گفتگوی اختصاصی "زیست نیوز" با دکتر ناصر کرمی
زیست نیوز- در سررسید وعده 100 روز دولت جدید، چشم ها به سمت رییس جمهور محترم و گزارش های وعده داده شده ایشان در بخش های مختلف دوخته شده است. چالش های زیست محیطی کشور در کنار بحران های تشدید شونده ای چون آلودگی هوا موجب آن شده تا حوزه محیط زیست نیز در جستجوی مطالبات و تغییرات مثبت خود در همین گزارش های 100 روزه باشد. حال آنکه بسیاری از کارشناسان نسبت به آینده محیط زیست کشور خوشبین نیستند و پیوسته نگرانی های خود را در این رابطه اظهار می دارند. دکتر ناصر کرمی یکی از این کارشناسان است که در حوزه محیطزیست فردی نام آشنا است و فعالان این عرصه از او همواره به نیکی یاد میکنند. وی میگوید اگر دولت وعده 1000 روزه میداد اندکی معقولتر به نظر میرسید. آنچه در ادامه می خوانید تقریر گفتوگوی انجام شده زیست نیوز با این فعال محیط زیست کشور است.
- دولت حسن روحانی وعدهای 100 روزه برای رفع مشکلات مردم داد، به نظر شما این وعده تا چه حد واقعی بود و تا چه میزان در حوزه محیطزیست محقق شده است؟
من اصلا توقع ندارم طی صد روز دولت آقای در حوزه محیطزیست کارهای خیلی چشمگیری انجام دهند و هیچکس هم نباید از مجموعه دولت چنین انتظاری داشته باشد. اوضاع در زمینه محیطزیست بسیار آشفتهتر از این است که طی صد روز بتوان آن را سامان داد و ما در این حوزه کارهای بسیار زیادی داریم. از این جهت به نظر من اگر آقای روحانی وعده 1000 روز داده بود بسیار منطقیتر به نظر میرسید.
منتها اگر بخواهیم صد روز دولت آقای روحانی برای محیطزیست را تحلیل و ارزیابی کنیم، جدا از نتایج باید به عملکرد ایشان توجه کنیم. در این حوزه یکی از مهمترین مواردی که وجود داشته بحث انتصابات بوده است. انتخاب ریاست سازمان محیطزیست یکی از مهمترین تصمیمگیریهایی بود که در این مدت انجام شد. تا آن جایی که من اطلاع دارم گزینههای متعددی برای ریاست این سازمان وجود داشت اما فشاری که طرفداران محیطزیست و رسانهها وارد کردند، موجب شد ایشان خانم ابتکار را برای این ریاست انتخاب کنند. من حتی شنیدم که افرادی خود را برای این پست آماده کرده و تیم مدیریتی خود را هم چیده بودند اما ایشان در نهایت به حرف کارشناسان محیطزیست توجه کردند. شخصیت خانم ابتکار در کشور ما با محیطزیست تعریف میشود و از این جهت این انتخاب بسیار شایسته بود.
عملکرد دیگر دولت آقای روحانی به حوزه دریاچه ارومیه مربوط میشود. در این دوره ما شاهد بودیم به مشکلات این دریاچه در سطح حاکمیتی و نه در حد یک سازمان و نهاد نگریسته شد. اگرچه فعالیت یا برنامه خاصی برای رفع مشکل تاکنون انجام نشده است، اما این نگاه بسیار مثبت است. من شنیدهام جلساتی در بالاترین سطح مدیریتی برای حل معضلات این دریاچه تشکیل شده و خود آقای روحانی هم در آن حضور داشتهاند؛ اما درباره خروجیها و دستاوردها هنوز خبری منتشر نشده است. اما بزرگترین نقدی که به آقای روحانی میتوان وارد کرد این نکته است که در دوره ایشان اعلام شد ایران وارد یک دوره خشکسالی شده است که نتایج آن هم به خوبی قابل مشاهده است؛ در حال حاضر تمام کشور با خشکسالی درگیر است اما با وجود انتشار این گزارش ما تاکنون شاهد هیچ واکنشی از سوی دولت نبودهایم. درباره مسئله آلودگی هوا و سایر مسائل نیز باید منتظر راههای پیشنهادی دولت برای رفع آن شد.
-یکی از مشکلاتی که ما در دوره قبل با آن مواجه بودیم، برخوردهای سیاسی و امنیتی با مسائل محیطزیستی بود؛ نمونه این امر دریاچه ارومیه بود که مشکلاتی را نیز برای فعالان زیستمحیطی ایجاد کرد. به نظر شما چگونه میتوان این مرز سیاست و محیطزیست را از هم جدا کرد به گونهای که ما در دولت تدبیر و امید شاهد بروز چنین مشکلاتی نباشیم؟
کارشناسان و فعالان محیطزیست باید توجه داشته باشند که زیر چتر سیاسیون قرار نگیرند. متاسفانه ما در مورد دریاچه ارومیه شاهد بودیم که برخی گروههای تجزیهطلب نیز خواهان بهرهگیری از فضا به نفع خودشان بودند هرچند که طرفداران محیطزیست هوشیار بودند و به بازی گرفته نشدند، آنها به شکل آگاهانه در اجتماعات این افراد شرکت نکردند و اخبار فعالیتهای آنان را در رسانهها بازتاب ندادند. بنابراین در ابتدا باید این توصیه را به فعالان محیط زیست کرد که همه تلاش خود را به کار گیرند و وارد حوزه سیاست نشوند. نکته دومی را هم که باید در نظر داشته باشیم این است که محیطزیست یک مسئله ملی است و به دولت خاصی مربوط نیست و نباید آن را به فرد یا گروه خاص مرتبط بدانیم.
-شما از محیطزیست به عنوان یک مسئله ملی یاد کردید، اما ما متاسفانه شاهدیم که توجه به محیطزیست در کشور ما تنها مختص به گروههای معدودی از فعالان این عرصه است و آگاهسازی در یک سطح ملی انجام نشده است؛ به نظر شما آیا یکی از وظایف دولت جدید گسترش آگاهسازی در گستره کشور نیست؟
متاسفانه بیش از توده مردم، اقشار مرجع ما اعم از روشنفکران و هنرمندان و روزنامهنگاران در مقایسه با سایر مناطق جهان نسبت به محیط زیست بی توجه هستند. اکنون در دنیا یکی از بزرگترین جریان های روشنفکری جریان محیط زیستی است و ما نمود این نگاه را در آثار داستان نویسها، شاعران و به ویژه روزنامه نگاران می بینیم اما در ایران این تصور وجود دارد که محیطزیست یک مقوله فانتزی است. این گروهها اغلب معتقدند که مسئله آلودگی و سایر معضلات زیستمحیطی به راحتی قابل حل هستند و آنها باید به مسائل مهمتری نظیر مسائل سیاسی و ... بپردازند. به نظر من این تصور درست نیست؛ متاسفانه ما در حال از بین بردن منابع تجدیدناپذیر خود هستیم به گونهای که بستر حیات در ایران در حال نابودی است.
-برای این آگاهسازی به نظر شما افزایش بودجه سازمان محیطزیست ضروری نیست؟
متاسفانه تا امروزه حاصل کار دولتی معمولا به برگزاری همایش ها انجامیده است. اما واقعیت این است که با برگزاری این همایشها دردی از محیطزیست دوا نمی شود. بروشورهایی که در این گونه برنامهها توزیع میشوند اغلب بی محتوا هستند. مضاف بر این موارد، من تصور می کنم دولتی شدن مسئله و اینقدر توقع داشتن از دولت و سازمان محیط زیست درست نیست. به نظر من تا وقتی اقشار مرجع دل مشغولی محیطزیست نداشته باشند این مطالبه از سوی مردم ایجاد نمیشود. سیاسیون عموما به افکار عمومی توجه میکنند و خب وقتی محیطزیست مطالبه عامه مردم نیست، آنها هم به این امر توجهی نمیکنند.
-با توجه به اهمیت اقشار مرجع، چگونه میتوان آنها را نسبت به محیطزیست حساس کرد؟
اقشار مرجع به سادگی و با یک بروشور جذب یک مقوله نمیشوند. عدم توجه این اقشار به محیطزیست یک وضعیت فرهنگی است. متاسفانه فضای روشنفکری ما همچنان درگیر مسائل 30 و 40 سال پیش است، از این رو باید به روشنگری ادامه دهیم تا روزی که محیطزیست جایگاه خود را در کشور ما نیز پیدا کند.فاطمه باباخانی