امام حسین علیه السلام وحج تمتّع 2
مسلم بن عقیل پنجم شوال به کوفه رسید و بعد از این که حدود 18 هزار نفر با او بیعت کردند، با فرستادن نامه ای به حسین بن علی(علیهما السلام) از او خواست که در آمدن به کوفه شتاب کند(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . بحارالأنوار، ج44، ص328
2 . ترجمه وقعة الطف ، ابومخنف، صص108 ـ 110
3 . بحار الأنوار، ج44، ص335
با نزدیک شدن موسم حج، که مسلمانان گروه گروه وارد مکه می شدند، در آستانه روز ترویه، آن حضرت تصمیم گرفت که به سوی عراق حرکت کند. پیش از حرکت، این خطابه را در میان افراد خاندان بنی هاشم و گروهی از شیعیان خویش، که در مدت اقامت آن حضرت در مکه بدو پیوسته بودند، ایراد کرد:
حمد و سپاس از آنِ خداست، آنچه خدا بخواهد همان خواهد شد و هیچ نیرویی در مورد فرستاده اش حکمفرما نیست، مگر به اراده خداوند و درود و سلام خداوند بر فرستاده اش. مرگ بر انسان ها لازم گردیده و همانند گردن بند در گردن دختران است و من به دیدار نیاکانم آنچنان اشتیاق دارم که یعقوب به دیدار یوسف. و برای من قتلگاهی معین شده است که در آنجا فرود خواهم آمد و گویا با چشمان خود می بینم که درندگان بیابانها (لشکریان کوفه) در سرزمینی در میان نواویس و کربلا اعضای مرا قطعه قطعه و شکم های گرسنه خود را سیر و انبانهای خالی خود را پر می کنند. از پیش آمدی که با قلم قضا نوشته شده است، چاره و گریزی نیست. بر آنچه خدا راضی است ما نیز راضی و خوشنودیم. در مقابل بلا و امتحان الهی صبر و استقامت میورزیم که اجر صبرکنندگان را بر ما عنایت خواهد کرد. میان پیامبر و پاره های تن وی (فرزندانش) هیچ گاه جدایی نخواهد افتاد و در بهشت برین در کنار او خواهند بود; زیرا آنان وسیله خوشحالی و روشنی چشم پیامبر بوده و وعده او (استقرار حکومت الله) نیز به وسیله آنان تحقق خواهد یافت. (1)
و امام سخنانش را با این جمله پایان داد:
مَنْ کانَ باذِلاً فِینا مُهْجَتَهُ وَمُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ; فَلْیَرْحَلْ مَعَنا، فَإِنّی راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ تَعالی ; آگاه باشید! هر یک از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقای پروردگار نثار کند، پس آماده حرکت با ما باشد که من فردا صبح حرکت خواهم کرد، ان شاءالله. (2)
در اینجا توجه به چند نکته ضروری است:
1 . امام(علیه السلام) از ابتدا تصمیم داشت از مکه خارج شود و از آینده حرکت خود، که در کربلا به شهادت می رسد، آگاه بود و در روز هشتم ذی حجه که حجاج عازم منا و عرفات بودند، مکه را به جانب عراق ترک کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . الْحَمْدُ لِلَّهِ وَمَا شَاءَ اللَّهُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِاللَّهِ وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ وَسَلَّمَ خُطَّ الْمَوْتُ عَلَی وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلادَةِ عَلَی جِیدِ الْفَتَاةِ وَمَا أَوْلَهَنِی إِلَی أَسْلافِی اشْتِیَاقَ یَعْقُوبَ إِلَی یُوسُفَ وَ خُیِّرَ لِی مَصْرَعٌ أَنَا لاقِیهِ کَأَنِّی بِأَوْصَالِی یَتَقَطَّعُهَا عُسْلانُ الْفَلَوَاتِ بَیْنَ النَّوَاوِیسِ وَکَرْبَلاءَ فَیَمْلأَنَّ مِنِّی أَکْرَاشاً جُوفاً وَ أَجْرِبَةً سُغْباً لا مَحِیصَ عَنْ یَوْم خُطَّ بِالْقَلَمِ رِضَی اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَیْتِ نَصْبِرُ عَلَی بَلائِهِ وَیُوَفِّینَا أُجُورَ الصَّابِرِینَ لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ لَحْمَتُهُ وَهِیَ مَجْمُوعَةٌ لَهُ فِی حَظِیرَةِ الْقُدْسِ تَقَرُّ بِهِمْ عَیْنُهُ وَتَنَجَّزُ لَهُمْ وَعْدُهُ مَنْ کَانَ فِینَا بَاذِلا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَی لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّی رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّه . (بحار الانوار، ج44، ص367)
2 . (بحار الانوار، ج44، ص36 ; اللهوف، ص52)
2 . حرکت امام از مدینه به مکه در ماه های عمره مفرده; یعنی ماه های رجب و شعبان صورت گرفت و نه در ماه های حج; یعنی شوال، ذی قعده و ذی حجه.
3 . گفتگویی که امام(علیه السلام) سه روز قبل از حرکت با ابن عباس و محمد حنفیه و دیگران داشت و آنان اصرار می کردند که امام(علیه السلام) از رفتن به عراق منصرف شود(1) و آن حضرت به ابن عباس می فرماید: إنّی قد اجمعت المسیر فی أحد یومی هذین إن شاءالله ; تصمیم گرفته ام در این یکی دو روز، به جانب عراق حرکت کنم، اگر خداوند بخواهد. (2) و همچنین با عنایت به این سخن امام(علیه السلام) که در روز قبل از حرکت فرمود: فَإِنّی راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ که امام(علیه السلام) خود را برای حج آماده نکرده، بلکه مقدمات سفر به عراق را تهیه دیده است.
4 . با توجه به سخن امام صادق(علیه السلام) که فرمود: حسین بن علی(علیهما السلام) روز ترویه به سوی عراق رفت و در حالی که به عمره مفرده محرم شده بود، معلوم می شود که امام از همان ابتدا قصد عمره تمتع نکرده بود و تنها به خاطر احترام کعبه، عمره مفرده به جا آورده بود و اینگونه نبوده است که عمره تمتع را به مفرده تبدیل کرده یا حج تمتع را از باب حکم مصدود به مفرده مبدّل کند; زیرا اگر امام در ماه های حج، محرم به احرام تمتّع شده بود، باید برای بستن احرام، به یکی از مواقیت پنجگانه می رفت (مسجد شجره، جُحفه، یلملم، قرن المنازل و وادی عقیق) و در یکی از آن میقات ها احرام می بست، نه در ادنی الحلّ (تنعیم و جِعرانه)، که میقات اهل مکه و میقات عمره مجدّد است.
حضور در میقات های پنج گانه که فرسنگ ها از مکه فاصله دارد، نه در تاریخ آمده و نه در جوامع روایی ذکر شده است.
5 . اگر امام(علیه السلام) محرم به احرام حج شده بود، باید مانند دیگر مردمان، در بعد از ظهر روز هشتم و روز ترویه در مسجدالحرام احرام می بست، در حالی که امام چند روز پیش از حرکت، به طور غیر رسمی و در روز هفتم، به طور رسمی، اعلام کرده بود که صبح هشتم عازم عراق هستم و با این اعلام، جایی برای حکم مصدود باقی نمی ماند.
مصدود عبارت است از کسی که دشمن او را از عمره یا حج منع کند. اگر کسی احرام عمره یا حج را بست و بعد از آن، دشمن یا کس دیگر او را از رفتن به مکه یا رفتن به عرفات منع کند و راه دیگری نباشد، می تواند در همان محل که ممنوع شده،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . دینوری، اخبار الطوال، صص 245 ـ 243
2 . ترجمه وقعة الطف ابومخنف، ص111
یک شتر یا یک گاو یا یک گوسفند قربانی نموده و تقصیر کند و از احرام خارج شود.(1) و چنین مطلبی در تاریخ یا حدیث نیامده است.
6 . آنچه از شیخ مفید و دیگران آمده، این است که امام(علیه السلام) قبل از حرکت، خانه خدا را زیارت کرد و سعی میان صفا و مروه انجام داد و آن را عمره مفرده قرار داد و از احرام خارج شد و هیچ اشاره ای به قربانی کردن شتر یا گوسفند نشده است تا نشانه مصدود بودن از آن فهمیده شود.
7 . آنچه از قول شیخ مفید و دیگر بزرگان برداشت می شود، تبدیل به عمره مفرده است، که این قول اشاره به تبدیل عمره تمتع به مفرده و نه تبدیل حجّ تمتع به مفرده، که علاّمه مجلسی و قندوزی به آن تصریح کرده اند...
8 . آخرین نکته این که: امام(علیه السلام) چون عازم عراق بوده، شب یا صبح هشتم به أدنی الحلّ رفته و به احرام عمره مفرده مُحرم شده و قبل از حرکت به سوی عراق، اعمال خود را به اتمام رسانده و از احرام خارج شده است; چنانکه امام صادق(علیه السلام) با استناد به فعل امام حسین(علیه السلام)می فرماید: وَ لاَ بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لاَ یُرِیدُ الْحَجَّ و در عبارت دیگر می فرماید: وَ قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیّ(علیهما السلام) فِی ذِی الْحِجَّةِ .
9 . دقت در گفتار ابو مخنف کوفی (متوفای 157 هجری قمری)، از مورّخان مشهور شیعه، قول ما را تأیید می کند.
ابو مخنف به سند خود از عبدالله بن سلیم و المذری بن المشعمل الأسدیین که به عنوان حج از کوفه به مکه آمده بودند، نقل می کند که گفتند:
فطاف الحسین بالبیت و بین الصفا و المروة و قص من شعره و حلّ من عمرته ثمّ نحو الکوفة و توجّهنا نحو الناس إلی منی (2); حسین(علیه السلام) برگِرد خانه خدا و بین صفا و مروه طواف کرد و کمی از موی خود را چید و از عمره خود بیرون آمد. آنگاه به سوی کوفه روان شد و ما همراه مردم به منا رو کردیم.
ابن جریر طبری (متوفای 310 هجری قمری) نیز روایت ابو مخنف را در کتاب خود آورده است.(3) همانطور که ملاحظه می شود هیچ اشاره ای به تبدیل نشده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مناسک حج، مسائل 1370 و 1372
2 . مقتل الحسین(علیه السلام) ، ابومخنف الأزدی، ص66
3 . تاریخ الطبری، ج4، ص289
گفتار فقیهان
در ادامه بحث و به عنوان حسن ختام، لازم است به گفتار فقیهانی که متکی بر روایات صحیحه است، استناد کنیم:
1 . مرحوم آیه الله سید محسن حکیم، در کتاب مستمسک العروة می نویسد:
و امّا ما فی بعض کتب المقاتل; من أنّه(علیه السلام) جعل عمرة مفردة، ممّا یظهر منه أنّها کانت عمرة تمتع و عدل بها إلی الإفراد. فلیس ممّا یصحّ التعویل علیه فی مقابل الأخبار المذکورة التی رواها أهل الحدیث ;(1) تکیه برآنچه در بعضی ازکتاب های مقاتل آمده است که: امام(علیه السلام)عمره خود را عمره مفرده قرار داد; یعنی محرم به عمره تمتع شده بود و نیت خود را به مفرده تبدیل کرد. (2)
همانگونه که ملاحظه می کنید، مرحوم حکیم روایت را بر نقل تاریخ ترجیح می دهد و قول تبدیل نیّت از عمره تمتع به مفرده را نمی پذیرد.
2 . مرحوم آیه الله خوئی در کتاب الحج می نویسد:
قد دلّ بعض النصوص المتعبرة علی جواز الخروج حتی یوم الترویة مثل صحیحة إبراهیم بن عمر الیمانی،... و فی الروایة و إن لم یصرّح بجواز الخروج یوم الترویة ولکن یظهر من استشهاد الصادق(علیه السلام) بقضیة خروج الحسین(علیه السلام) إنّ ذلک من باب تطبیق الکبری علی الصغری و إنّ خروجه یوم الترویة کان جائزاً فی نفسه، و استشهاده بفعل الحسین(علیه السلام) دلیل علی جواز الخروج، سواء کان الحسین(علیه السلام) مضطراً کما فی کتب المقاتل و التواریخ، أم لا. و أوضح من ذلک دلالة معتبرة معاویة بن عمار... و الحاصل: لا ریب فی أنّ المستفاد من الخبرین أن خروج الحسین(علیه السلام) یوم الترویة کان علی طبق القاعدة لأجل الإضطرار و یجوز ذلک لکلّ أحد و إن لم یکن مضطرّ .(3)
مضمون گفتار مرحوم آیه الله خوئی این است: خارج شدن از مکه در روز ترویه جایز است و استشهاد امام صادق(علیه السلام) به قضیه خروج امام حسین(علیه السلام) دلیل بر جواز خروج از مکه در روز ترویه است و این استشهاد از باب تطبیق کبری بر صغری است.
و مستفاد از خبر ابراهیم بن عمر یمانی و معاویة بن عمار این است که خروج امام حسین(علیه السلام) در روز ترویه، بر طبق قاعده بوده نه به خاطر اضطرار که در کتاب های تاریخی و مقاتل آمده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . وسائل، باب7، از ابواب عمره، حدیث 13، ج14 ص313
2 . مستمسک العروه، ج11، ص192
3 . کتاب الحج، ج2، ص236
3 . آیت الله گلپایگانی در تقریرات البیع آورده است:
و ظاهر الروایة (صحیحة معاویة بن عمّار) أنّ فعل الحسین(علیه السلام) کان لأجل جواز الخروج من مکة فی أیّام الحجّ بعد الفراغ من العمرة لأنّه ان صدر ذلک منه(علیه السلام) لأجل الضرورة بقرینة ذیل الروایة المصرّح بجواز الخروج فی ذی الحجّة بعد العمرة لمن لایرید الحجّ فانّ قوله(علیه السلام) و لا بأس بالعمرة الخ، مراده أنّه یجوز له الإکتفاء و الخروج من مکة و لا یلزمه الإتیان بالحجّ بأن کان فی ذی الحجة .(1)
مضمون گفتار آیت الله گلپایگانی نیز این است که مستفاد از ظاهر روایت معاویة بن عمار، خروج امام حسین(علیه السلام) از مکه به عراق در روز ترویه، از باب اضطرار نبوده، بلکه از باب جواز خروج در ایام حج می باشد.
4 . آیت الله جوادی آملی با استناد به روایت ابراهیم بن عمر یمانی می گوید: این گونه نبوده است که عمره تمتع را به مفرده تبدیل کرده یا حج تمتع را از باب حکم مصدود به مفرده مبدّل ساخته باشد.
بنابر این نتیجه این می شود که استناد به عمل امام حسین(علیه السلام) ، به عنوان یک سنت عملی و قاعده فقهی است. امام(علیه السلام) محرم به احرام عمره تمتع نبوده و عمره تمتع را به عمره مفرده تبدیل نکرده است; چنانکه از شیخ مفید نقل شده بود. یا محرم به احرام حج تمتع نشده و آن را از باب حکم مصدود به عمره مفرده مبدل نساخته است; چنانکه در بحارالأنوار آمده است، بلکه امام(علیه السلام) با عمره مفرده وارد مکه و با عمره مفرده ماه ذی حجه از مکه خارج شده است.
همانگونه که از روایت ابراهیم بن عمر یمانی و معاویة بن عمار به صراحت استفاده می شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . تقریرات البیع، ج1، ص355