حج گزاری در سال های آغازین انقلاب4
بعد از جلسه، از بوقیس خواستیم که دستور دهد برای تهیه بلیت به مدینه تدارک ببینند، چون ایام ماه رجب بود و بلیت گیر نمی آمد. رییس هواپیمایی سعودی که در جلسه حضور داشت، همانجا دستور تهیه بلیت به مدینه را گرفتیم. فردا شب که از مدینه برای برگشت به ایران به جده برگشتیم، جمعه شب بود. به مقصد ساختمانی که در اجاره ما بود راه افتادیم، نزدیک ساختمان که رسیدیم دیدیم آقای هاشمی، کاردار، قدم می زند. من پیش خود گفتم: اگر اشتباه نکنم وزیر حج مذاکرات را امضا نکرده است. البته همین طور هم بود.
وقتی از آقای هاشمی پرسیدیم، گفت: وزیر حاضر نشد امضا کند. گفته است باید مسأله برائت و راهپیمایی در این مذاکرات ثبت شود.
گفتم: من حتی یک کلمه آن را عوض نخواهم کرد. این عقب نشینی است. به آنها بگویید که هیأت ایرانی از مدینه برگشت و به ایران رفت.
وقتی به ایران برگشتیم، آقای دکتر ولایتی، وزیر خارجه گفت: مذاکرات خوب بوده و بهترین کار را انجام داده اید و خوب کردید که حاضر به تغییر در مذاکرات نشدید. این از نظر دیپلماسی عقب نشینی است.
مشکلات اسکان زائران
معمولا برای اسکان زائران کشورمان، هیأتی از 5/2 تا 3 ماه پیش از حج به عربستان می رود و در مدینه و مکه، در امر شناسایی و تهیّه مسکن به فعالیت می پردازد. آقای حسینی که رییس هیأت اسکان بود، به همراه همکارانش که 18 نفر بودند، بیشتر روزها با من در تماس بود. او می گفت: برای ما 18 نفر، 36 نفر مأمور امنیتی و امن العام گذاشته اند. در هرجا که برای مذاکره می رویم، ما را تعقیب و صاحبان ساختمان ها را تهدید می کنند و نمی گذارند به ما اجاره دهند و کار ما پیش برود!
وضع گروه اجاره مسکن را پیشتر به سمع وزیر ارشاد، آقای خاتمی رسانده بودم. از طرفی، نماینده امام، آقای خوئینی ها هم در جریان بود. هیچ سابقه نداشت که ما تا نزدیک موسم حج، تنها 30% مسکن مورد نیاز را تدارک دیده باشیم. همانطور که گفتم، بعد از یورش و حمله صدام به کشورمان، رابطه حسنه نبود و از سویی، حضرت امام هم تأکید داشتند که حج باید انجام شود.
روزی آقای خاتمی تماس گرفتند که آقای خوئینی ها از حضرت امام وقت گرفته اند که خدمت ایشان برویم و ایشان را در جریان قرار دهیم. فردای آن روز، آقای خاتمی، آقای سیدمحمد خوئینی ها و من خدمت امام رسیدیم تا وضعیت را گزارش کنیم.
از سویی، معمولاً هیأتی حدود 15 روزه از امن العام عربستان می آمد و در سفارت به زائران ما ویزا و روادید می دادند. پیش بینی من این بود که حدود 120 هزار زائر داشته باشیم. به معاون خودم توصیه کردم از همه استان ها بخواهد به سرعت روادید زائران را پیش از موعد مقرر به مرکز برسانند تا ما در سفارت متمرکز کنیم که آن ها عذری نیاورند. چند نفر را مأمور کرد
بودیم که در سفارت هر روز غذای مناسب تهیه و آماده می کردند تا کار با سرعت بیشتر پیش برود و ویزاها داده شود. تا روزی که همراه وزیر محترم ارشاد و نماینده محترم امام در محضر امام حاضر شدیم، نزدیک 40 هزار ویزای زن و شوهری گرفته شده بود. آقای خوئینی ها خدمت حضرت امام گزارش کردند که سعودی ها به ما ویزای حج نمی دهند. آقای خاتمی هم گزارشی ملایم تر خدمت امام دادند. امام(قدس سره) از من پرسیدند: آقای توکلی! نظر شما چیست؟ خدمت امام عرض کردم: ما تاکنون 40 هزار ویزا گرفته ایم. مشکل به گونه ای دیگر است. هیأت 18 نفره ای برای اجاره مسکن به عربستان فرستاده ایم و حکومت آنجا تیم 36 نفره ای از امن العام را مأمور کرده اند که جلوی پیشرفت هیأت ما را بگیرد و آنها صاحبان خانه ها را تحدید می کنند و نمی گذارند به ما مسکن اجاره دهند! به نظر می رسد آن ها می خواهند نداشتن مسکن را بهانه کنند و مانع از حضور زائران ایرانی در حج شوند.
وقتی مطالبم را گفتم، حضرت امام فرمودند: زائران ما به حج می روند، اگر جا نداشتند، به مساجد بروند! وقتی سیمای جمهوری اسلامی این سخنان حضرت امام را پخش کرد، نیمه شب بود که آقای سید محمد حسینی، رییس مسکن از مکه تلفنی تماس گرفت و گفت: امام با آن سخنانش گویی بمب منفجر کرد. وقتی مطالب امام پخش شد، ملک فهد به وزیر حج عربستان و دیگر مسؤولان این کشور فرمان داد که مشکل حجاج ایرانی را حل کنند و الآن همه مأموران امن العام از اطراف ما پراکنده شده اند.
پس از این بود که 70% مسکن ما در مکه، در ظرف 15 روز تهیه شد و وزیر حج عربستان در مصاحبه ای تلویزیونی اعلام کرد: در سفر رسمی که آقای توکلی، قائم مقام وزارت ارشاد، به عربستان داشت مذاکره ای انجام شد و مشکل آن ها را حل کردیم.
بعد از بیانات حضرت امام، مسؤولان عربستان موانع ورود حجاج را برطرف کردند و با یاری خداوند، امور حجاج در آن سال به خوبی انجام شد.
پیش از این که خودم وارد عربستان شوم، نماینده ای نزد عبد الواسع، وزیر حج این کشور فرستادم که در مورد چادرهای منا و عرفات و وضعیت اتوبوس ها صحبت کند تا کاری نشود که مشکل سال پیش بار دیگر پیش بیاید.
هر سال، بعد از اعمال حج، معمولا جلسه ای با وزیر حج برگزار می شد که در آن، مشکلات عزیمت و یا احیاناً پیشنهادی برای بهینه کردن حج سال بعد مطرح می شد و با هم تبادل نظر می کردیم. در آن سال، وزیر حج، در پایان جلسه به طور خصوصی به من گفت: وقتی نماینده خود را فرستادی و پیغام شما را آورد، ده میلیون ریال سعودی به شرکت نقابه دادم تا مشکل سال قبل پیش نیاید.