روز عاشورا
روز عاشورا
این چه حزنی است که عالم به تهیّج
(1)آمد
کل خلقت ز مصیبت به تشنّج (2)آمد
روز عاشور حسین بن علی آن شه دین
حُرّ دانا و مؤدّب به تحرّج (3) آمد
شب عاشور حسین و صف دون در گیجی
دل هفتاد و دو اکبر به تبلّج (4) آمد
تن عدوان به تمجمج (5) شد و در وحشت و
رعب
دل آن شاه منوّر به تفرّج (6) آمد
روح ماهش به شهادت شده نزدیک ولی
گونه ها سرخ تر و هم به تفنّج (7) آمد
کربلا از گنه آدمیان گشت پدید
آن زمانی که زن دین به تبرّج (8) آمد
بعد آن واقعه عالم که مصیبت زده بود
در غم و ماتم عظما به تدرّج (9) آمد
قلب ما از تو که غافل زعلی می باشی
به خدا خون شده و جان به تهبّج (10) آمد
شکر یزدان که مرا عاشق مهدی بنمود
شاهدم کن که دلم مست و تهیّج آمد
محمودی (شاهد) 02/11/1386
(1)=هیجان (2)=در هم کشیده شدن (3)=دوری کردن از گناه (4)=شادمان شدن (5)=لرزیدن (6)=گشادگی خاطر (7)=ناز و کرشمه کردن