اثبات حدیث غدیر
جمعه, ۱۸ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۳۲ ق.ظ
اثبات حدیث غدیر
در این بخش نکاتى را پیرامون اثبات حدیث غدیر بیان مىنماییم:
1. غدیر از دیدگاه قرآن
درباره واقعه غدیر و اهمیّت این روز، آیاتى از قرآن نازل شده است. پیش از خطبه غدیر این آیه نازل
شد:
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»؛ «1»
اى پیامبر! آن چه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است، (به مردم) ابلاغ کن؛ و اگر چنین نکنى،
رسالت خدا را انجام ندادهاى.
آن گاه که پیامبر خدا صلى اللَّه علیه وآله خطبه را به پایان رساند، این آیه کریمه فرو فرستاده شد:
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإسْلامَ دیناً»؛ «2»
امروز دین شما را به حدّ کمال رسانده و نعمت را بر شما تمام کردم و آیین اسلام را برایتان برگزیدم
.
هنگامى که خطبه غدیر پایان یافت و مسأله بیعت با امیر مؤمنان على علیه السلام به طور جدّى
مطرح شد، عربى درخواست عذاب نمود و این آیه درباره او نازل شد:
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»؛ «3»
درخواست کنندهاى تقاضاى وقوع عذابى نمود.
خلاصه شأن نزول این آیه مبارکه چنین است:
پس از آن که واقعه غدیر پایان یافت، شخصى به نام «حارث بن نُعمان فهرى» نزد رسول خدا صلى
اللَّه علیه وآله آمد و با حالى آشفته به حضرتش چنین خطاب کرد: ما را به نماز گزاردن امر نمودى
امتثال کردیم. دستور به پرداخت زکات فرمودى اطاعت کردیم و ... و اکنون بازوى پسر عمویت را
گرفته و او را به عنوان ولىّ و سرپرست بر ما نصب نمودى! آیا این دستور از پیش خود توست یا از
خدا؟
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه وآله در پاسخ فرمود:
والّذی لا إله إلّاهو، هذا من اللَّه؛
به خدایى که جز او معبودى نیست سوگند! این فرمانى از جانب خداوند است.
حارث پشت کرد و به طرف مرکب خود حرکت کرد و مىگفت:
خدایا! اگر آن چه محمّد مىگوید حق است، بارانى از سنگهاى آسمانى بر ما ببار و یا عذاب
دردناکى بر ما فرو فرست!
هنوز به مرکبش نرسیده بود که خداوند سنگى فرو فرستاد که بر فرقش خورد و از دامنش بیرون
گشت. در این هنگام خداوند این آیه را نازل فرمود:
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ* لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ»؛ «4»
درخواست کنندهاى تقاضاى وقوع عذابى کرد. این عذاب براى کافران است و هیچ کس نمىتواند
آن را دفع کند. «5» این آیه و آیاتى دیگر، درباره واقعه غدیر خمّ است و هر یک از این آیهها بحث
مستقلّ و جداگانهاى را مىطلبد که به فرصتى بیش از این نیازمند است؛ از این رو پژوهندگان را به
منابع مربوط به این آیات ارجاع مىدهیم.
2. شمار راویان حدیث غدیر از صحابه
طبق تحقیقى که انجام یافته است، بیش از یکصد و بیست مرد و زن صحابى به نقل حدیث غدیر
پرداختهاند و محدثان اهل سنّت در کتابهایشان با سلسله سندهاى خود حدیث غدیر را از اینها
نقل کردهاند که این روایتها در کتابهایى که به طور مستقل در زمینه حدیث غدیر نوشته شده
آمدهاند.
در میان مورّخان و سیرهنویسان، نسبت به شمار حاضران در روز غدیر و شنوندگان خطبه رسول
خدا صلى اللَّه علیه وآله اختلاف نظر است که بنا بر برخى از اقوال، شمار حاضران در آن اجتماع،
یکصد و بیست هزار نفر بوده است و واضح است که با توجّه به این نقل، حدیث غدیر فقط از 11000
حاضران، به ما رسیده است.
3. راویان حدیث غدیر از تابعین
نکته دیگر این که تعداد راویان حدیث غدیر از تابعین، چند برابر صحابه است. البتّه این امرى روشن
است؛ زیرا افراد بسیارى از تابعین
این حدیث شریف را از یک صحابى شنیدهاند و این حدیث را براى تعداد زیادى از شاگردان خود نقل
کردهاند. از این رو شمار علماى اهل تسنّن در قرون متمادى که در زمره راویان حدیث غدیر به شمار
مىآیند به صدها نفر مىرسد.
4. اسناد حدیث غدیر
حدیث غدیر با سندهاى بسیارى نقل شده و فراتر از حدّ تواتر است. از این رو سندهاى این حدیث
قابل شمارش نیست. سه شاهد بر این مطلب مىتوان ارائه کرد:
نخست. کتابهایى که درباره سندهاى حدیث غدیر تألیف شده به حدّى زیاد است که اگر بخواهیم
به نام آنها اشاره کرده و نگارندگان آنها را- از علماى بزرگ گذشته- معرفى کنیم، سخن به درازا
مىکشد و در این نوشتار نمىگنجد.
دوم. عدّهاى از نگارندگان بزرگ اهل تسنّن، با جمعآورى احادیث متواتر، کتابهایى در این زمینه
تألیف کردهاند که «حدیث غدیر» نیز در بسیارى از آن تألیفات، به عنوان حدیثى متواتر ذکر شده
است. براى نمونه به ذکر چند مورد اکتفا مىشود:
1. جلال الدین عبدالرحمان سیوطى که یکى از بزرگترین
علماى اهل تسنن در قرن نهم و دهم و داراى تألیفات بسیارى است، چند کتاب جداگانه در احادیث
متواتر تألیف نموده و «حدیث غدیر» را در آنها آورده است. «6» 2. مرتضى زبیدى، نویسنده کتاب
تاج العروس که از معتبرترین کتابهاى لغوى است، یکى از تألیفاتش را به احادیث متواتر اختصاص
داده و «حدیث غدیر» را در آن ذکر کرده است. «7» 3. کتّانى نیز کتابى را در احادیث متواتره
نگاشته و «حدیث غدیر» را در آن آورده است. «8» 4. شیخ على متقى هندى، نگارنده کتاب کنز
العمّال، کتاب ویژهاى در احادیث متواتر نگاشته و «حدیث غدیر» را در آن آورده است.
5. ملّا على قارى هروى نیز کتابى در خصوص احادیث متواتر تألیف نموده است و «حدیث غدیر» را
در آن ذکر کرده است.
بنا بر این، «حدیث غدیر» در کتابهایى که به احادیث متواتر اختصاص دارد موجود است.
سوم. عدّه زیادى از محدّثان و حافظان بزرگ اهل تسنن به تواتر حدیث غدیر تصریح نمودهاند که براى
نمونه به ذکر نام سه نفر از آنان اکتفا مىشود:
1. شمس الدین ذهبى، با تعصّب شدیدى که به عقاید اهل تسنّن دارد مىگوید: حدیث غدیر متواتر
است و من یقین دارم که رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله این سخن را فرموده است. «9» 2. ابن
کثیر دمشقى نیز در کتاب البدایة و النّهایه به تواتر «حدیث غدیر» اعتراف مىکند. «10» 3. حافظ
کبیر شمس الدین جَزَرى نیز در کتاب اسنى المطالب فى مناقب علىّ بن ابىطالب علیهما
السلام، به تواتر «حدیث غدیر» اعتراف مىنماید. «11» البته ما در این جا فقط به چهار نکته
اساسى اشاره کردیم که هر کدام از آنها به تألیف جداگانهاى نیاز دارد و از حوصله این نوشتار
بیرون است.
______________________________
(1). سوره مائده: آیه 67.
(2). سوره مائده: آیه 3.
(3). سوره معارج: آیه 1.
(4). سوره معارج: آیات 1 و 2.
(5). تفسیر ثعلبى: 10/ 35، شواهد التنزیل: 2/ 381.
(6). ر. ک: نظم المتناثر من الحدیث المتواتر: 195، النصائح الکافیه: 92، نفحات الأزهار: 8/ 319.
(7). ر. ک: ملحقات احقاق الحق: 23/ 10.
(8). نظم المتناثر من الحدیث المتواتر: 194 حدیث 232.
(9). سیر اعلام النبلاء: 8/ 335.
(10). البدایة والنهایه: 5/ 213.
(11). أسنى المطالب فى مناقب على بن ابى طالب علیهما السلام: 3 و 4.
۹۳/۰۷/۱۸