عاشق دیدار حسین
عاشق دیدار حسین
ای خوش آن دل که بود عاشق دیدار حسین
ای خوش آن سر که بود معدن افکار حسین
ای خوش آن دیده که روشن بود از نور
رخش
ای خوش آن دست که باشد ز وفا یار حسین
ای خوش آن پا به جایش حرکت می باشد
ای خوش آن تن که فدایی شود از دار حسین
روح ما مست می میکده حضرت دوست
ای خوش آن روح که شد همره و غمخوار حسین
ای عزیز دل من از سر اخلاص عمل
به همه عمر خودت باش عزادار حسین
هدفش امر به معروف و زمنکر نهی است
ای خوش آن کس که بود شمع شب تار حسین
ای جوان تا که جوانی به عبادت پرداز
با نمازت بشوی عبد و زابرار حسین
درس مردانگی و درس شهادت داده
روز عاشور بود البته شاهکار حسین
داده هفتاد و دو یاری که همه افضل تر
جاودان تا به ابد در همه اعصار حسین
خون او در رگ مردم به جهان جوشش کرد
کرم و صبر و نبردش شده اسرار حسین
ای خوش آن کس که در این عصر پر از جوش و
خروش
راه حق را بگزیند دل بازار حسین
هر کجا پا بگذاری به خدا دور شوی
آنچه نیک است شوی زعشق خریدار حسین
ای خداوند مبین جان ابوالفضل علی
شاهدم کن که شوم شاهد و انصار حسین
گرچه من روسیَه ام لیک تو محروم نکن
در قیامت که نبینم رخ خونبار حسین