قلب امام است مهدی برای ناسِ عالم بس سلام است
یابن الحسن آقا بیا دلها چه خون است دشمن بسی دیوانه گشته در جنون است
قدرت ندارد ترس از افکار دارد ترس از قبور اطهر ابرار دارد
قبر امامین عسکری را کرده ویران بل قبر خود را کنده ، خود را کرده پنهان
امّا به حول و قوه ی حق نیست گردد شیعه همیشه سرفراز و بیست گردد
حالا بگویم مردمان هشیار باشید دشمن فریب و مکر باشد ، یار باشید
این اتحاد ملی ما رمز نصر است این انسجام اسلامی ما شرط عقل است
با وحدت ملی عدو نابود گردد صد نقشه و مکر و فریبش دود گردد
ما صاحبی داریم مارا یار باشد هرروز و شب در فکر ما غمخوار باشد
ما را امیر و کاروان سالار مهدی(عج) است بعد از نمار صبح صد پیمان و عهدی است
بالاتر از ما او غم بسیار دارد بهر فرج خود انتظار یار دارد
فرموده از بهر فرج هر روز و هر شب اندر دعا باشید چون زهرا(س) و زینب(س)
یا رب به ایمان و به تقوای پیمبر حق علی(ع) مرتضی شیر دلاور
یا رب به بانوی دو عالم دخت احمد(ص) حق حسن(ع) ابن تمام دخت احمد(ص)
یا رب به رگهای بریده از حسینش حق ابوالفضل(ع) و به زینب(س) هم خمینش(ره)
یارب به سجاد(ع) و به باقر(ع) هم به صادق(ع) حق امام کاظم(ع) آن نور شقایق
یا رب به حق حضرت موسی بن جعفر(ع) حق رضا(ع) وهم جواد(ع) و حق کوثر
یا رب به حق حضرت هادی امامم یا رب به حق عسکری(ع) بر او سلامم
یا رب به مهدی می دهم سوگند یا رب خود دشمنان دین نما در بند یا رب
مهدی(عج) رسان تا این جهان آباد گردد نفس از غل ابلیس ها آزاد کردد
یا رب به دستان ابوالفضل(ع) علمدار روح خمینی(ره) خامنه ای را نگهدار
محمد رضا محمودی ( شاهد ) 23/3/1386