حجاب برتر
کسانی که اصول دینی را با براهین عقلی پذیرفته اند، شکی در حسن و مزیت حجاب ندارند. چرا که خدای متعال را حکیم می شناسند و تمام دستورات آن را دارای حکمت می بینند. با این حال می توان به نحو تفصیلی نیز مطالبی در این باره بیان کرد:
مرور سابقه تاریخی بشر نشان می دهد که زنان به طور طبیعی و فطری پوششی متفاوت با مردان داشته اند و غالبا پوشش آنها بیشتر بوده است. و انسان همیشه همراه داستان آدم و حوا بوده است که جرم و خطا، عقوبتی چون عریان شدن در پی دارد. و اگر امروزه برهنگی، به عنوان بخشی مهم از تمدن غرب در آمده و خود را بر جهان تحمیل می کند، ناشی از بیماری بشر و خروج او از حدود فطری اش است.
علاوه بر فطرت عقل نیز سخنان متعددی درباره حجاب دارد، از جمله اینکه:
1- انسان مجموعه ای از استعدادهای مختلف و متضاد است. که هر کدام بخشی از مصالح انسان را تامین می کند. توجه بیش از حد به یک جنبه، سبب راکد ماندن و از بین رفتن سایر استعدادها می شود.
تمایل غریزی به جنس مخالف، زمانی که منجر به تشکیل خانواده، تولید نسل، داشتن همدم و انیس می شود، امور زندگی انسان را به سامان رسانده و به سعادت انسان کمک می کند.
اما زمانی که این تمایل غریزی با جلوه گری در مجامع عمومی، تحریک می شود، نتیجه همان خواهد بود که فرهنگ برهنگی غرب به دنبال داشته است. از هم پاشیدگی نهاد خانواده، تنوع طلبی مردان، فروکاسته شدن شخصیت زن به عنوان یک ابزار جنسی و ...
2- حجاب عاملی است که زن را در جامعه به عنوان یک انسان و فارغ از جنبه جنسیتی خود نشان می دهد. این امر سبب می شود که نگاه های شهوانی به زن در جامعه برچیده شده، و توانایی های حقیقی زن برای کمک به سعادت جامعه، به کار گرفته شود. در این روال ارزش یک زن در جامعه، به جاذبه های جنسیتی او نیست که با سپری شدن دوره جوانی اش، یک عنصر فاقد ارزش شود. بلکه ارزش و شرافت انسانی برای او مد نظر قرار خواهد گرفت.
3- محدود بودن مرد به همسر خویش و مجاز دانستن مسائل شهوانی تنها در محدوده همسر، سبب می شود که تنوع طلبی در مردان برانگیخته نشود در حالی که اگر مرد در جامعه با انواع جلوه های زنانه مواجه باشد، ممکن است به زودی نسبت به همسر خود، احساس سردی کرده و این امر نقطه آغازین سست شدن بنیاد خانواده و بسیاری از معضلات دیگر است.
4- زن با استفاده از حجاب، نشان می دهد که عفت و حیا دارد و اراذل و اوباش جامعه، به خود اجازه نمی دهند که برای زنان محجبه مزاحمت ایجاد کنند. در حالی که جلوه گری در خیابان ها، چراغ سبزی برای اراذل است.
و ... .
فایده های حجاب چیست؟
حجاب، دارای فواید بسیاری است که خلاصه ای از آنها بصورت اجمال عبارتند از:
الف)آرامش روانی
شهید مطهری می فرمایند:
«نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند وبار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواسته ی اشباع نشدنی درمی آورد.غریزه ی جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد، همچون آتش که هر چه بیشتر به آن خوراک بدهند، شعله ورتر می شود.»
ب)استحکام پیوند خانوادگی
هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمت رابطه ی زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش شود.
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زناشویی را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می گردد.
ج)استواری اجتماع
کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کارو فعالیت اجتماع را ضعیف می کند.و حجاب و پوشش اسلامی هیچ گونه محدودیت برای فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، هنری، سیاسی و اقتصادی زن ندارد.
د)ارزش و احترام زن
اسلام زن را تشویق کرده که حجاب داشته باشد و زن هر اندازه متین تر، با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نامحرم نگذارد، بر احترامش افزوده می شود .
،حجاب به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است.بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛
فلسفه حجاب: 1-آرامش روانی 2 –استحکام پیوند خانواده 3- استواری اجتماع 4 –ارزش واحترام زن تفاوت حجاب وعفت :دو واژهی «حجاب» و «عفت» دراصل معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است،تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی باتوجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر وتأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیهی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ وبالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتردر مواجهه با نامحرم میگردد
آیا حجاب مانع است؟با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبههی افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار میدهند آشکارمیگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قویبه آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسی ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار میکند؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهندهی رفتارهای اوست. البته،همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همهی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمیتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود عفیف دانست ، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطهی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطهی عفاف و حجاب را از نوع رابطهی ریشه و میوه دانستهاند؛ با این تعبیر که حجاب، میوهی عفاف، و عفاف، ریشهی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را درخویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوستهو ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاک دارم، خدا با قلبها کار دارد»، خودرا سرگرم میکنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشهی خود این نکتهی اساسی رابنگارند که درون پاک، بیرونی پاک میپروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوهی ناپاکِ بیحجابی نخواهد شد./س
"حجاب گوهر زن است" این جمله ای است که برای امروز و دیروز نیست.از قرن ها پیش حتی قبل از اسلام، حجاب و عفاف در فرهنگ ایرانی حضور پررنگ داشته است و نجابت و پوشیدگی زنان ایرانی زبانزد همگان بوده است.
بعد از ورود اسلام به ایران، این امر در ایران اسلامی تجلی بیشتری یافت و در لایه های زندگی مردم ردپای آن به وضوح بیشتر و بیشتر دیده شد.
اما با پیشرفت فن آوری های ارتباطی، حجاب دستمایه خوبی برای جنگ فرهنگی غرب با ایران محسوب شد.
غرب و صهیونیسم حجاب را که در فرهنگ اصیل ایرانی – اسلامی اهمیت ویژه دارد هدف آماج حملاتخود قرار دادند و با انواع و اقسام شیوه های ضد فرهنگی سعی در رواج بی حجابی بخصوص در نسل جوان کشور دارند.
برای همین زنان جامعه اسلامی ایران امروز باید به گونهای رفتار کنند که الگوی زنان سایر کشورهای جهان قرار گیرند و باید در راه انتقال مفهوم حجاب به دختران جوان نهایت تلاش خود را به کار بندند تا این ترفند غرب را نیز خنثی سازند و پشت سر بگذارند.
اما هر سال تابستان و فصل گرما که می آید، حضور بدحجابان در جامعه بیشتر نمود پیدا می کند.انگار گرمای هوا بهانه ای می شد برای پوشش نامناسب برخی دختران و پسران جوان.پوششی که شایسته فرزندان ایران اسلامی نیست.
در این میان اکثریت سیاسیون مقصر اصلی وضعیت فرهنگ حجاب در کشور را دولت نهم و دهم می دانند چرا که با تصویب شدن قانون حجاب و عفاف در سال 84 ، هنوز وضعیت آنطور که مورد انتظار بود بهبود نیافته است.
این در حالی است که دولتی ها مدعی هستند، فرهنگ حجاب را به خوبی در جامعه گسترش داده اند و قانون حجاب و عفاف را نیز کامل اجرایی کرده اند.
در هر حال مقصر هر کسی باشد ، تفاوتی نمی کند چرا که باید همه ارگان ها و نهاد ها در کشور دست به دست هم بدهند تا کشور، این معضل بزرگ فرهنگی و اجتماعی را پشت سر گذارد
در این میان نظر مراجع نیز بسیار جالب توجه است و می تواند راهگشای جوانان باشد.
سوال از مراجع اما این بود: 1- آیا حجاب از ضروریات دین است؟ حکم کسانی که به آن بیاعتنایی میکنند، چیست؟
آیت الله خامنهای: اصل حجاب، ضروری دین محسوب است و بیاعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.
آیت الله صافی گلپایگانی: اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است ولی بیاعتنایی به آن با عدم انکار وجوب آن، فسق است.
آیت الله تبریزی: اصل حجاب برای زنان از ضروریات دین است و حکم کسانی که به آن بیاعتنایی نمایند حکم بیاعتنایی به سایر تکالیف دینی است.
آیت الله سیستانی: اصل حجاب از مسلّمات شریعت است و در قرآن آمده است ولی کسانی که توجه به وضوح آن ندارند، انکار آنها مستلزم انکار نبوت نیست و بیاعتنایی، عملی گناه است.
آیت الله مکارم شیرازی: آری حجاب از ضروریات دین است ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند، موجب ارتداد نمیشود.
آیت الله بهجت (ره): بیاعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است.
2- امروز حرکت خزندهای بر علیه چادر که یک حجاب ملی و سنتی است آغاز شده است، خواهشمندیم نظر مبارک را در این مورد مرقوم فرمایید.
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): سزاوار است خانمها از چادر استفاده کنند چون چادر در کشور اسلامی ایران از مظاهر و شعائر اسلام میباشد و با حفظ این شعار سعی کنند بانوان محترم حرکت مورد سئوال را خنثی کنند.
آیت الله صافی گلپایگانی: چادر بهترین پوشش برای خانمها است، چون تمامی مفاتن بدن را میپوشاند. خانمهای مسلمان باید آداب و سنن اسلامی را در لباس پوشیدن مراعات کنند و از تجدد گرایی مضر پرهیز کنند.
آیت الله بهجت (ره): چادر حجاب پسندیده است.
آیت الله سیستانی: چادر حجاب بهتر است و سزاوار نیست زنهای مؤمن بدون چادر خارج شوند.
آیت الله مکارم شیرازی: حجاب یکی از قوانین مسلّم اسلام است و اساس آن، پوشاندن بدن و موها غیر از صورت و دستها تا مچ است ولی بیشک، چادر حجاب برتر است.
آیت الله تبریزی: پوشیدن بدن بر زن واجب و بهترین نوع پوشش واجب، همان چادر مشکی است که زنهای مؤمنه خود را با آن میپوشانند.
حجاب یعنی به جای شخص، شخصیت را دیدن.
حجاب یعنی به همه ی نا محرمان و ظاهر بینان "نه" گفتن.
حجاب آوای ملکوتی جمال طلبی معنوی زن است.
حجاب تلالو شبنم بر چهره ی زیبای گل است.
حجاب تضمینی برای تداوم خط زیبای شرافت است.
حجاب تداوم بخش آیه های مهربانی متقابل همسران است.
حجاب بوته ی خوشبوی گل عفاف است.
حجاب سپری است قوی در برابر شمشیرهای تهاجم فرهنگی.
حجاب سند اطاعت از فرمانده هستی است.
حجاب زنجیری گران بر دستهای دیو گناه است.
حجاب گامهای بلند انسان در کوچه های معانی است.
وقتی مروارید زیبایی هایت را به صدف حجاب و عفاف می سپاری، خدا تو را آبی می کند. آنقدر آبی که آسمان به تو رشک می برد
حجاب، سپری در برابر رهزنان گوهر عفاف است و موجب کمانه کردن تیر زهرآلود چشم ناپاکان.
دختران و زنان شایسته با آراستن خویش به "پوشش اسلامی" بزرگترین معلمان اخلاق و پاکی و فضیلتند. آنان که جسم خود را ارزشمندتر از آن می دانند که هر چشمی از آن بهره ببرد، بر مسند والای فضیلت نشسته اند. حجاب، عفاف وشخصیت ومتانت زن را نمودار می کند و او را همچون مرواریدی گرانبها در بر می گیرد.
حجاب، دختران جوان و نوجوان را از طمع شکارچیان هوس حفظ می کند و آنان را در رسیدن به قله ی رفیع نیکبختی یاری می بخشد. دنیا در برابر گرفتن حجاب از زن، چیزی که سعادت و خوشبختی او را تآمین کند، به وی نداده است. دامن پاک حجاب از پلیدی ها پیراسته است.
کلمة حجاب هم به معنای پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت معنی ومفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است. وشاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوششی حجاب نیست. آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نرود، زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند، و فتوای فقهاء هم مؤیّد همین مطلب است.(1)
به عبارت دیگر، حجاب معنای هر چیزی است که حقیقتی را بپوشاند. بعضی از حقایق را باید پوشاند تا از گزند نااهلان مصون بماند. مثل گوهر عفت زن، و بعضی از حقایق نباید در حجاب قرار گیرند مثل فضائل اخلاقی و مقام والای انسانی، که حیف است در حجاب تعلّقات دنیا قرار گیرد.
حجاب چهرة جان می شود غبارتنم خوشا دمی کزین چهره پرده برفکنم
حجاب را از دو بعد لغوی و اصطلاحی می توان تعریف کرد که در بعد لغوی در ساده ترین تعریف حجاب به معنی پوشش و فاصله میان دو چیز معنا شده است ؛ چنان که ابن منظور می نویسد : «الحجاب :الستر ... و الحجاب اسم ما احتجب به وکل ما حال بین شیئین : حجاب ... و کل شی ءٍٍ منع شیئاً فقد حجبه ...»1 ؛ «حجاب به معنای پوشانیدن است و اسم چیزی است که پوشانیدن با آن انجام می گیرد و هرچیزی که میان دو چیز ، جدایی می اندازد، حجاب گویند و هر چیزی که مانع از چیز دیگر شود او را حجب نموده است .»
و در کلامی دیگر خداوند منّان می فرماید : «و من بنینا و بینک حجاب.»2 (سوره فصلت : آیه 5)؛ «میان ما و شما حاجز و فاصله ای در نحله و دین وجود دارد ، نیز بدین معنا به کار رفته است .»
شهید مطهری در مورد واژه «حجاب با تأکید بر مفهوم پوشش بیان می کنند : «کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله ی پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست ، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد . در قرآن کریم در داستان سلیمان ، غروب خورشید را این طور توصیف می کند : «حَتّی تَورات بالحجاب»3 ، (سوره ص :آیه 32 ) «تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد .» ، پرده ی حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» گویند
در کتب لغت فارسی نیز برای واژه ی «حجاب» معنای مختلفی مانند : «پرده ، ستر ، نقابی که زنان چهره ی خود را به آن می پوشانند ، روی بند ، برقع ، چادری که زنان سرتاپای خود را بدان می پوشانند .» آمده است . در کل می توان گفت حجاب به معنی پوشش ، بدیهی ترین تعریفی است که می توان به آن اشاره کرد .
به نظر می رسد واژه «ستر» در طول زمان به «پوشش» تغییر یافته است که زن در پس پوششی مانند حجاب خود را در جامعه از گزندهای مختلف مصون می دارد . چنان که «حجاب در علومی چون عرفان و طب و شاید دیگر علوم اصطلاح خاصی دارد ؛ اما این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معنای لغوی به کار رفته و معنای خاصی پیدا نکرده است . در دوران متأخر این واژه معنای اصطلاحی خاصی پیدا کرده و به پوشش خاص زنان اطلاق شده است .»
«شهید مطهری در مورد واژه «ستر» و تغییر آن به «پوشش» می نویسد:« مورد استعمال کلمه ی [ستر به پوشش در مفهوم] حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدیدی است . در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقهاء ، کلمه ی «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است . فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند ،کلمه ستر را به کار برده اند، نه کلمه ی حجاب را . بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه ی پوشش را به کار می بردیم ، زیرا چنان که گفتیم معنی شایع لغت حجاب ، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده ی زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود . پوشش زن در اسلام ، این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد .»