رویشها و ریزشها در میان حافظان قرآن
رویشها و ریزشها در میان حافظان قرآن
در مباحث قبل، به علل گرایش به حفظ و اینکه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، مسلمین را به صورت عملی و قولی به سوی حفظ قرآن تشویق میکردند، اشاره کردیم. در این شماره به سیره اهلبیت علیهمالسلام که به شکلهای مختلفی حافظان قرآن را تشویق میکردند، میپردازیم. حضرت علی علیهالسلام برای حافظان قرآن سهمی از بیت المال (200 دینار) قرار داده بودند که ماهیانه به آنها پرداخت میشد1.
اهتمام ایشان به حفظ قرآن، گاهی صورت دیگری به خود میگرفت. زاذان از علاقه مندان و محبین مولا امیرالمؤمنین بود. او صدایی زیبا و دلنشین داشت. روزی زاذان در کنار رود فرات در حضور عده ای از دوستان خود اشعاری را با صدای زیبا میخواند تا به محفل دوستانه شان صفا و گرمی ببخشد. امیرالمؤمنین علیهالسلام از آنجا عبور میکردند که صدای او را شنیدند و به او فرمودند: ای زاذان! تو با این ذوق و صدای گیرا، چرا قرآن نمیخوانی و محفل خویش را با تلاوت آیات قرآن روح نمیبخشی؟ زاذان گفت: مولای من! به جز سوره های حمد و توحید چیزی از قرآن حفظ نیستم تا از آن بهره مند شوم. امیرالمؤمنین او را به نزد خود فرا خواندند و چیزی در گوش او نجوا فرمودند. پس از آن زاذان حافظ کل قرآن شد و در هر جمعی که حضور مییافت با صدای زیبای خود قلوب مشتاقان کلام خداوند را جلا میداد.2
امیرمؤمنان علیهالسلام با این اقدام خود که زاذان را با عنایتی خاص، در یک لحظه مفتخر به حفظ قرآن کرد، میخواست نشان دهد که آنچه شایسته یک جوان شیعه است، در مرتبه اول حافظ بودن است و بدینگونه زاذان مبلّغی برای دین میگردد تا در مجالس و محافل مختلف کلام الهی را تلاوت نماید.
آن حضرت سهمی از بیت المال را به حافظان قرآن اختصاص میداد تا همه بدانند که اثر حفظ قرآن فقط ثواب اخروی آن نیست؛ بلکه حکومت اسلامی باید برای تعظیم شعائر الهی <وَمَنْ یعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ> حج/32 دست به اقداماتی بزند، دیگران تشویق شوند و به سوی حفظ قرآن گرایش یابند. البته قطعاً نباید قرآن را برای منافع دنیوی حفظ کرد، اما اگر دولت اسلامی برای حافظان قرآن جایگاهی خاص قائل باشد، بهطوری که حقوق ثابتی از بیتالمال برای آنان در نظر گرفته شود، حتماً در روی آوردن جامعه به سوی حفظ قرآن تأثیر میگذارد؛ زیرا مردم خواهند دید که ارزشگذاری فقط در حد سخن و شعار نیست؛ بلکه عملاً دولت اسلامی برای حافظان برنامهای خاص دارد.
همه واقعه بعدازظهر تاسوعا را شنیده ایم: هنگامی که یزیدیان قصد حمله به محل استقرار امام حسین علیهالسلام را داشتند، آن حضرت به حضرت اباالفضل علیهالسلام میفرماید: به آنها بگو امشب به ما مهلت بدهند؛ زیرا خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم. به ما مهلت دهند تا به مناجات و تلاوت قرآن و دعا بپردازم.3
زیدبن ارقم میگوید: هنگامی که سر مطهر امام حسین علیهالسلام را در کوچههای کوفه میگرداندند، وقتی در برابر من رسید، شنیدم که آن سر مبارک این آیه را تلاوت میکرد: <أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ ایاتِنَا عَجَباً> کهف/9؛ آیا اصحاب کهف و رقیم را از آیات عجیب ما پنداشتی؟
آری، تلاوت قرآن در عصر تاسوعا و شب عاشورا و قرائت قرآن با این حالت در کوفه، چه پیامی برای شیعیان دارد؟ ایا نشانه چیزی جز اهتمام و عنایت خاص امام علیهالسلام به تلاوت قرآن در همه حالات، خصوصاً در مواقع اوج آزمایشها و سختی هاست؟ آیا تلاوت قرآن در تمام حالات و در هر لحظه و هر مکان جز با حفظ قرآن میسر است؟
در روایتی نقل شده است که امام رضا علیهالسلام در تمام سخنان، پاسخ به سؤالات و مثالهایی که در ضمن گفتارشان میآوردند، از قرآن استفاده میکردند4. ایشان در هر سه روز، تمام قرآن را تلاوت میکردند و میفرمودند: میتوانم در کمتر از سه روز قرآن را ختم کنم، ولی هرگز به هیچ ایه ای نمیرسم، مگر اینکه در معنای آن میاندیشم و درباره اینکه در چه موضوع و چه وقت نازل شده، فکر میکنم.
آیا این اهتمام حضرت رضا علیهالسلام به تلاوت قرآن، پیامی جز انس مداوم شیعیانشان با قرآن دارد؟ اگر کسی حافظ قرآن نباشد، چگونه میتواند در تمام سخنانش به آیات الهی استناد کند؟ البته با مطالعه و تحقیق میتوان پاسخهایی از پیش تعیین شده را حفظ و آماده کرد، ولی همین اندازه هم نیازمند حفظ مقداری از آیات است. پس چرا سینه خود را مملو از آیات پربار و برکت الهی نکنیم؟ چرا این چشمه فیاض الهی در قلب و روح ما جاری نشود؟ چرا امامان معصوم علیهم السلام را در این زمینه الگوی خود قرار ندهیم؟ آیا شیعه بودن جز پیمودن راه و روش آن بزرگان است؟
آنچه نقل کردیم، تنها قطره ای از دریای بیکران انس اهلبیت علیهم السلام با قرآن کریم است. صدها حدیث و روایت از امامان معصوم وجود دارد که بر حفظ قرآن کریم تأکید دارند.
دیدگاه عالمان دین
علما و بزرگان دین هم به دلیل آشنایی بیشتر با این سیره و آگاهی از اهمیت حفظ قرآن، تأکیدات ویژهای بر حفظ قرآن مینمودند که سخن برخی از آنان را میآوریم.
شهید اول در وصیتنامه خود به فرزندش مینویسد: اگر حفظ قرآن در توانت باشد، حتماً آن را از بر کن و اگر آن را در توان خود ندیدی، هر مقدار که توانستی، حفظ کن و در این امر کوتاهی مکن.5
شهید دوم در کتاب منیهالمرید که سالها کتاب اخلاقی تعلیم و تعلم حوزه علمیه بوده است، میفرماید: نخستین و مهمترین چیزی که دانشاندوز قبل از شروع به تحصیل باید بدان بپردازد، آن است که حفظ کتاب خداوند متعال را شروع نماید و قرآن را به صورت قوی و متقن حفظ کند؛ زیرا قرآن اصل و اساس تمام علوم و بااهمیتترین آنهاست.6
علامه حسن زاده آملی پس از آنکه علاقه خود را به حفظ شعر در جوانی توصیف میکند، بیان میدارد: این حسرت برای من به جا مانده است که این عشق و علاقه ای که به دواوین (دیوان های) شعرا داشتم، کاش در حفظ قرآن به کار میبستم.7
اینگونه ابراز علاقه ها و اهتمام به حفظ قرآن در بین علمای دین بسیار است؛ آنانکه به حق طعم جرعه های شیرین معارف اهلبیت علیهم السلام را چشیده اند و از دریای بیکران فضل قرآن کریم بهره ها برده اند.
پی نوشتها :
1. پژوهشی نو در قرآن کریم، تألیف علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، ص259.
2. کرامات صالحین، ص 387.
3. نفس المهموم، ص 113.
4. بهترین روش حفظ قرآن، ص 30.
5. انوار البهیه، ص 331.
6. غایه المراد، ص 183.
7. منیهالمرید، ص 263.