بمناسبت سالروز ازدواج امیرمومنان علی(ع) و حضرت زهرا (س)
بمناسبت سالروز ازدواج امیرمومنان علی(ع) و حضرت زهرا (س)
به گزارش خبرگزاری تسنیم،
ازدواج یکی از رویدادهای مهم زندگی است و از نظر اجتماعی به عنوان پیوندی
با ثبات و هدفمند میان زن و مرد شناخته میشود. هرچند ازدواج به عنوان یک
عمل ارادی تابع خواست، تمایلات و دیدگاه های فردی است اما زندگی اجتماعی
انسان و روابط پیچیدة او با پیرامونش، ازدواج را در ارتباطی متقابل با
متغیرهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و حتی سیاسی قرار میدهد.
ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی و
اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم مینماید و به عنوان هنجاری پذیرفته شده
در همه کشورهای دنیا به حساب میآید. زمان و میزان احساس نیاز به همدم و
ازدواج در بین افراد، متفاوت و از شدت و ضعف های نامساوی برخوردار است.
برخی از افراد در سنین نوجوانی این نیاز را احساس نموده و مبادرت به ازدواج
میکنند برخی دیگر در سنین جوانی و تعدادی نیز پس از سپری کردن دوران
جوانی مبادرت به ازدواج میکنند؛ البته باید اشاره نمود که در جوامع سنتی،
قبل از اینکه هر یک از این نیازها خودنمایی کند والدین یا اطرافیان برای
فرزندان خود همسر انتخاب می کنند.
اگر به تعویق افتادن سن ازدواج، به افزایش سرمایههای انسانی فرد منجر
گردد و فرد با دیدی بازتر و اندیشمندانهتر همسر خود را انتخاب نماید
میتوان گفت که این تأخیر نقش مثبتی در زندگی فرد خواهد داشت. ولی در
بسیاری از مواقع افزایش بیش از حد سن ازدواج باعث سرخوردگیهای عاطفی و
روانی در فرد میشود که حتی افزایش توانمندیهای فرد هم نمیتواند این
سرخوردگیها را درمان نماید. به طور کلی میتوان گفت که ازدواج میباید در
سن مناسب انجام شود، نه آنقدر زود که صرفاً مبتنی بر غرایز جنسی یا
اجبارهای اقتصادی باشد و نه آن قدر دیر که منجر به بروز اختلالات روانی-
اجتماعی یا حتی آسیبهای اجتماعی گردد.
ضرورت
ازدواج به عنوان مقولهای اجتماعی به رغم ثبات زیادی که همواره بر نفس آن
حاکم بوده، بسیار تحت تأثیر شرایط جامعة جدید قرار گرفته است. هر چند
تحولات در ازدواج جوانان امری ضروری و اجتنابناپذیر است، اما آنچه ازدواج
در روزگار ما را از گذشته متفاوت ساخته، گستردگی دامنة تحولات در ازدواج
است که اثر دگرگونی در بنیان ها و ساختارهای اجتماعی امروز، اتفاق افتاده
است. تردیدی وجود ندارد که ساختارهای اجتماعی جدید، شرایط و ضرورت های جدید
را برای ازدواج رقم زده و موجب بروز تمایزات آشکاری میان شیوهها و
ساختارهای ازدواج در جامعه سنتی و جدید شده است. مهم ترین پیامد تحولات یاد
شده تأخیر در سن ازدواج جوانان - دختر و پسر- و همچنین وقوع ازدواج های
ناموفقی است که نهایتاً به طلاق و جدایی میانجامد. با تعویق در وقوع
ازدواج، یکی از نیازهای فطری نسل جوان بیپاسخ میماند و تبعات ناخوشایند
فردی و اجتماعی بسیاری را به دنبال میآورد. پیدایش یأس و ناامیدی و
بالاخره افسردگی، بروز خلاء عاطفی و احساس تنهایی و همچنین گسترش فساد و
فحشا از جمله تبعات نامطلوب تعویق در وقوع ازدواج است که در حال حاضر به یک
هشدار جدی اجتماعی تبدیل شده است. به نظر میرسد پیش از آن که این هشدار
به بحرانی غیر قابل حل تبدیل شود، میباید برای حل و رفع آن دست به
برنامهریزی بزنیم.
اهمیت و فواید ازدواج
ازدواج، موجب مسئولیت پذیری انسان نسبت به خود و دیگران است و نقش اساسی
در سالمسازی فرد و اجتماع دارد. ریشة بسیاری از مفاسد و ناهنجاریهای
اخلاقی بی همسری و نادیده گرفتن این سنت الهی است.
نابسامانیهای اجتماعی و آمارهای تکان دهندة بسیاری از جرایم و جنایات در
جوامع غربی از تزلزل بنیاد خانواده و ترک ازدواج نشأت میگیرد.
جامعهای که دختران و پسران و زنان و مردان آن در آرامش و امنیت و سلامت
کامل زندگی میکنند و نیازهای روحی، فکری و جنسی، آنان را نمیآزارد، تمامی
انرژی و استعدادهایشان مصروف کار مفید و پیشرفت میگردد. به عبارت
روشنتر، در جامعهای که دختران و پسران نیازمند به ازدواج، در سلامت کامل و
به خوبی و سهولت بتوانند همسر خود را بیابند و در کنار او آرام بگیرند،
بسیاری از بزهکاریها از بین میرود، فحشا و انحرافات اخلاقی و جنسی کاهش
مییابد و شرابخواری و هرزگی و قمار و استفاده از مواد مخدر و مانند آن،
اینها کم می-شود.
خلاصه میتوان گفت:
1. ازدواج باعث میشود نیاز به عشق و محبت و احترام و امنیت در زوجین ارضاء شود.
2. با ازدواج میتوان به امنیت مالی بیشتری رسید.
3. ازدواج سلامت جسمانی فرد را افزایش میدهد. در این زمینه آمارها نشان
میدهد که افسردگی، اعتیاد، سرطان، سکته و خودکشی در افراد مجرد بیشتر است.
4. ازدواج موجب افزایش ارتباطات اجتماعی میشود، زیرا افراد متأهل راحتتر در تفریحات و مجامع خانوادگی و دوستانه حضور مییابند.
5. ازدواج باعث میشود که فرد از یک سری حقوق قانونی و اجتماعی که به علت تجرد محروم مانده است برخوردار گردد.
6. ازدواج باعث میشود که نیازهای فیزیولوژیک به ویژه جنسی در کانال صحیح خود تأمین شود.
البته فواید ازدواج تنها فردی نیست بلکه جامعه نیز از سه جهت کلی علاقمند
به تشکیل کانون خانواده است و از این سه جهت سود فراوان عاید تمام افراد
جامعه میشود:
1. ایجاد زندگی مشترک برای زن و مرد که سبب افزایش بازدهی و تأثیر فعالیت های اجتماعی آنان می شود.
2. تأمین زمینه مناسب برای ارضای غریزة جنسی و پیشگیری از فعالیت های متنوع عشقی.
3. تأمین کانون امنیت و آرامش خانواده برای تربیت فرزندان.
ازدواج سنت پیامبر اسلام(ص):
از آنجایی که ازدواج سرآغاز خیلی از خوبیها است و عزوبت منشا خیلی از
بدیها است از این رو از نگاه رسول گرامی اسلام(ص) ازدواج جایگاه مهم و
خطیری داشته و جزو سنت ایشان تلقی میگردد.
چنانکه رسول خدا(ص) در این زمینه میفرماید: «النکاح سنتی، فمن لم یعمل
بسنتی فلیس منی» «ازدواج سنت من است هر که به سنت من رفتار نکند از من
نیست. » باز ایشان فرموده اند: «النکاح سنتی فمن احب فطرتی فلیستن بسنتی»،
«ازدواج سنت من است هر که آیین مرا دوست دارد، باید به سنت من عمل کند.»
در فرهنگ دینی و اجتماعی ما تأکید اساسی اولاً بر ضرورت و لزوم ازدواج
پسران و دختران جوان است و ثانیاً ارتباط نزدیک با جنس مخالف فقط در صورت
ازدواج مجاز شمرده می شود.
دین مقدس اسلام بیشترین سفارش را در مورد ازدواج به عمل آورده. به گونهای
که تکمیل دین را منوط به ازدواج نموده است. رسول اکرم(ص) فرمودند: هر کس
ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده است. پس باید که در نیمة دیگر شرط تقوا
رعایت کند.
کارکرد ازدواج از نگاه دین:
- بقای نسل
- آرامش و سکون
- احساس مسئولیت
- استقلال و خودباوری
- زیاد شدن روزی
- ازدواج کامل کننده دین
شاخصههای ازدواج سالم:
1ـ دین داری: از جمله شاخصههای مهمی که ازدواج سالم و موفق را به همراه دارد، تدین و دینداری زن و مرد است.
2ـ هم کفو بودن زن و شوهر: از جمله شاخصههایی که سبب سلامت ازدواج میشود
هم شأنی و هم کفوی میان زن و شوهر است بیشک موفقیت ازدواج در دراز مدت با
معیار فوق رقم خواهد خورد.
3ـ عفت و پاکدامنی: معیار بارز و مهم در ازدواج سالم آن معیارهایی هستند
که در موفقیت ازدواج نقش مهم و خطیری دارند، عفت و پاکدامنی از جمله آنها
است.
4ـ آسانگیری ازدواج: آسانگیری و تسهیل در امر ازدواج نقش مهمی در
سالمسازی ازدواج و موفق بودن آن دارد، فرهنگ آسانگیری ازدواج که یک فرهنگ
میمون و مبارک است زمینههای ازدواج و تسریع در امر ازدواج را به همراه
دارد.
5ـ رعایت حقوق یکدیگر: زن و مرد وقتی که تن به ازدواج میدهند و زندگی
مشترکی را تجربه میکنند هر کدام دارای تکالیف و حقوقی هستند که رعایت حقوق
و انجام مسئولیتها، عوامل مهمی برای سلامتسازی ازدواج و موفق جلوه دادن
آن است.
6-آراستگی و نظافت: انسانها بر اساس خواستههای فطری که از آن به خواسته
درونی و وجدانی تعبیر میکنند، زیباییها و تمیزی ها را دوست دارند. یعنی
میان چیزهای زیبا و غیرزیبا همیشه انسانها به دنبال زیبا رفته و آن را طلب
میکنند، از این رو جهت تحکم زندگی خانوادگی لازم است زن و شوهر علاوه بر
حُسن خدادادی به آراستگی و نظیف جلوه دادن خود نسبت به یکدیگر همت گمارند
تا عشق و علاقه آنها به یکدیگر بیشتر شده تا زندگی در مسیر صفا و صمیمیت
قرار گیرد.
7- عشقورزی زن و شوهر: پایه و اساس زندگی بر محور عشقورزی زن و شوهر
نسبت به یکدیگر تنظیم میشود هر چه عشق و علاقه زن و شوهر نسبت به یکدیگر
بیشتر باشد پایههای زندگیشان مستحکم خواهد بود.
8ـ تعاون و همکاری: وقتی که زن و شوهر بدانند که زندگیای که تشکیل
دادهاند متعلق به هر دوی آنهاست و هر دو باید نسبت به آن دغدغه داشته
باشند برای استحکام و ساماندهی چنین زندگیای با هم مشارکت و معاونت
میکنند، وقتی که شروع زندگی بر اساس تعاون باشد و نیز در فرآیند زندگی
کارها میان زن و شوهر بر اساس عدالت و جنسیت تقسیم شده و هر کدام بر اساس
مسئولیت کارهای خود را به نحو احسن انجام داده ونیز به یکدیگر مساعدت و کمک
برسانند، روح تعاون و همکاری بر این خانواده حاکم شده و کانون چنین
خانوادهای گرم و بانشاط خواهد بود.
9ـ دوری از تجملات در مراسم ازدواج: یکی از چیزهایی که معمولا جوانان را
از ازدواج کردن فراری میدهد. هزینههای سرسامآور ازدواج است، به طور
طبیعی برای ازدواج و مراسم آن لازم است خرجهای معمولی صورت پذیرد و این
چنین هزینههایی که معقول و منطقی است مورد قبول همه است و در اسلام نیز به
این نکته توجه شده و آن را امر پسندیده و مستحب دانسته است ولی آنچه سبب
میشود تا جوانان تن به ازدواج ندهند و تنها زیستی را ترجیح بدهند بر زندگی
مشترک، هزینههای سنگین و تجملاتی ازدواج است که بعضاً بر اساس آداب و
رسوم غلط، دامنگیر جامعه شده و به منزله یک فرهنگ در آمده است.
10ـ ازدواج در سنین جوانی: انسان دارای مقاطع مختلف سنی است، در میان
مقاطع مختلف سنی جوانی بهترین موقعیت برای ازدواج و شروع زندگی اشتراکی
برای انسان محسوب میشود، جوانی دارای ویژگیهایی است که وقتی انسان از سن
جوانی میگذرد آن ویژگیها کمتر در انسان دیده میشود از جمله آنها می
توان انعطافپذیری و سازگاری با روحیات مختلف را نام برد که برای ازدواج و
زندگی اشتراکی بسیار مهم و برای سلامت ازدواج و موفقیت ان تأثیرگذار است.
11- تکریم و جایگاه زن وشوهر در زندگی: انسان بر اساس حس درونی که از آن
به حس فطری تعبیر میکنند، علاقه به تکریم خویشتن و حفظ شخصیت خود دارد و
همیشه دوست دارد دیگران شخصیت او را حفظ کرده و مورد احترام قرار دهند و از
تحقیر و کوچک شمردن متنفر و گریزان است از این رو کسانی که در راستای
خوستههای فطری به او احترام و شخصیتش را حفظ میکنند علاقه و محبت نشان
میدهد و بالعکس کسانی که بر خلاف مسیر خواستههای فطریش گام برمیدارند و
با چشم حقارت به او مینگرند ونسبت به او کینه و دشمنی میورزد.
12- پایین آوردن سطح توقعات: امکانات مالی و درآمد همه افراد یکسان نیست.
همه افراد نمیتوانند در یک سطح زندگی کنند. هر خانوادهای باید بر اساس
دخل و خرج روزانه، زندگی خودشان را تنظیم نماید.
13- شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر: از جمله مسایل مهمی که لازم است قبل
از ازدواج رخ دهد شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر است هر چه شناخت بیشتر
باشد تفاهم و اشتراکات زندگی بیشتر خواهد بود. شناخت زن و شوهر یک بار
شناخت ظاهری و شکلی است و بار دیگر شناخت باطنی و روحی است، پس در مقوله
شناخت، هر دو نوع شناخت باید کامل گردد و تا زندگی خوب و مناسبی فراروی
عروس و داماد قرار گیرد.
14- آزادی مرد و زن در همسرگزینی: یکی از مسأله مهم در موضوع ازدواج که
اسلام نیز آن را تأیید میکند آزادی و اختیار زن و شوهر در همسرگزینی است.
15- اعتماد زن و شوهر نسبت به یکدیگر: پایه و اساس هر زندگی بر محور
اعتماد شکل میگیرد زن و شوهر زمانی میتوانند توقع یک زندگی خوب و ایدهآل
را داشته باشند که روابط میان آنها بر اساس اعتماد و اطمینان تنظیم شده
باشد هر چه در زندگی و روابط زناشویی رنگ اعتماد پررنگتر باشد به نسبت
گرمی زندگی و صمیمیت آن بیشتر خواهد بود. در مقابل اعتماد و اطمینان، سوءظن
و بدگمانی قرار دارد، اگر در خانوادهای اعتماد و اطمینان جای خود را به
سوءظن و بدگمانی بدهد، سرانجامِ تاریک و ظلمانی در انتظار آن خانواده خواهد
بود.
16- صداقت و درست کاری در زندگی: یکی از عوامل خوشبختی میان زن و شوهر
درستکاری و صداقت میباشد اگر کانون خانوادگی بر محور صداقت و راستی بوده و
روابط زن و شوهر و اعضاء خانواده بر اساس درستکاری تنظیم شود سرانجام چنین
زندگی جز اعتماد متقابل و صفا و صمیمیت نخواهد بود.
17- هدف داشتن در زندگی: دوران جوانی دوران مهم و سرنوشتساز است. در این
دوران یکی از مهمترین مسألهای (ازدواج) که آینده جوان را تعیین میکند
رقم میخورد در این برهه، جوانی موفق است که اولا آیندهنگر باشد ثانیاً در
آیندهنگری هدف داشته باشد ثالثاً برای رسیدن به آینده مطلوب از ابزار کار
آمد و راهکارهای مناسب استفاده نماید.
موانع ازدواج آسان:
در این قسمت به فهرستی از اهم این مسایل و موانع اشاره میکنیم:
موانع فرهنگی و اجتماعی ازدواج:
- پیدا نکردن فرد مناسب: بنابراین چه خانوادهها و چه خود دختر و پسر
همیشه منتظر یک مورد و یک موقعیت عالی برای ازدواج هستند؛ یا این که
میخواهند طبق ساختههای ذهنی خود با یک فرد فوقالعاده ازدواج کنند و یا
گمان میکنند که شریک زندگی آنها باید از هر نظر همسان، همرأی و هم عقیده؛
آنها باشد و هیچ گونه اختلاف سلیقه ای هم با هم نداشته و از همه جهات در
یک مرتبه باشند.
یکی از دانشمندان جملة جالبی در این باره دارد، او میگوید: «بزرگترین
مانع خوشبختی این است که ما همیشه منتظر یک خوشبختی فوقالعاده باشیم»
(ساروخانی، 1370).
- عدم انتخاب همسر از سوی دختران: در این زمینه با توجه به مضیقه ازدواج
دختران، فرهنگ سازی در خصوص داشتن حق انتخاب همسر از سوی دختران ضروری به
نظر می رسد (صادقی، 1383).
- سنت های غلط و رایج: برخی از موانع ازدواج آسان ریشه در سنت ها و عرف
ازدواج دارد. از جمله: وجود خواهر بزرگتری که هنوز ازدواج نکرده (یا برادر
بزرگتر)، تجملی شدن مراسم ازدواج به واسطه آداب بیهوده، تأکید بر ازدواج
درون قومی و... .
- لازم دانستن شغل و مسکن مناسب: که در حال حاضر اغلب به عنوان شرط لازم
براى انجام ازدواج شمرده مى شود و این شرط اگر باعث منتفى شدن ازدواج نشود
لااقل آن را سال ها به تأخیر مى اندازد.
- رسوم پرخرج و لازم دانستن زندگى تجملاتى و پرزرق و برق که گاهى توسط
سریال ها یا فیلم هاى سینمایی تشدید مى شود: گاهى رسم هاى پرخرج از قبیل
خرید طلا، لباس، مهریه سنگین، جهیزیه گران و مراسم هاى چندگانه از یک سو و
ابهام در میزان مخارج ضرورى از سوى دیگر طرفین را وامى دارد تا چند برابر
مقدار لازم هزینه کنند.
- عدم اهتمام لازم از سوى خانواده ها نسبت به ازدواج فرزندانشان: تصور
عمومى بر این است که خانواده ها فقط به خاطر مشکلات مالى براى ازدواج
فرزندان اقدام نمى کنند در حالى که بسیارى از آنها خرج هاى فراوانى در
موارد غیرضرورى انجام مى دهند مانند تغییر دکوراسیون منزل، تعویض وسایل و
توسعه آن، سفرهاى زیارتى و خارج از کشور، خرید ماشین، تحصیل فرزند در مدارس
غیرانتفاعى و دانشگاه آزاد، گرفتن معلم خصوصى، عمل جراحى به جهت زیبایى
و...، در حالى که در همین زمان نه تنها براى ازدواج فرزندان اقدام نمى-کنند
بلکه جهت تهیه مقدمات آن نیز تلاش نمى کنند.
- عدم توافق پدر و مادر و سخت گیری ها و بهانه جویی های آنها در خصوص
ازدواج فرزندانشان: بعضی از پدر و مادران به میزان تحصیلات، شغل، وضع مالی،
خانواده، قیافه، خویشان و... خواستگار ایراد می گیرند به دنبال یافتن
داماد ایده آلی هستند که کمتر پیدا می شود و تدریجاً بر سن دخترشان افزوده
می شود. از سوی دیگر این خانواده ها دایم بیم آن دارند که فرزندشان از سن
معمول ازدواج بالاتر رود و کمتر از او خواستگاری شود. گروهی از والدین هم
نسبت به ازدواج فرزندانشان واکنش نشان نمی دهند. آنان کوچکترین توجهی به
نیاز جنسی فرزندان خود نمی کنند و نیازمندی آنان را به زناشویی نادیده می
گیرند.
- زود دانستن ازدواج براى جوانان: بسیارى از خانواده ها بر این باورند که
سن تازه جوانان براى ازدواج کم است از این رو هر چند از نظر مالى مشکلى در
آماده کردن شرایط ازدواج فرزندشان نداشته باشند باز هم به ازدواج او اقدام
نمى کنند.
- عدم اظهار نیاز به ازدواج توسط جوانان: بسیارى از جوانان حتى آنها که در
معرض انحرافات قرار مى گیرند به دلیل خجالت و یا ترس از متهم شدن به
ناپاکى از اظهار نیاز به ازدواج امتناع مى ورزند و طبیعى است که در این
صورت والدین تصور مى کنند آنها نیاز ندارند و براى ازدواجشان اقدام نمى
کنند.
- ضعف انگیزه و یا عدم انگیزه براى ازدواج: متأسفانه یکى از موانع مهم
ازدواج، ضعف یا از بین رفتن انگیزه ازدواج در جوانان است که علل مختلفى
دارد؛ چون آلوده شدن به انحرافات جنسى که دسترسى به آنها آسان تر از ازدواج
است، انعکاس شکست هاى دیگران در رسانه ها، اعتقاد برخى پسران به کمبود
دختران پاک، دیدن طلاق و کشمکش هاى خانوادگى بین اطرافیان، بالا رفتن سن و
عدم توجه یا جهل جوان نسبت به ثمرات ازدواج.
- ترس از ازدواج: عده اى از جوانان که انگیزه براى ازدواج دارند از اقدام
به ازدواج مى ترسند. بعضى از علت هاى ترس آنان عبارتند از: وجود هزینه هاى
سنگین و تجملاتى و مشکلات مالى در زندگى، انتظارهاى نابجا در زمان ازدواج و
بعد از آن، احتمال انتخاب نادرست، امکان عدم تفاهم اخلاقى با همسر و تصور
عدم توانایى در پذیرش مسئولیت خانواده و...
- اهمیت بیش از حد به تحصیل: که متأسفانه بعد از فارغ التحصیل شدن به
دلایلى همچون نبودن فرد هم شأن از نظر تحصیلات، یا بالا رفتن سن و... دیر
ازدواج مى کنند و یا اصلاً موفق به ازدواج نمى شوند.
- مشکل پسندی: چه بسیارند دخترانی که در سنین متعارف و مناسب ازدواج
(مثلاً 17 تا 25 سالگی) خواستگارهای شایسته ای داشته اند ولی به دلیل مشکل
پسندی به آنها جواب رد داده اند و سپس از سن معمول ازدواج فراتر رفته است.
بررسی ها نشان داده افرادی که در ازدواج بیشتر سخت گیری می کنند، در صورت
ازدواج نیز گاه این مشغله ذهنی آنها را آزار می دهد که آیا این همان فردی
است که می خواستم، آیا شایستگی من بیشتر از این نبود...
- آزادی های غلط و گریز از مسئولیت: گروهی از مردان جوان معتقدند که
ازدواج انسان را مقید و محدود می سازد و تصور نمی کنند که ازدواج نوعی
رفاه، آرامش و آسایش به همراه دارد. این گروه از جوانان باید بدانند که
ازدواج صحیح باعث رشد و تکامل انسان و بی قیدی و بی هدفی باعث شکست و تباهی
انسان می شود.
- تقدس بی جا و تعصب غلط
- مشکل در انتخاب همسر به دلیل عدم وجود معیار مشخصی برای انتخاب همسر در
جوان: دختر و پسر معیار مشخصی برای ازدواج ندارند و نمی دانند که همسر
آینده آنها باید چه صفات و خصوصیاتی داشته باشد.
- در جریان نوسازی، خانواده محوری به فرد محوری تبدیل می شود: این مسأله
در واقع عواملی چون تشکیل خانواده در سنین بالاتر را تشویق می کند. در
جریان نوسازی بسیاری از کارکردهای قدیمی خانواده به سازمان ها و نهادهای
دیگر واگذار می شود. فردگرایی بدین معنی است که بخش عمده ای از تصمیمات
مربوط به زندگی افراد مانند تصمیم گیری در مورد تشکیل خانواده و ازدواج
توسط خود فرد اتخاذ می شود و همین باعث ازدواج در سنین بالا میشود
(محمودیان، 1383). در این راستا یکی از فعالیت های قابل انجام راه اندازی
مراکز مشاوره ازدواج و تحکیم خانواده است که با توجه به نیازهای جامعه
امروزی می تواند تعریف و به کار گرفته شود.
- مضیقه ازدواج و دسترسی به زوج مناسب: در اثر پدیده ای به نام عدم تعادل و
توازن نسبت های جنسی به هنگام ازدواج و یا به عبارتی عدم تناسب جنسی در
عرصه دستیابی به فرصت ازدواج می باشد (صادقی و همکاران، 1386).
- طبق قانون جاری کشور هر پسری باید در 18 سالگی و یا پس از اتمام دوران
تحصیل (حال در هر مقطعی که باشد) به خدمت سربازی برود: در این زمان چون
باید مقررات نظام وظیفه را رعایت کند، نمی تواند مخارج خانواده اش را تأمین
کند و این خود مانع مهمی برای تشکیل خانواده جوانان به شمار می رود.
- به تأخیر افتادن استقلال اجتماعی و اقتصادی جوانان
- کاهش نقش مسئولیت پذیری خانواده ها در امور جوانان از جمله ازدواج
- تضعیف نقش و کارکرد حمایتی نهادهای سنتی از جوانان و عدم جایگزینی نظام حمایتی مناسب
- ضعف مهارت های ارتباطی و اجتماعی (مهارت های زندگی) جوانان و پایین بودن آگاهی های مربوط به ازدواج در میان آنها
موانع اقتصادی ازدواج:
- سنگینی مهریه: در شرایط فعلی جامعه، افزایش آمارهای طلاق دختران و
خانواده آنها را به شدت بیمناک کرده است و به همین جهت مهریه را تضمینی در
برابر این شرایط می دانند. به طور کلی نسیه بودن مهریه (به زبان عامه کی
داده و کی گرفته) چشم و هم چشمی و گسترش مادی گرایی در افزایش مهریه تأثیر
زیادی داشته و آن هم به نوبه خود مانع ازدواج جوانان می شود.
- تهیه جهیزیه: سنگینی جهیزیه و مخارج زیاد جشن ازدواج اشکال دیگری است که
دایره همسرگزینی را فشرده می کند. جهیزیه متضمن پرداخت ها توسط خانواده
عروس می باشد. از این رو تهیه آن به عنوان یک مسأله در ازدواج مطرح است.
- جشنهای سنگین و پرخرج عروسی: در حالی که برخی معتقد به برگزاری ساده و
بدون تشریفات عروسی هستند، گروهی نیز بر تأمین شکوه و هر چه درخشانتر
برگزار نمودن آن، صرفاً به این علت که انسان یک بار در عمرش عروسی میکند،
اصرار میورزند. البته تنها گروه بسیار کمی بر این باورند که هیچ ضرورتی
برای جشن آنچنانی نیست.
- مشکل تهیه مسکن: امروزه تغییر نظام خانوادگی به سمت هسته ای شدن و شرایط
جدید اقتصادی- اجتماعی ایجاب می کند که نسل جدید بعد از ازدواج زندگی
مستقل و جداگانه ای تشکیل دهند، این نگرش از یک سو و شرایط خاص اقتصادی از
سوی دیگر جوانان را در مسیر ازدواج با معضلی تحت عنوان تهیه مسکن مواجه
کرده است.
- بحران اشتغال و بیکاری
محبت و دوستی میان زن و شوهر
از جمله وظایف متقابل زن و شوهر، دوستی و محبت آنها به یکدیگر است هر چه
محبت و دوستی میان آنها بیشتر باشد کانون خانوادگی آنها گرمتر میشود.
در این باره رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید: «کُلَّما اِذا العبد ایماناً
ازداد حُبّاً للنساء» «هر چه ایمان انسان افزونتر باشد، به همسرش بیشتر
محبت میکند.»
در روایت دیگر از امام صادق(ع) چنین آمده است: «هر کس ما را بیشتر دوست دارد، به همسرش بیشتر عشق میورزد. »
اهداف و انگیزه های ازدواج:
در جوامع گوناگون، اهداف و انگیزه های متعددی در امر ازدواج و تشکیل
خانواده وجود داشته است. در جوامع اولیه، علت اقتصادی را مهم-ترین عامل
تلقی می کردند. علاوه بر نیاز اقتصادی، عوامل دیگری مانند زاد و ولد و
تمایل به داشتن فرزند، ارضای غریزه جنسی، رفع نیازهای عاطفی و رهایی از
تنهایی- و در جوامع امروزی- عشق و محبت را از جملة اهداف ازدواج و تشکیل
خانواده می دانند. در اینجا به ذکر برخی از اهداف و انگیزه های ازدواج می
پردازیم.
1- خودکفایی و استقلال: دختر و پسر قبل از ازدواج جزء خانوادة پدری و تابع
آنان محسوب می شوند. آنان طبعاً خواهان استقلال هستند، ولی فعلاً از این
حق طبیعی محرومند. محصول کسب و کارشان غالباً صرف خانواده می شود که خود
آنها نیز از آن بهره مندند. در تصمیم گیری ها استقلال ندارند و ناچارند از
قوانین و ضوابطی که به وسیله پدر و مادر در خانواده اعمال می شود پیروی
کنند. لیکن با ازدواج زندگی دختر و پسر دگرگون می شود و شکل جدیدی به خود
می گیرد و استقلال می یابد. بعد از ازدواج شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت
اجتماعی می شود.
2- ایجاد کانون آسایش و آرامش برای زن و مرد: نیاز به آرامش که ریشه در
سرشت آدمی می دارد بر اساس تعالیم مکتب اسلام یکی از مهم ترین و شاید اولین
انگیزة ازدواج محسوب می گردد. ازدواج در حقیقت کانونی تشکیل می دهد که در
آن زن و مرد احساس آرامش کنند.
3- تأمین نیازهای جنسی: انسان دارای مجموعه ای از نیازها و غرایز است که
عدم ارضاء یا ارضای ناقص هر کدام از این غرایز موجب تزلزل در شخصیت فرد می
گردد. یکی از نیرومندترین غرایز انسان غریزه جنسی است که با ازدواج، این
نیاز تأمین گشته و مسیر طبیعی خود را می یابد. اسلام، عمل جنسی را در جای
خود نه تنها منفور نمی داند بلکه یک سنت و عبادت می شمارد.
4- تولید و بقای نسل: از دیگر نتایج مهمی مطرح در ازدواج، تولید مثل و
بقای نسل است. به بیان دیگر، تولد انسان هایی که نیازمند تربیت و پرورش
صحیح هستند از اهداف اساسی ازدواج محسوب می شود. وجود فرزندان، باعث گرمی،
پویایی و صفای کانون خانواده و انگیزه ای برای دوام زندگی و احتمالاً کاهش
درگیری های زن و شوهر است.
5- تکامل روحی و معنوی: یکی دیگر از انگیزه های ازدواج کمک به رشد و تکامل
زن و مرد است. زیرا مجموعة گرم و صمیمی و فضای پرمودت و محبت خانواده،
فرصتی برای تبادل اندیشه ها، رشد اجتماعی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی زن و
شوهر و دیگر اعضای خانواده فراهم می کند. زن و مرد در زندگی مشترک و
خانوادگی، از تشویق ها، حمایت ها، رهنمودها و کمک های یکدیگر بهره مند می
گردند و در برخورد با مسایل و مشکلات زندگی، از تعاون و همکاری های یکدیگر
یاری می طلبند. به همین دلیل، برخورداری از وجود همسری مؤمن و شایسته، یکی
از بزرگترین نعمت های الهی است که برای دنیا و آخرت انسان سودمند خواهد
بود.
6- سلامت و امنیت اجتماعی: بدون تردید، یکی از انگیزه های مهم ازدواج،
تأمین سلامت جسم و روان زن و مرد از طریق ارضای نیازهای جسمانی و روانی
است. نیاز به آرامش خاطر، نیاز به معاشرت، نیاز به گفتن درد دل برای
غمخوار، نیاز به تشویق و تمجید، نیاز به مقبولیت و مورد توجه واقع شدن،
نیاز به محبت و... اگر به درستی و به موقع ارضاء نشوند و از جاده اعتدال
خارج گردند، نابسامانی ها و زیان های فراوانی را در زندگی فردی و اجتماعی
پدید می آورند.
7- دوستی، محبت و عشق: انسان در هر سن و مرحله ای از زندگی خود به محبت
احتیاج دارد و علاقمند است که دیگران او را دوست بدارند و مورد مهر و محبت
آنان قرار گیرد. یکی از راه های مهم و مؤثر برای ابراز مهر و محبت و
برقراری دوستی بین زن و مرد، ازدواج است.
8- اجرای احکام الهی و نیل به ثواب: از نظر اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده
آن چنان در وجود انسان تأثیر می گذارد و شخصیت او را رشد می دهد که اعمال و
عبادت هایش نزد خداوند و فرشتگان بسیار ارزشمندتر است. همان انگیزههایی
که برای ازدواج در جوانان وجود دارد به نحوی دیگر میشود به عنوان
انگیزههای جامعه برای گسترش فرهنگ ازدواج بیان نمود:
1.پاسخی منطقی به طبیعیترین نیاز جسمی اعضای جامعه
2. ایجاد آرامش در پیکر اصلی جامعه
3. میدان تجربه برای نسل جوان در جامعهای کوچک
5. با به کمال رسیدن نسل جوان جامعه به کمال میرسد
6. از انحطاط روح معنوی جامعه جلوگیری می کند
7. آینده جامعه با نسل سالم تضمین میشود و ازدواج تضمین کننده این آینده است.
اهداف و انگیزه های کاذب:
در مورد ازدواج برخی از انگیزه های نادرست ممکن است وجود داشته باشد که در اینجا به آنها اشاره می شود:
1- گرایش به ارضای زودگذر غرایز: برخی از جوانان، به ازدواج از دریچة هدف
های کوتاه مدت آن – نظیر برآوردن خواهش های درونی – می نگرند و هدف های
درازمدت آن را مورد غفلت قرار می دهند.
2- ابزاری برای پیشرفت مادی : قرائنی وجود دارد که برخی از مردان جوان،
دخترانی را به همسری برمی گزینند که از خانواده های مرفه و متمکن باشند تا
به تصور خودشان از ازدواج به عنوان پلکانی برای ترقی مادی استفاده کنند.
3- پیمودن راهی اجباری: رویکرد جوانان به ازدواج، باید رویکردی انتخابی،
آگاهانه و ارادی باشد و هرگونه احساس اجبار و تحمیل در این امر، بر
پیامدهای آن نظیر مسئولیت پذیری تأثیر منفی دارد.
4- عشق و علاقة زیاد به جای احساس مسئولیت: احساس عشق و علاقه زیاد به
همسر، که در آغاز همسرگزینی برای جوانان حاصل می شود، می تواند از شرایط
لازم برای ازدواج موفق تلقی گردد. احساس علاقه و عشق به همسر، لازم است ولی
کافی نیست. این لزوم با مسئولیت پذیری آگاهانه کامل می شود.
5- پذیرش این عقیده که هر چیزی به تجربه کردنش می ارزد: برخی از جوانان،
به ازدواج به مثابه پدیده ای تکرارپذیر، سطحی و اتفاقی می نگرند. در حالی
که ازدواج مهم ترین انتخاب است که یک عمر بلکه در نسل های بعد پیامدها و
مسایل ناشی از آن، استمرار و تداوم خواهد داشت.
6- احساس ترحم به جای احساس مهر و محبت: از ویژگی های زندگی مشترک،
پیوندهای مهر و محبت و عاطفة متقابلی است که میان زن و شوهر ایجاد شده و
باگذشت زمان شکوفا می شود. برخی از جوانان مهر و محبت را با احساس ترحم
اشتباه می کنند و به خاطر مشاهده برخی از نقص ها و کمبودها در فرد مورد نظر
– مانند وجود بیماری، نقص عضو یا فقدان والدین – با او ازدواج می کنند.
باید توجه داشت که ازدواج با فردی که به دلایلی، از وجود عارضه یا نقصی
رنج می برد یک اقدام قابل ستایش است و این در صورتی است که آگاهانه، سنجیده
و با درک تمامی مسئولیت ها بر اساس مهر و عاطفة سالم انجام بگیرد. در
مواردی که صرفاً احساس ترحم عامل ازدواج باشد، احتمال آن که تغییرات خلقی و
روحی در فرد به وجود آید و از تصمیم خویش پشیمان شده و دچار تزلزل گردد،
وجود خواهد داشت و در صورتی که تزلزل در ارکان شخصیتی فرد، منجر به جدایی
نیز نشود، حاصل آن زندگی نا مطلوبی خواهد بود.
ملاک ها و معیارهای ازدواج:
هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگی های گوناگون نزدیک تر باشند. ترکیب آن
دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیق تر خواهد بود. این مجموعه ویژگی ها در
منابع اسلامی با عنوان "کفویت" عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی چون
سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است.
مطالعات متعدد به عوامل زیر به عنوان ملاک های ازدواج که دختر و پسر می
باید در نظر بگیرند تأکید می ورزد.
- شباهت های روانی - تفاهم در زمینه های مختلف، علایق و...
- سن - تحصیلات
- اصالت خانوادگی - وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده
- ایمان و دینداری - زمینه های فرهنگی
بدون شک علاوه بر شرایط و ملاک های فوق عوامل دیگری چون وجود شرایط و
امکانات ضروری جهت تأمین معاش و نیازهای اقتصادی خانواده (مانند شغل و
درآمد مرد و حداقل امکان تأمین مسکن و حداقل هزینة برگزاری مراسم ازدواج
و...) ضروری است.
تأخیر در ازدواج و پیامد منفی آن
1- پیدایش یاس و ناامیدی: یکی از تبعات منفی تحقق نیافتن ازدواج جوانان،
بروز یأس و ناامیدی در زندگی و در پی آن افسردگی در میان آنها است.
2- بروز خلأ عاطفی و احساس تنهایی: امروزه آثار و تبلیغات عدم تحقق ازدواج
به دلیل زندگی ماشینی بیش از گذشته شده است زیرا افزایش اشتغالات روزمره
فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران باقی نمیگذارد به طوری که به رغم
همزیستی میلیونها انسان، ارتباط عاطفی چندان عمیقی میان آنان وجود ندارد.
این امر موجب میشود که افراد برای رهایی از احساس تنهایی و تألمات زندگی
به دنبال پناهی در کانون خانوادگی خویش باشند تا از این رهگذر زمینه مناسبی
برای تبادل احساس و عاطفه به وجود آورند در چنین شرایطی، طبیعی است که
محرومیت از ازدواج، موجب تهدید جدی سلامت عاطفی افراد بویژه دختران و پسران
(که طبع حساس و عواطف سرشاری دارند) میگردد.
3- گسترش فساد و فحشا: پاسخگویی به غرایز جنسی (که یکی از طبیعیترین
نیازهای انسان است) از طریق مشروع، در سایه ازدواج و تشکیل خانواده میسر
میگردد. طبیعی است که اگر راه وصول به این طریق، مسدود باشد یا امکان
دستیابی به آن با مشکلات عدیدهای مواجه گردد، بهرهگیری از راههای غیر
مشروع برای اطفای این غریزه گستردش مییابد.
موانع ازدواج و علل تأخیر آن
هر جوانی طبعاً به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه دارد. همچنین غریزۀ جنسی
نیز او را دعوت به ازدواج می کند. او باید هر چه زودتر به نیاز طبیعی خود
پاسخ مناسب داده و تشکیل خانواده بدهد. لیکن در واقعیت چنین نیست و قسمتی
از ازدواج ها به تأخیر می افتد. آنچه باعث این تأخیر می شود، مشکلات و
موانعی است که در این راه وجود دارند. بعضی از آنها را در اینجا اشاره می
کنیم:
عوامل اجتماعى ـ اقتصادى مؤثر بر تأخیر ازدواج
1- مشکلات اقتصادی و تشریفات و رسوم غلط: مهم ترین مسایلی که غالباً آنها
را به عنوان موانعی بزرگ برای ازدواج مطرح می کنند عبارتند از فقر و مشکلات
اقتصادی، بالا بودن هزینه های عقد و ازدواج، بالا بودن مهریه، عدم توانایی
تهیه جهیزیه، تورم، تشریفات، پیرایه ها وآداب و رسوم غلط.
هر جوانی طبعاً میل دارد ازدواج کند و زندگی خود را سامان دهد. غریزۀ جنسی
هم او را بدین امر هدایت می کند. اما برخی از جوانان برخلاف میل باطنی، از
ازدواج به موقع خوداری می کنند و این گونه مطرح می کنند که توان پرداخت
مخارج عقد و عروسی و تهیة مسکن و اسباب و لوازم زندگی را ندارند و نمی
توانند مخارج آینده زندگی را تأمین و آبرومندانه زندگی کنند و بهترین
روزهای جوانی را در حال تجرد به سر می برند و هنگامی ازدواج می کنند که
اشتیاق دوران جوانی کاسته شده و برخی تا پایان عمر از این نعمت بزرگ محروم
می-شوند و مجرد زندگی می کنند.
2- ادامه تحصیل: عامل دیگری که موجب تأخیر ازدواج می شود ادامة تحصیلات
است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصیلات خودشان را در صورت امکان تا
مقطع لیسانس و بالاتر ادامه دهند. از طرف دیگر، ازدواج را با درس خواندن
ناسازگار می دانند زیرا ازدواج مسئولیت آفرین است و شخص را مقید می سازد.
والدین نیز همین عقیده را دارند و غالباً حاضر نیستند دربارة ازدواج
فرزندان محصلشان اقدام کنند. پسران و دختران بر خلاف میل طبیعی، خویشتن را
ملزم می کنند که ازدواج را تا پایان دوره تحصیلات- به ویژه در شهرهای بزرگ-
به تأخیر بیندازند. با این که تحت فشارهای نیروی غریزة جنسی قرار می گیرند
اما ناچارند آن را سرکوب کنند چون ادامة تحصیلات را برای آیندة خویش ضروری
و سرنوشت ساز می دانند و هر آنچه را که مانع ادامه تحصیل محسوب شود از پیش
راه بر می دارند. اما غریزه جنسی به هر حال یک واقعیت است و نمی توان آن
را نادیده گرفت.
3- مشکل مسکن: یکی از موانع ازدواج نداشتن مسکن است. تهیة مسکن برای
جوانان بسیار دشوار است و به همین دلیل، ازدواج ها از سن مناسب به تأخیر می
افتد. مشکل نداشتن مسکن اگرچه اساسی است اما نباید سد راه ازدواج شود،
زیرا اولاً بسیاری از افراد، پس از ازدواج این مشکل را حل کرده و صاحب مسکن
می شوند. حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) نیز هنگام ازدواج، خانه نداشتند و
اتاقی را از یکی از مسلمانان عاریه کردند. ثانیاً روی هم رفته، وقتی عوارض و
مشکلات بی همسری را با مشکل مسکن مقایسه می کنیم، می بینیم که پیامدهای
منفی مشکل مسکن، بسیار کمتر از عوارض و مشکلات ترک ازدواج است. ثالثاً مشکل
مسکن باید با همت و کار و کاردانی، بر اساس روحیه استقلال طلبی، تعاون و
همکاری دولت و ملت حل گردد. ازدواج یک عامل محرک برای ایجاد حس استقلال
طلبی و روحیة کاردانی است و می تواند در جوان نیرویی پدید آورد که او با
سرپنجه تدبیر و همت، مشکل مسکن را حل کند. اکنون طرح هایی از جمله مسکن مهر
امید به خانه دار شدن بسیار زیاد کمک کرده است.
4- عدم همراهی پدر و مادر و بهانه جویی های آنان: بعضی از پدران و مادران،
بسیار پرتوقع و مشکل پسندند. یکی دیگر از مشکلاتی که در تحقق ازدواج یا
ادامه آن خلل وارد می کند و گاهی آن را با بن بست روبرو می کند، عدم همراهی
پدر و مادر یا دخالت سایر بستگان است. بسیاری هستند که محرومیت آنها از
نعمت ازدواج، معلول مخالفت و بهانه گیری برخی از بستگان است. آنها به جای
اینکه با پادرمیانی و نظارت، گره ها را بگشایند، به بهانه های واهی و دخالت
های مستقیم گرههای بیشتری در کار می اندازند. گروه دیگری از والدین، نسبت
به ازدواج فرزندانشان واکنش نشان نمی دهند. آنان کوچک ترین توجهی به نیاز
جنسی فرزندان خود نمی کنند و نیازمندی آنان به زناشویی را نادیده می گیرند.
5- مشکل پسندی: یکی دیگر از دلایل تأخیر ازدواج در برخی افراد، مشکل پسندی
آنهاست. به همین دلیل برخی از جوانان در ازدواج بیش از حد سختگیری می کنند
و همین سختگیری افراطی باعث می شود که سن آنها از سن معمول ازدواج بالاتر
برود. بدیهی است هرچه سن بالاتر رود از یک طرف معیارهای انسان برای ازدواج
تغییر می کند و بیشتر و سختگیرتر می شود و از سوی دیگر با افزایش سن ممکن
است روز به روز از امتیازات مثبتی که فرد برای ازدواج دارد کاسته شود و در
نتیجه عملاً ازدواج کردن دشوار گردد. این مسأله، به ویژه در مورد دختران
صادق است. البته این مشکل پسندی فقط از ناحیه دختر و پسر نیست بلکه از طرف
خانواده و بستگان طرفین نیز اعمال می-گردد. آنچه پایدار است و باعث نشاط،
شادابی و خوشبختی در زندگی زناشویی می گردد، تفاهم، صداقت، وفاداری، احساس
مسئولیت، ایثار، گذشت، شکیبایی و... است.
6- آزادی های غلط "حمایت های افراطی" و گریز از مسئولیت: یکی دیگر از
دلایل ازدواج نکردن برخی جوانان و بالا رفتن سن ازدواج آنها این است که فکر
می کنند ازدواج نوعی محدودیت است و با ازدواج کردن، آزادی های خود را از
دست می دهند. این گروه از این طریق از پذیرش مسئولیت شانه خالی می کنند.
بعضی از خانواده ها، تمام شرایط لازم را برای این افراد اعم از خوراک،
پوشاک، حمایت مالی و... فراهم می کنند و از این طریق، به تشدید باور آنها
کمک می کنند و شرایطی را برای آنها تأمین می کنند که علاقه و انگیزه ای
برای ازدواج باقی نمی ماند و تصور نمی کنند که ازدواج نوعی رفاه، آرامش و
آسایش به همراه دارد. این گروه از جوانان لازم است بدانند که ازدواج صحیح
باعث رشد و تکامل انسان می شود و بی قیدی و بی هدفی باعث شکست و تباهی
انسان می گردد. ازدواج، انسان را از سرگردانی و بی پناهی و تنهایی نجات می
دهد و غریزة جنسی را به طور طبیعی ارضاء می کند. ازدواج، انسان را از خطر
پوچی در زندگی حفظ می کند. در این میان تربیت فرزندان به نحوی که آنان
مسئولیت پذیر باشند از اهمیت زیادی برخوردار است.
7- روابط نامشروع: گسترش فساد و انحرافات جنسی و روابط نامشروع نیز از
جمله عوامل ازدواج نکردن برخی از افراد، به ویژه پسران به شمار می رود.
بدون تردید، یکی از عوامل مهمی که انسان را به سوی ازدواج سوق می دهد، میل و
نیاز جنسی است. زمانی که افراد به راحتی بتوانند با جنس مخالف ارتباط
برقرار کرده و نیاز جنسی خود را به طور غیرمشروع و غیرقانونی برآورده
سازند، دیگر چه نیازی به ازدواج دارند؟
8- مشکل در انتخاب همسر: یکی از موانع و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج
جوانان وجود دارد مشکل انتخاب همسر است. یعنی دختر و پسر معیار مشخصی برای
ازدواج ندارند و نمی دانند که همسر آینده آنها باید چه صفات و خصوصیاتی
داشته باشد و یا کانال ها و سامانه-های معرفی گزینه در دسترس آنان نمی
باشد.
پیامدهای عدم توجه به مسأله ازدواج:
دوران تجرد و بی همسری و زندگانی قبل از ازدواج از مراحل حساس زندگی است.
این برهه از زندگانی جوان هر چند که تلخیها و شیرینیهای ویژه خود را دارد
اما به هر حال اگر طول بکشد و تأهل به موقع و بهنگام، صورت نگیرد چون بر
خلاف فطرت آدمی عمل شده ناراحتیهای بزرگی را در پی خواهد داشت. لذا در
راهنماییهای اولیای دین در زمینة مقایسه تجرد و تأهل، دومی ارزشمندتر
شناخته شده است.
رسول اکرم(ص) فرمودند: شخص متأهل هر چند در حال خواب و استراحت باشد، نزد
خداوند بافضیلتتر از شخص روزهدار و نمازگزاری است که عزب و مجرد زندگی
میکند.
آیا تمام احادیث در نکوهش بی همسری، بدان دلیل نیست که فرد مجرد و بی همسر، اعم از دختر و پسر، در پرتگاه گناه و آلودگی قرار دارد؟
مخاطرات و آفات تجرد:
با توجه به پایین آمدن سن بلوغ جنسی در دختران و پسران، مدت زمانی طولانی
که دورة تجرد جوانان را تشکیل میدهد – یعنی فاصله سنی بین بلوغ تا ازدواج –
مخاطرات و آسیب های قابل توجه و تأملی را ایجاد کرده است.
آنچه که مخاطرات این دورة طولانی را دو چندان کرده است فضای رسانهای-
رسمی و غیررسمی محیط اجتماعی نامناسبی است که متاسفانه با انواع تحریک جنسی
آمیخته شده است.
دوره طولانی تجرد و عدم دسترسی به فرصت ازدواج مضاعف بر محیط نامناسب و
تحریک آلود زمینة ایجاد انحرافات و آسیبهای روحی را فراهم ساخته و جامعه
جوان را از درون متلاشی میکند.
روی آوردن به روابط غیرمتعارف و غیر شرعی دختر و پسر و سهولت دسترسی به
ارضای غیرمتعارف جنسی، کاهش مسئولیتپذیری و احساس گناهکار بودن را در
شخصیت جوان به دنبال دارد که این خود متقابلاً رجوع به روابط غیر شرعی را
افزایش می دهد و این چرخ معیوب ادامه مییابد. کاهش اعتماد به نفس و دوری
از سایر مصادیق زندگی دینی، ترک واجبات، گرایش به ادیان انحرافی و موهوم
«برای فرار از احساس بی دینی» عدم تمایل جوانان به ازدواج و نپذیرفتن
مسئولیت زندگی مشترک، طلاق و پیامدهای منفی آن و بسیاری از مشکلات آینده
نتیجة عدم توجه به نیازهای جوانان و عدم توجه به ترویج راه صحیح و شرعی
اطفاء نیازهای جنسی است.
همچنین در برخی موارد افسردگی، احساس یأس و ناکامی در بسیاری از کارها،
ترک تحصیل، بیانگیزگی در زندگی و خدای ناکرده پیامدهای ناگوار آن نیز از
منظری دیگر پیامد طولانی شدن دورة تجرد و ناتوانی در امر ازدواج میباشد.
اینجاست که بر این فرمان الهی اصرار میشود و قرآن کریم بزرگترها و والدین را مسئول ازدواج جوانان میداند. «وانکح الأیامی منکم»
(وضعیت هشداردهنده جامعه در مورد ازدواج ):
1- نگاهی به وضعیت عمومی جامعة ایرانی در مورد ازدواج
کشور ما به عنوان یک کشور در حال توسعه به حساب میآید و امروزه به دنبال
صنعتی شدن جوامع، جنبههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی دستخوش تغییرات و
تحولات ژرف و فراگیری شده است. تحت تأثیر دگرگونی در شرایط اجتماعی،
تغییرات عمدهای در جنبه های اجتماعی نظیر موضوع ازدواج پدیدار گشته است.
جوامع پیشرفته هم اکنون با مسایلی همچون افزایش میانگین سن ازدواج، تغییر
دیدگاه-های جوانان در امر ازدواج و مواردی از این قبیل مواجهند.
شایان گفتن است که ازدواج نه تنها در ابعاد کمی مورد اشاره در بالا دچار
تغییرات قابل ملاحظهای شده است بلکه امروزه ارزش ها و هنجارها در موضوع
ازدواج در جوامع گوناگون و نزد ملل مختلف شباهتها و نقاط اشتراک فروانی
یافته است. تردیدی نیست که تغییر ساختار جوامع از شکل سنتی به مدرن که
اقتضائات ویژهای را پدید میآورد، در پیدایی این شباهتها نقشی اساسی
دارد. امروزه اغلب مشاهده میشود، ارزشها و هنجارهایی نزد جوانان کشورهای
مشرق زمین- که بسیاری از آنها صاحب فرهنگ و تمدن دیرینهای هستند و سنت ها و
آداب و رسوم ریشهداری در موضوع ازدواج دارند- رواج یافته که دقیقاً نزد
جوانان جوامع پیشرفته به ویژه جهان غرب رواج دارد. امروزه پدیدة جهانی شدن
تمایلات، خواسته ها، آمال و آرزوها و همچنین ارزشها و رفتارهای بسیاری از
افراد نوع بشر را به یکدیگر نزدیک ساخته است.
در جوامع در حال پیشرفت نیز به مانند جوامع پیشرفته ارتباط با جنس مخالف
حتی در امور جنسی به یک امر قابل قبول در آمده است. اما خوشبختانه هنوز این
پدیده رایج در جامعههای صنعتی، به شیوة آشکار در جامعه ما مرسوم نشده
است. با این حال وضعیت به گونهای است که جامعة جوان، بی میل به این جهت
نیست، زیرا از یک سو آمادگی ازدواج دایم را ندارد و از سوی دیگر تحت فشار
غرایز جنسی است. بنابراین بی توجهی به شیوهمند کردن این ارتباط، جامعه را
با مشکلات فراوانی مواجه خواهد نمود که هم اینک هم با برخی از آنها دست به
گریبان هستیم.
وضعیت کنونی جامعه را در امور جنسی می توان به طور خلاصه در چند بند مورد بازبینی قرار داد:
1- اسباب تحریک جنسی و ارتکاب فعل حرام رو به گسترش می باشد.
2- نیازهای جنسی ارضاء نشده در برخی از اقشار جامعه، مشهود است.
3- عدم ارضای جنسی از راه حلال، عامل بسیاری از انحرافات در جامعه است.
4- تأثیر خشونت های جنسی در ارتکاب قتل ها، بزه ها، ابتلاء به اعتیاد، ناهنجاری های رفتاری، بدحجابی و... قابل انکار نیست.
5- برخی از سفرها به خارج از کشور در قالب تحصیل، تجارت، ورزش، سیاحت،
ساخت فیلم و... با انگیزه جنسی صورت می گیرد که علاوه بر خسارت فراوان
معنوی، ضرر مهم اقتصادی نیز در بردارد.
6- گرفتاری فکری به خاطر امور جنسی، موجب افت تحصیلی و علمی در سازمان های آموزشی گردیده است.
2- آسیب شناسی فرهنگی ازدواج
اموری که به عنوان آسیب و مانع بر سر راه ازدواج است، می توان به شرح زیر مطرح کرد:
الف- آسیب ها در بخش جوانان و نوجوانان
1- در درصدی از جوانان انگیزه اقدام به ازدواج از بین رفته و ترس از
ازدواج به خاطر احتمال شکست (که گاهی به معنی تجرد تا آخر عمر است) تقویت
شده است.
2- به دلیل هرزگی برخی از پسران و از میان رفتن پرده های حیاء در میان
برخی از دختران، تنوع طلبی جنسی یا انحرافات اخلاقی، جایگزین ازدواج گردیده
که نتیجة آن، شکل گرفتن زندگی های مجردی تا آخر عمر یا ازدواج متزلزل و
ادامه انحرافات اخلاقی است.
3- تبلیغات در صدا و سیما و فیلم ها نیز بعضاً مخالف روش ازدواج دینی است،
مانند: تأکید و اصرار بر استقلال جوانان در ازدواج یا نمایش دادن رابطه و
عشق های آتشین قبل از ازدواج
4- اشتغال دختران نیز رو به فزونی گذاشته است که این پدیده، هم انگیزه
آنان را به خاطر استقلال اقتصادی برای ازدواج کم می کند و هم به خاطر کمبود
شغل، مانع اشتغال و در نتیجه، مانع ازدواج مردان می شود.
5- اقشار تحصیل کرده و مورد احترام جامعه نیز از تأخیر ازدواج دفاع می کنند
6- شیوع روابط دوستی میان دختران و پسران
7- افزایش قابل توجه - هر چند اندک - زندگی دختران و پسران زیر یک سقف بدون ازدواج (همانند جوامع غربی)
8- پدیدار شدن انواع بیماری های جنسی حتی از نوع خطرناک آن مانند ایدز و افزایش آمار آن در اثر روابط نامشروع
ب- آسیب های موجود در عموم مردم
1- از نظر عامه مردم، سن صلاحیت برای ازدواج در حال بالا رفتن است و الگوی مناسبی برای زمان خاص، ارایه و تبلیغ نشده است.
2- فرهنگ عامه، عدم اقدام خانواده ها برای ازدواج فرزندانشان را چندان عیب نمی شمارد و آن را از خانواده ها طلب نمی کند.
3- در فرهنگ عامه، تجرد عیب شمرده نمی شود.
ج- آسیب ها در بخش خانواده
1- طرز تفکر بیشتر خانواده ها این است که ازدواج فرزندان خود را حتی به
اندازه تحصیل به موقع و سربازی آنان، شغل و مسکن مناسب و خرج های سنگین را
برای ازدواج لازم نمی پندارند.
2- پایداری خانواده ها به خاطر عدم رعایت دستورات دینی مورد تهدید قرار
گرفته است؛ مانند: رابطه قبل از ازدواج پسر و دختر یا حاکم شدن روابط
قانونی به جای روابط اخلاقی به بهانة دفاع از حقوق زنان که نتیجه آن، تبدیل
شدن محیط شیرین اخلاقی به محیط خشک قانونی است.
راهبردهای کیفی در موضوع ازدواج "به موقع، آسان، آگاهانه و پایدار"
1- آماده و به موقع تصمیم گرفتن
از نظر اسلام برای ازدواج باید به سن بلوغ رسید و بهترین سن وقتی است که
بلوغ اجتماعی و عقلانی نیز حاصل گشته باشد. گرچه انسان قبل از بلوغ اجتماعی
و عقلانی به بلوغ جنسی نایل می گردد و توان توالد و تناسل را دارد ولی بعد
از گذشت چندین سال پس از بلوغ جنسی است که بلوغ اجتماعی و عقلانی حاصل می
شود و می توان به ازدواج اقدام کرد. منظور از کلمه به موقع، نزدیک کردن هر
چه بیشتر سن ازدواج به سن بلوغ جنسی می باشد. البته شروط و لوازم دیگری نیز
برای ازدواج مورد نیاز است از جمله بلوغ عقلی، مسئولیت پذیری و حداقل های
اقتصادی و مالی.
بر این اساس سن 27-18 برای دختران و سن 30-21 برای پسران، سن بهنگام
ازدواج است. چنانکه طبق آمار، بیشترین ازدواج نیز در سن 20-15 سال اتفاق
میافتد، سن 24-18 برای دختران و 27-21 برای پسران مطلوب است.
علاوه بر مشکلات اقتصادی، آنچه بیش از همه خودنمایی میکند عدم توانایی
جوانان برای قبول مسئولیت زندگی است. در این میان نقش خانوادهها در
آمادهسازی فرزندان قابل توجه است که باعث می شود جوان در اثر ازدواج احساس
مسئولیت بیشتری بکند و افق های جدیدی به روی او باز شود.
چون ازدواج آمادگیهای زیادی را طلب میکند بنابراین سن تقویمی، ملاکی جهت
ازدواج نمیتواند باشد. جهت ازدواج نخست باید به بلوغ عقلانی رسید سپس به
فکر ازدواج افتاد. شایان ذکر است که جنبههای اقتصادی را نمیتوان از نظر
دور داشت. اما جنبههای اقتصادی برای اصل ازدواج جایگاه اصلی را ندارد.
2- آگاهانه و پایدار
در دنیای کنونی به دلیل پیچیدهتر شدن جوامع، مشکلات نیز متنوع و
گستردهتر شدهاند و به ویژه زندگی جوانان را با چالشهای جدیدتری روبرو
کردهاند. اگر جوانان، مهارتهای لازم برای رویارویی با این مسایل را
نداشته باشند، ممکن است به آسیبهای مختلفی دچار شوند. امروزه آموزش و
مشاوره، قبل از ازدواج امر ضروری و اجتنابناپذیری میباشد. این آموزشها
به جوانان کمک میکند تا آمادگیهای لازم را برای زندگی متأهلی کسب کنند؛
در انتخاب همسر تصمیمات درستی اتخاذ نمایند و از مهارتهای کافی برای زندگی
برخوردار شوند. افزایش توانمندیهای جوانان سبب میشود تا ازدواج به عنوان
یک فرآیند در مسیر مشکلات زندگی طراوت خود را از دست ندهد و افراد همچنان
با رضایتمندی و خشنودی زندگی کنند در چنین شرایطی طبیعتاً جوی مطلوب برای
تولد و پرورش فرزندان فراهم میشود.
3- آسان و ساده ازدواج کردن
این خواسته به خود جوانان بیشتر سرایت میکند که آثار زیان بار مضاعفی در ازدواج و همچنین شکاف نسلها خواهد داشت.
یکی از مشکلات مهم برای خانواده دختر تامین جهیزیه است که با ساده تر کردن
این سنت پسندیده و تهیه مایحتاج اولیه و ضروری می-تواند از این مشکلات
بکاهند.
اقوام و فامیل با درایت و بزرگواری میتوانند به عنوان راهنما به خانواده
های طرفین تفهیم کنند که مراسم هر چه ساده تر برگزار و جهیزیه هر چه ضروری
تر و مفیدتر تهیه گردد.
برای کمتر و سبک تر شدن بار مخارج ازدواج، با جلوگیری از تجمل گرایی و چشم
و هم چشمی در برگزاری مراسم و جشن ساده تر بکوشند و از بدهی های سنگین پس
از ازدواج رهایی یابند.
گاهی دختر و پسر تمایل به ازدواج کم هزینه و آسان دارند اما خانواده ها
مخالف هستند. پس فرهنگ سازی در بین خانواده ها ضروری است. این امر می تواند
از طریق رسانه های گروهی مخصوصاً صدا و سیما، انجمن اولیاء و مربیان آموزش
و پرورش و دانشگاه ها، نماز جمعه و جماعات صورت پذیرد.
راهکارها:
جهت آماده سازی و ایجاد فرهنگ ازدواج آسان که شامل مراحل قبل، شروع و
ادامه زندگی منطبق با موازین و سفارشات دینی است، اقدامات زیر باید صورت
گیرد.
الف- فعال سازی خانواده ها در امر ازدواج از طریق زیر:
1- القاء ضرورت اقدام برای ازدواج فرزندان در خانواده ها با استفاده از آموزه های دینی
2- بیان انحرافات اخلاقی، واکنش های منفی روانی و... که به سبب تعلل در امر ازدواج در فرزندان پدید می آید.
3- توجیه خانواده ها درخصوص حکم وجوب اقدام به ازدواج فرزندان در صورت ابتلاء آنان به حرام.
4- جرأت دادن به خانواده ها در خصوص اقدام برای ازدواج فرزندان و کاهش ترس
های موهوم. همچنین تأکید بر وعدة الهی مبنی بر (ان یکونوا فقراء یغنهم
الله من فضله) «اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی
نیاز می کند».
5- الگودهی در زمینه مسایل اقتصادی ازدواج؛ مانند: لزوم سادگی مراسم و
نحوة آن، خرید ها، زندگی در جوار اولیاء یکی از زوجین، و تأمین مخارج زوجین
در ابتدای زندگی توسط اولیاء.
6- تلاش در تغییر دید خانواده ها که سعی در امتیازگیری از طرف مقابل دارند به یکجا کردن امتیازها به نفع دختر و پسر.
ب- فرهنگ سازی و آماده سازی جامعه در امر ازدواج از راه های زیر:
1- حرکت در جهت تصحیح باورهایی که در امر ازدواج مانع ایجاد می کند؛ مانند: مقدم داشتن شغل و مسکن بر ازدواج.
2- تبیین مسایل ازدواج آسان دینی و ترغیب نسبت به آن.
3- ترغیب صالحان جامعه به وساطت برای ازدواج.
4- جا انداختن برتری ازدواج بر خود نگهداری در جامعه.
5- کار فرهنگی در جهت مذموم شمرده شدن تجرد در سطح جامعه، همان گونه که پیامبر اکرم(ص) تجرد را مذمت کردند.
6- سعی در ایجاد فرهنگ عمومی نسبت به اهمیت دادن و لزوم ازدواج جوانان در حد امری مثل بیماری آنان.
7- کار فرهنگی درباره ازدواج دوباره مجردانی که سابقه ازدواج دارند.
8- اطلاع رسانی عمومی درباره ازدوج های آسان و تحلیل و بررسی در خصوص آنها.
9- نقد افکار عامه مردم و تحصیل کرده ها در زمینه لزوم بلوغ های چندگانه
(جنسی، فکری، روانی، اجتماعی و...) برای ازدواج و بیان نظر دین در این
خصوص.
10- ترغیب شخصیت های دینی، دولتی، علمی، بزرگان فامیل و ثروتمندان جهت برگزاری ازدواج آسان برای فرزندانشان.
11- پرداختن به مشکلات و پیامدهای ازدواج دیرهنگام در جهت ترغیب به
ازدواج؛ از قبیل: کم شدن انعطاف پذیری به علت ایجاد ثبات در صفات و شخصیت،
کم حوصلگی، پرخاشگری، ایجاد مشکلات برای فرزندان آتی به علت عدم نشاط
والدین، ورود به زندگی مشترک با افسردگی، ناتوانی جنسی بعد از ازدواج به
خاطر انحرافات جنسی قبل از آن، پدید آمدن عقده بزهکاری های جنسی،
خودارضایی، از دست دادن طراوت، زیبایی و شور جوانی، احساس ناراحتی و افزایش
نگرانی از حالت بلاتکلیفی، تصمیم به عدم ازدواج، احساس سربار خانواده پدری
بودن
12- ارایه الگوی دینی برای نحوه ایجاد شادمانی حلال و انجام مراسم عروسی بر اساس موازین اسلام
ج- فرهنگ سازی ازدواج صحیح در بین جوانان به روش های زیر:
1- ترویج شعار ازدواج آسان، به موقع و آگاهانه
2- اصلاح بینش جوانان در خصوص موضوعات مربوط به ازدواج مانند: اصل ازدواج، انتخاب همسر، زیان های انحرافات جنسی و...
3- ترویج فرهنگ کار و تلاش و دوری از راحت طلبی و میل به کارهای پر زرق و برق
4- تعدیل نگرش هراس گونه جوانان در اقدام به ازدواج، به خاطر عدم موفقیت دیگران و توصیه زیاد به دقت در انتخاب
5- کار فرهنگی در جهت تعدیل توقعات بالای جوانان نسبت به شرایط همسر
6- لزوم مشورت خواستن از بزرگان و خانواده در امر ازدواج به خاطر احتمال تزلزل در انتخاب، و همچنین استفاده از تجارب ارزشمند آنان
7- بررسی مقدار لازم شناخت دختر و پسر از یکدیگر
8- ارایه الگوی تحصیل بعد از ازدواج جهت رفع تنافی تحصیل و ازدواج
9- تییین احکام دینی در خصوص مسایل جنسی
10- القای این مطلب که دوری از اسباب تحریک جنسی بهترین راه آرامش قبل از ازدواج است.
11- تأکید امر فرهنگ سازی امر آموزش و مشاوره قبل و بعد از ازدواج
11- بررسی پیامدهای ارتباط آزاد دختر و پسر مانند: تزلزل در ازدواج و
بدبینی شوهر به طور مداوم (اگر منجر به ازدواج شود) و عدم قبول ازدواج با
دختران بی پروا؛ چه اینکه بسیاری از پسران حتی حاضر به ازدواج نیستند.
سیاست های راهبردی و کارآمد
1- نقش رسانه در ازدواج جوانان
از جمله کارکردهای رسانه می توان به دگرگونی و تغییر ارزش های اجتماعی
اشاره کرد. امروز رسانه کارکرد آموزشی پیدا کرده در واقع با ظهور رسانه
فرایند آموزش از انحصار مدرسه و آموزشگاه ها خارج شده و جهان به عرصه آموزش
تبدیل گردیده است. در این فرآیند رسانه محدودیت هایی از قبیل مکان، زمان و
محدودیت های سنی را از میان برداشته و به ابزاری همه گیر به منظور انتقال
اطلاعات تبدیل گشته است.
با در نظر گرفتن جنبه های مثبت و منفی کارکردهای رسانه، این پدیده می
تواند در جهت دهی افکار عمومی و هماهنگ سازی نظریات توده مردم مؤثر باشد.
نقش رسانه در القای تفکر ازدواج به موقع، آگاهانه، آسان و پایدار قابل
کتمان نیست. در حالی که بسیاری از موضوعاتی که امروز در رسانه های جمعی به
آن پرداخته می شود شاید دغدغه جامعه ما نباشد. رسانه بالاخص رسانه ملی
(رادیو و تلویزیون) در یک کشور می تواند نقش پیام رسانی فرهنگی که از آموزه
های دینی – فرهنگی هر کشور جهت می گیرد را بر عهده داشته باشد. اکنون
رسانه ها به عنوان یکی از بزرگترین ابزارهای فرهنگ ساز به حساب می آیند.
2- نقش روحانیون در ازدواج جوانان
حضور موفق و هدایت گرانه روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی و دیگر صحنه ها
اثبات می کند که روحانیت می تواند موج آفرین و تأثیرگذار باشد. این آفرینش
موج در هر زمینه ای از جمله مباحث ازدواج انجام شدنی است و مهم ترین رسالت
روحانیت در این زمینه، فرهنگ سازی صحیح است؛ از طریق 1- رصد وضع موجود
حوزه ازدواج 2- ترسیم و الگوسازی ازدواج به موقع، آگاهانه، آسان و پایدار
3- تشریح و تبیین الگوی صحیح 4- تقدیر از چهره های الگو، تشویق گروه های
مرجع، خیرین، اساتید و والدین به حضور فعال در امر ازدواج جوانان
3 – بسیج افکار عمومی و ورود عملی گروه های مرجع
یکی از راهکارهای کارآمد جهت برطرف کردن بحران ازدواج، برانگیختن احساس
وظیفه در قشرهای مختلف و افکار عمومی در جهت رفع بحران ازدواج است. این
راهکار منوط به اجرای موارد زیر میباشد:
الف) تغییر نگرش به ازدواج: متأسفانه یکی از مشکلات اساسی، نگرش نادرست
مردم به ازدواج است. این نگرش اشتباه را میتوان به وضوح مشاهده نمود.
با یک نگاه اجمالی بر روی تحقیقات میدانی متوجه می شویم که مهم ترین مانع
در ازدواج از دیدگاه جوانان مسایل اقتصادی است ولی با یک نگاه دقیق تر می
توان ثابت کرد بسیاری از عواملی که باعث شده موضوع اقتصاد را تنگنای مهمی
ببیند ریشه فرهنگی دارد. بالا رفتن سطح توقعات در همه زمینه ها اعم از
مهریه های کلان، خریدهای سنگین، مراسم های تجملی و مسکن شخصی و جهیزیه های
تشریفاتی همه معضلات فرهنگی هستند. پس اگر این نگرش فرهنگی عوض نشود هر چه
اقتصاد خانواده رشد کند خانواده به رضایت نمی رسد. البته این نکته به معنی
نادیده گرفتن علل و موانع اقتصادی نمی باشد.
ب) تشویق برای حل مسأله ازدواج: مسأله ازدواج و مشکلات
آن در کشور ما، یک موضوع تنها مربوط به دولت نیست؛ برای حل این مشکل بایستی
عزم ملی وجود داشته باشد. یکی از راهکارهای بسیار مؤثر در رفع یا کاهش این
مشکل تشویق به ایجاد نهادهای مردمی مرتبط با ازدواج جوانان توسط خود مردم و
نهادهای وابسته به آنها است. "نهادهای خیر برای آموزش، مشاوره ای،
همسریابی و..."
فرهنگ سازی در ازدواج وقتی موفق است که دست های نیرومندی از همه جهت
یاریگر این موضوع باشند. نهادهای مردمی واسطه های نیکویی بین جوانان و دولت
هستند پس می توانند با جهت دادن بخشی از سرمایه های مادی و معنوی خود برای
این امر مهم جوانان را یاری کنند و این توجه به نسبت احتیاج جوانان می
تواند بلاعوض یا به صورت وام های درازمدت یا استفاده از موقوفات همچنین
پشتیبانی و همراهی آنان باشد. البته هم زمان با این سیستم حمایتی باید از
نظر کیفی با بالابردن سطح آگاهی زوجین برای پایداری عشق در زندگی این بنای
مقدس تلاش کرد.
الف-1) خیریههای خانوادگی: ایجاد صندوقهای قرضالحسنه
و وام مخصوص ازدواج از طرف وابستگان، یکی از راهکارهایی است که با
شیوههای گوناگون از قدیم در سنت مردم ایران بوده و مورد تأیید شرع نیز
قرار گرفته است.
مشارکت افراد خیّر در امور ازدواج جوانان، مسألهای ریشهدار در فرهنگ
دینی و ملی کشور ما است. خیّرین از گذشتههای دور تا به حال به صورتی
فعالانه و مؤثر در مراحل گوناگون ازدواج اعم از انتخاب همسر، خواستگاری،
تهیه جهیزیه، برگزاری مراسم ازدواج و... ایفای نقش نموده و به این ترتیب در
بسیاری موارد، گرهگشای مسایل و مشکلات جوانان بودهاند. اما از چند دهه
گذشته تا کنون به تدریج و با محدودشدن حوزه فعالیت آنان در قالبهای سنتی
به نحو چشم گیری از کارآیی و تأثیر فعالیتهای آنان در حوزه ازدواج کاسته
شده، به طوری که این دسته از افراد قادر نیستند همانند گذشته ایفای نقش
نمایند. این مسأله که عمدتاً ناشی از ضعف آگاهی آنان نسبت به شرایط جدید و
ناتوانی در انطباق خویش با این شرایط است هر روز با گسترش شهرها و پیدایش
پیچیدگیهای فراوان در زندگی انسان امروز، ابعاد گستردهتری مییابد. با
توجه به ریشهدار بودن حضور خیرین در امر ازدواج جوانان، شایسته است
دولتمردان به سرمایهگذاری بر روی این نیروی خودجوش و پرنقش، همت گمارند.
این امر که در سایه ساماندهی افراد خیر امکانپذیر است زمینه مناسبی را
فراهم خواهد ساخت تا آنان با روز آمد کردن شیوهها و روشهای خود نقش مفید و
مؤثری در ابعاد فرهنگی و اقتصادی ازدواج ایفا نمایند.
الف-2) مؤسسات آموزشی و مشاورهای: یکی از راهکارهای
بسیار مورد نیاز، ایجاد مؤسسات آموزشی و مشاورهای با صبغه مردمی است؛
البته این امر از دیرباز در میان مردم با برگزاری جلسات سخنرانی و معارف
شمرده بوده است اما با کمی تأمل میتوان آن را به صورت علمی سامان داد.
4- رفع موانع اقتصادی و تسهیل ازدواج
تبعات روزافزون بالا رفتن سن ازدواج، که موجب پیدایی بسیاری از آسیبهای
فردی، اجتماعی و مشکلات رفتاری و نابسامانیهای فراوانی در زمینههای
گوناگون میگردد، دستاندرکاران را بر آن میدارد تا در جهت و رفع موانع و
معضلات ازدواج جوانان شتاب نموده و در ساماندهی این مهم ایفای نقش نمایند.
یکی از گام های بزرگ در این راستا برگزاری نشست های توجیهی در موضوع ازدواج
در استان های سراسر کشور می باشد.
الف) ایجاد اشتغال: حقیقت آن است که اشتغال عامل مؤثری
در ازدواج مردان جوان به شمار میآید؛ چنان که به دلیل پایین بودن درصد
اشتغال در سنین 15 تا 19 سالگی، شمار مردان متأهل در این گروه سنی بسیار کم
است و با افزایش سن و بالا رفتن درصد اشتغال بر تعداد مردان دارای همسر
افزوده میگردد.
البته مشکل اشتغال وابسته به ضعف هویت یابی شغلی جوانان نیز برمی گردد.
این ضعفها موجب گردیده است که هویت شغلی نسل جوان به درستی شکل نگیرد. به
این ترتیب که جوانان به رغم کسب مدارج علمی نه تنها مسیر علایق شغلی خویش
را نمییابند بلکه به علت نظری بودن آموزش، تجربه عملی موفقی در هیچ
زمینهای کسب نمیکنند و آگاهیهای لازم را در جهت چگونگی کاربرد علوم
فراگرفته در خلال دوازده سال تحصیل، به دست نمی آورند. از این رو است که
جوان امروز پس از اخذ مدرک دیپلم تازه باید مدتی را صرف کسب مهارتهای عملی
لازم در زمینههای شغلی مورد نیاز جامعه نماید تا امکان اشتغال را بیابد.
مسلماً این امر وقتی را از او میگیرد ضمن آن که یافتن شغل نیز خود مستلزم
صرف وقت و گذر زمان دیگری است.
فقدان سیستم اطلاعرسانی شغلی جهت آشنایی هرچه بیشتر جوانان با نیازهای
بازارکار و چگونگی راهاندازی مشاغل گوناگون و... نیز این وضع را تشدید
میکند. با توجه به آن که اشتغال یکی از مهم ترین شرایط وقوع ازدواج است،
این مشکلات موجب بالارفتن سن ازدواج و تأخیر در این امر میگردد.
این در حالی است که با قرار گرفتن کشور در دوره گذار توسعه، ما با مشکلات
عدیده دیگری نیز مواجهیم. به دلیل انفجار جمعیت از یک سو و ارتقای سطح
تکنولوژی از سوی دیگر، اشتغالزایی تولید همواره به مراتب کمتر از افزایش
حجم تولید است. البته شایان گفتن است که رشد ناگهانی جمعیت جوان در سالهای
اخیر، که ناشی از فقدان کنترل جمعیت در خلال دهة 60 می باشد، موجب تشدید
این وضع شده است. رشد و گسترش روزافزون فناوری که از لوازم توسعه به شمار
میآید، از یک سو موجب کاهش میزان اشتغالزایی و از سوی دیگر، سبب تخصصی
شدن مشاغل و حرفه های گوناگون شده است. این در حالی است که جوانان پس از
اتمام تحصیلات متوسط و حتی تحصیلات عالی هیچ نوع مهارت و تجربهای برای
ورود به بازار کار ندارند. به این ترتیب، ملاحظه میکنیم که فرایند توسعه
سبب افزایش سن آغاز به کار در کشور ما گردیده است و افراد را واداشته تا
سالهای بیشتری را خارج از بافت تولید به زندگی خود ادامه دهند. حال آن که
در جامعه سنتی، افراد از سنین 10ـ 8 سالگی، یعنی، دقیقاً از زمانی که توان
کارکردن مییابند، جزو نیروی کار محسوب میشوند و به فاصلهای اندک تشکیل
زندگی مستقل میدهند.
بیکاری و نداشتن ثبات شغلی مشکلی است بر سر راه ازدواج جوانان که حمایت
خانواده ها، احساس مسئولیت اطرافیان، حمایت های دولتی و همت خود افراد در
کاهش مشکلات آنها مؤثر است.
ب) مقوله مسکن:
- بسیاری از پسران توانایی کسب اندک درآمدی (مثلاً پول توجیبی خود را)
دارند که اگر مشکل مسکن از راه های دیگری؛ مانند حمایت والدین، طرح مسکن
مهر و... حل شود امکان ازدواج و گذران یک زندگی حداقل وجود دارد.
- زمینهسازی برای ازدواج جوانان توسط همه مردم خصوصاً خیرین و تلاش برای
رفع مشکل مسکن توسط والدین، خیرین و مسئولان ضامن هدایت درست نسل جوان به
سوی ازدواج صحیح و پایدار خواهد بود.
- برای حل مشکل مسکن نیز سکونت موقت در منزل والدین در صورتی که باعث
درگیری و توهین و تحقیر نشود، اجاره نشینی و کمک والدین به زوجین در این
امر راه گشاست.
ج) اهمیت آموزش: در جامعهای که شعارش تعالی انسان است و قانون اساسی آن
بر محور این مهم تدوین گردیده آیا میشود به خانواده به عنوان مهمترین و
اصلیترین عنصر سرمایه ملی و بستر مهم تربیت انسان بیتوجه بود؟!! آیا
میشود در مسیر سیل ازدواجهای ناآگاهانه و غیرکارشناسانه و اغلب آلوده به
اغراض مادی و بعضاً به وساوس شیطانی بنای خانواده و پایگاه تعلیم و تربیت و
تزکیه انسان برپا ساخت، در حالی که اغلب امور جامعه مثل آموزش و بهداشت و
امنیت و اشتغال و خلاصه تأمین نیازهای اولیه مردم مثل نان و آب و برق و گاز
و غیره نهادینه گردیده و سعی میشود بهرهوری در این زمینه افزایش یابد،
وقت آن رسیده است که آموزش در ازدواج به عنوان مهمترین و فراگیرترین و
سرنوشتسازترین و پیچیدهترین و حساسترین مسأله جامعه نهادینه گردد تا زن و
شوهر در پرتو آن، و در شیرینترین دوران عمر؛ یعنی جوانی بهترین بهرهوری
را به نفع نسل آینده از یکدیگر داشته باشند و رودخانه حیات خانواده در عین
جوشش و جریان، شفاف و زلال بماند و غبار خشم و خشونت از سیمای آن زدوده
شود؟
- نقش آموزش، امروزه اهمیت دو چندان یافته است و حضور کمتر خانوادهها در
فرایند ازدواج فرزندان، لزوم آموزش را بیش از گذشته نمایان کرده است و این
مهم نیاز به فرهنگ سازی فراگیر دارد.
- نقش مشورت و مشاوره به خصوص در قبال سؤالهای فردی و مصداقی که جوانان
دارند باید با ساز و کارهای امین و دقیق و فرهنگ-سازی روزافزون دنبال شود.
- سامانهها و سازوکارهای آموزش در مراحل زمانی خاص باید اجباری شود؛
مانند ابتدای ورود به دانشگاه، هنگام ثبت ازدواج، درخواست طلاق و...
د) ایجاد تسهیلات برای ازدواج: هم اکنون در کشور ما تسهیلاتی جهت ازدواج
وجود دارد که در افزایش ازدواج جوانان موثر بوده است همچنین ایجاد قانون
فراگیر، تقویت و ایجاد نهادهای دولتی همچون کمیته امداد و نهاد دانشجویی،
تقویت و ایجاد نهادهای مردمی چون مؤسسات خیریه، اتخاذ سیاست های حمایتی از
جوانان توسط بانکها با برطرف کردن مشکلاتی که هماکنون وجود دارد تسهیل گر
ازدواج جوانان خواهد بود.
ه) ترویج الگوهای موفق: به نظر می رسد آن چه بر شناسایی و معرفی الگوهای
موفق ازدواج مقدم است شناسایی ویژگی هایی است که این الگوها بر آن بنا شده
اند. عده ای بر این باورند که دلیل موفقیت زوج های خوشبخت این است که از
همان آغاز آشنایی، میان زن و مرد چیزی به نام "مسأله" وجود ندارد آنها
لجاجت و خودخواهی را مهار کرده، روحیه گذشت و ایثار را تقویت می کنند. لذا
خطاهای کوچک و ضعف های ناچیز را نادیده می گیرند و در نتیجه مشکلات چندانی
در زندگی نخواهند داشت. جمعی دیگر معتقدند هسته اولیه یک خانواده سالم و
مطلوب از همان آغاز ازدواج شکل می گیرد و ریشه آن، شناختن و داشتن
معیارهای مکتبی و عقلانی در انتخاب همسر است.
معرفی الگوهای موفق در زمینه ازدواج و بررسی علل موفقیت آنها از جمله
اقداماتی است که رسانه می تواند در امر ازدواج به منظور تهییج جوانان انجام
دهد. تأثیرپذیری جوانان از رسانه ای مانند تلویزیون آنقدر زیاد هست که
مدعی شویم ترویج الگو از این رسانه مورد قبول این قشر قرار خواهد گرفت.
و) امر وساطت: در قدیم الایام خانواده و حضور بزرگترها در بسیاری از مسایل
و مشکلات امر ازدواج جوانان را تسهیل می نمود. از جمله نقش ها و کارکردهای
خانواده و به خصوص بزرگترهای فامیل، معرفی گزینه، مشاوره و وساطت در امر
ازدواج جوان ترهای فامیل و یا محله بود. با پیچیده شدن دنیای کنونی و جابه
جا شدن بسیاری از مناسبات، ارتباطات و به خصوص مهاجرت جوانان به دلیل شغل،
تحصیل و... امر وساطت به صورت قبل امکان خود را از دست داده است. آنچه به
عنوان راه حل و با پوشش برخی کاستی های موجود به نظر می رسد حضور فعال تر
مؤسسات امین و کارشناس و فعال در امر همسریابی و وساطت به ویژه در گروه های
کوچکتر اجتماع به عنوان مثال دانشگاه-ها و... است. همچنین احیاء نقش
بزرگترهای فامیل و الگوسازی از مقتضیات زمانی امر همسریابی از اهمیت زیادی
برخوردار است.
با تشکر از شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور
انتهای پیام/