معیارهای گزینش همسر از منظر قرآن 2
سلامت عقل و تفکر
گاهی اوقات افراد از روی ترحم با فردی ازدواج می کنند که از نظر هوشی در سطح پایینی است. می خواهند ایثار کنند، ولی سخت در اشتباهند. زندگی با افراد کم هوش، بسیار مشکل است. کسی که تفکر و هوش خوبی دارد، توانایی فراوانی در مدیریت دارد زیرا یکی از ارکان اصلی مدیریت، تفکر خوب است.
طبق بررسیها و مطالعات آسیب شناسی خانواده، اصلیترین علت اختلافات خانوادگی، سردیها و بیرغبتیها، اخمها و قهرها، بیتفاوتیها و افسردگیها، بدزبانیها و تندیها، طردها و فرار از خانه، پریشانیها، و اختلالات روانی، برخی آسیبپذیریهای رفتاری و کژرویهای اجتماعی همسران و سرانجام طلاق و جدایی و ریشهی اصلی تمام ناسازگاریهای زناشویی، عدم تناسب در عقل و اندیشه بین زوجین است.
شریعت اسلام برای جلوگیری از ضایعات احتمالی که در اثر وراثت پیش می آید، تأکید می کند که برخی از ازدواجها صورت نپذیرد. اسلام افراد را از ازدواج با انسان احمق که از نظر هوشی عقب مانده است، برحذر می دارد. چنان که امام صادق(ع) میفرماید: ایّاکم و تزویج الحَمقاء فَانَّ صُحبَتَها بَلاءٌ و ولدها ضیاع11؛ بپرهیزید از ازدواج با احمق! زیرا، مصاحبت و زندگی با او بلاست و فرزندانش نیز تباه می شوند و نیز فرمود: عقل چیزی است که خداوند رحمان به وسیلهی آن پرستش و عبادت میشود و بهشت بهوسیلهی آن به دست می آید.12
5 - زیبایی و شادابی
همسری که از چنین صفاتی برخوردار باشد، غالباً ضامن جلوگیری همسرش از انحرافات و چشم چرانی ها می گردد و معمولاً این موضوع با خوش اخلاقی همراه است؛ زیرا زیبارویان در اغلب موارد دارای اخلاق ملایم و جذاب هستند.
زیبایی یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر بهسزایی دارد.
گرچه زیبایی ظاهری، معنوی، فرهنگی و... امری پسندیده است و در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد، ولی نباید از حد معمول تجاوز کند و به صورت مشکل پسندی درآید و انسان را از ازدواج بهموقع باز دارد. اگر هر دو طرف از زیبایی نسبی برخوردار بودند و دین و اخلاق یکدیگر را پذیرفتند، بهتر است بعد از تحقیقات و شناخت کافی - در همهی زمینه ها - از یکدیگر، با توکل بر خداوند و راهنمایی والدین، با یکدیگر ازدواج نمایند و مطمئن باشند که عقل و ایمان و اخلاق نیک و خانوادهی اصیل و با شرافت، بسیاری از کمبودها را جبران خواهد نمود.
همچنین بهتر است زن و مرد در مراسم خواستگاری، با اجازه و رضایت والدین، یکدیگر را ببینند و واقعیتها را به هم بگویند. برای شناخت لازم و تشخیص زیبایی و شادابی همسر مورد نظر، شایسته است مرد، مادر یا خواهر و یا یکی از خویشان نزدیک و مورد اعتماد را برای دیدن انتخاب کند و بفرستد تا زن مورد نظر را خوب ببینند و ویژگی هایش را برای او توضیح دهند.
امام خمینی (ره) فرمود: هر یک از زوجین میتوانند در مراسم خواستگاری مستقیماً از یکدیگر دربارهی هم تحقیق کنند، مشروط به آن که این تحقیق مستلزم حرام نباشد. هر یک از زوجین می توانند بدن دیگری را با شرایط زیر به منظور تحقیق، ببینند:
1- نگاه به قصد لذت و ریبه نباشد. 2- ازدواج متوقف بر این نگاه باشد. 3- مانعی از ازدواج این دو در میان نباشد... . 4- بهتر است این دیدن از روی لباس نازک باشد. 5 - باید این نگاه آخرین تحقیقی باشد که هر یک از زوجین انجام می دهند و... .13
بنابراین، صحبت کردن زن و مرد به قصد لذت، یا خلوت کردن آنها در محیط بسته و یا نگاه کردن به قصد لذت و یا لمس کردن یکدیگر، حرام است و باید از آن اجتناب کرد.
تناسب سنی و تحصیلی
به طور تناسب سنی و جسمی در زناشویی مسئلهی مهمی است و عدم توجه به آن عواقب ناگواری را در پی دارد. سن زن و مرد در ازدواج از دو جنبه دارای اهمیت است:
1- جنبه ی روانی: انسان در فرآیند رشد از نظر روانی، در سنین مختلف، دارای ویژگیهای متفاوت است.
2- جنبهی فیزیولوژیکی: علاوه بر جنبه های روانی، ارضای غرایز جنسی خود مسئلهی مهمی است.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف، متفاوت است. معمولاً در مناطق گرمسیر، سن بلوغ و ازدواج پایین تر از مناطق سردسیر و کوهستانی است. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ می شود، مسئلهی مهم این است که فرد احساس کند که از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارد. تشخیص زمان مناسب ازدواج و فاصلهی سنی زوجین از سوی افراد تازهبالغ، مشکل است. در این مورد، استفاده از راهنماییهای والدین و مشاوران خانواده ضروری است.
معمولاً چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر است و زودتر به سن تکلیف شرعی و بلوغ بدنی می رسند، آمادگی بیشتری جهت انتخاب همسر و شروع زندگی زناشویی دارند.
در روایات اسلامی، دربارهی سن ازدواج و فاصله ی سنی زن و شوهر، اشاره به موضوع بلوغ شده و این که طرفین در سنین پایین، یعنی اوایل بلوغ، ازدواج کنند. به همین علت در اسلام سن تکلیف شرعی دختران 9 سال تمام قمری و پسران 15 سال تمام قمری است و تفاوت سن دختر و پسر (در ازدواج) با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. با توجه به تحقیقات انجام شده و بلوغ زودرس، در بعضی مناطق و موقعیتهای مختلف جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی و...، بهترین سن ازدواج برای دختران 16 الی20 سالگی و برای پسران 18 الی 23 سالگی می تواند باشد و مناسب ترین فاصلهی سنی در ازدواج 1 الی 5 سال است. اگر هم، سن آنها مساوی باشد و یا این که زن چند سال از مرد بزرگتر باشد، اشکالی ندارد. ولی فاصله ی سنی ذکر شده از نظر روانشناسی و فیزیولوژی ارجحیت دارد.
این تفاوت بدین جهت است که زنها در اثر بارداری و زایمان و شیر دادن به کودک، غالباً زودتر از مردها پیر و فرسوده می شوند و طراوت و شادابی خویش را از دست می دهند. زن اگر چند سالی از شوهر کوچکتر باشد، مدت بیشتری می تواند نظر شوهر را به خود جلب کند و تمایلات روحی، روانی و جنسی او را ارضاء نماید؛ در نتیجه، برای همیشه صلح، صفا، دوستی، عشق و محبت در کانون گرم خانوادگی آنان حاکم خواهد شد.
عفاف و پاکی از آلودگی ها
در دستور العمل هایی که از پیامبر اکرم(ص) و پیشوایان معصوم(ع) رسیده، به لزوم رعایت این امر بسیار تأکید شده است.
از نظر اسلام با کسی که مرتکب شرب خمر می شود نباید ازدواج کرد. چنان که پیامبر اسلام(ص) می فرماید: شارب الخمر لایزوج، اذا خطب14؛ شرابخوار اگر خواستگاری کند، به او دختر داده نمی شود.
همچنین امام صادق(ع) می فرماید: من زوج کریمته من شارب الخمر فقد قطع رحمها15؛ کسی که دخترش را به شرابخوار بدهد، با این کار خود قطع رحم کرده است.
شاید مراد از قطع رحم در این روایت این باشد که با این ازدواج سبب نازایی او شده است و یا این که او را از یک پیوند درست و ازدواج محکم و استوار محروم ساخته است.
امام رضا(ع) می فرماید: وَ اِیّاکَ اَنْ تُزَوِّجَ شارِبَ الْخَمْرِ، فَاِنْ زَوَّجْتَهُ فَکَأَنَّما قَدَّمَتْ اِلَی الزِّنا16؛ بترس از این که دختر به شرابخوار بدهی که اگر او را به چنین تبهکاری شوهر دهی، گویا آن عفیفه ی کریمه را به زنا داده ای!!
آری، آن که پای بند به واجبات الهی نیست و از فسق و فجور پرهیز ندارد و آن که از اخلاق نیک و عقل و درایت بهره ای ندارد، و آلوده به بداخلاقی است شایسته نیست که دختری پاک و مؤمنه که امانت الهی است به او سپرده شود، در این صورت نه تنها دختر ضایع می گردد بلکه فرزندان آنها متأثر از آثار سوء وجودی آن شوهر زشت کردار خواهند شد. قبل از این که دانش بشر به این حقیقت برسد، حضرات معصومین(ع) این حقیقت را اعلام فرموده اند: الْحَرامُ یبینُ فِی الذُّرِّیَّه17؛ آثار حرام در نسل آشکار می گردد!!
از این روایات می توان فهمید که چون شرابخوار، هتک حرمت فرمان خداوند کرده و به آن بی اعتنایی نموده و دست به سرکشی و طغیان زده است، نسبت به همسر و فرزندانش نیز چنین خواهد کرد؛ حرمتشان را خواهد درید، حقوقشان را ادا نخواهد کرد و موجبات آزار و اذیتشان را فراهم خواهد ساخت و در نهایت، صفات رذیله و ناپسند او - چنان که گذشت - به همسر و فرزندانش منتقل شده، فطرت پاکشان را آلوده خواهد کرد.
روشن است کمابیش همان علتی که در شرابخوار، موجب سرکشی او شده و رابطه اش را با خدا و خانواده اش تیره و تار کرده و او را مطرود جامعه ساخته است، در افراد معتاد، قاچاقچی، بی بندوبار و لاابالی نیز وجود دارد این افراد خود را پایبند به هیچ مقرراتی نمی دانند و برای تأمین نیازشان، دست به هر اقدام زشت و وقیح می زنند. آنها ارزشهای خانوادگی را زیر پا می گذارند و حقوق همسر و فرزندان را رعایت و ادا نمی کنند، ازاین رو، ازدواج با این گونه افراد، ازدواج موفّقی نخواهد بود.
نکته ای که در پایان این نوشتار تذکر آن ضروری به نظر می رسد این است که معیارهای دیگری نیز از لابه لای روایات و آموزه های دینی فهمیده می شود که باید افزون بر آنچه ذکر شد، مراعات گردد که فهرست وار به آنها اشاره می شود.18
دوشیزگی همسر، جهت نسلپروری و زایایی او، پاکدامنی و عفت، درستکاری، - در صورت جامعیت معیارهای ذکر شده - زیبایی، هزینه کردن درست و بهجا و رعایت اقتصاد، نگهبانی از عرض و مال، میل به استقبال از همسر و مشایعت او در آمد و شد، همراهی و معاونت با همسر و ... از جمله معیارهای درجه دو در انتخاب همسر هستند که اگر مراعات شود، زندگی بسیار شیرین می شود.
رسول خدا(ص) فرمود: بهترین زنان شما زنی است که فرزندآور (ولود)، مهربان، پاکدامن، نزد قوم خود عزیز و محترم، در مقابل شوهر متواضع و فروتن، آرایشکنندهی خود برای شوهر، بی اعتناء نسبت به دیگران، در خلوت مطیع فرمان شوهر و در اختیارش باشد و مثل بعضی از مردان مبتذل نباشد.19
امید است با به کار بستن دستورات حیات بخش اسلام، شادی و خوشبختی به روی تمام زوجها، به ویژه جوانان عزیز آغوش گرمش را به نحو مطلوب بگشاید.
پی نوشت:
........................................
1. وسائل الشیعه، ج14، ص79.
2- بقره/223.
3- اعراف/58.
4- ابراهیم/24.
5- سفینه البحار، ج1، ص410.
6- شرح غرر الحکم و درر الکلم آمدی، ج3، ص328، دانشگاه تهران.
7- وسائل الشیعه، ج14، ص22.
8- قلم/4.
9- محجه البیضاء، ج5، ص90.
10- نحل/60.
11. همان، ص56، ح1؛ فروع کافی، ج5، ص354.
12- اصول کافی، ج1،عقل و الجهل، ح3.
13- تحریرالوسیله، کتاب نکاح، مسئله28.
14 فروع کافی، ج5، ص348؛ وسائل الشیعه، ج14، ص53، ح2.
15- همان، ص347، وسائل الشیعه، ج14، ص53.
16- بحار الانوار، ج79، ص142.
17- وسائل الشیعه، ج17، باب1، ص81، ح 22043.
18- برای شناخت از این معیارها به وسایل الشیعه، ج14، ابواب متعدهی آن در مقدمات نکاح مراجعه فرمایید.
19- همان، ج14، ص14.
منبع : ماهنامه پیام زن - شماره 234