شهرت گریزی آیت الله بهجت
بدون تردید، سعادت و خوش بختی همه ما در این است که پیرو راستین اسلام ناب باشیم . اسلامی که خالص و صاف باشد و از آلودگی های مسلمان نماها و طاغوت ها محفوظ مانده باشد .
برای به دست آوردن اسلام ناب، مسیرهای متفاوتی وجود دارد که از جمله آن شناخت سیره و سبک زندگی پیام اکرم صلی الله علیه و آله و بررسی شیوه زندگی علمای دین خواهد بود که در این مقاله به این دو نکته مهم اشاره خواهیم نمود و مثالهای از سبک زندگانی آنها خواهیم آورد.
و به همین جهت خداوند در قرآن، به پیروی از عمل و سیرة رسول خدا امر فرموده است، و آن بزرگوار را بی هیچ قید و شرطی و همراه با تأکیدات فراوان، اسوه و میزان برای عمل مسلمانان و بلکه تمامی انسان ها قرار داده است، آن جا که می فرماید: « بدانید که پیامبر خدا، الگوی شایسته ای برای شماست» [1]و یا آن جا که می فرماید: « به آنچه رسول خدا به شما دستور داد، عمل کنید و از آنچه که شما را پرهیز داد، دوری نمایید»[2] و در ایاتی دیگر می افزاید: «دوست شما (محمّد) هرگز منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است و هرگز از روی هوای نفس، سخن نمی گوید و آنچه آورده است، چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است». [3]
در برخی ازآیات قرآن، خداوند، ویژگی های رسول خدا(ص) را بدین ترتیب، برشمرده است:
برخاسته از منت مردم[4] ، دارای خلق نیکو[5]، مهربان و نرم خو [6]، آشنا با درد و رنج [7]و حریص بر هدایت[8] و در هایت آن بزرگوار را به داشتن اخلاق عظیم، ستوده است. [9]
ابن عباس می گوید: رسول خدا(ص)، آنچنان بی تکلّف و بی آلایش بود که وقتی وارد مجلسی می شد، در نزدیک ترین جای به محل ورود خود می نشست و کراهت داشت که کسی برای وی به پاخیزد و مردم نیز از این جهت، جلوی پای آن حضرت، بلند نمی شدند .
امام علی(ع) فرمود: روزی رسول اکرم(ص) بر گروهی از اصحاب خود وارد شد . آنان با گشاده رویی و خوش آمد گویی، حضرت را سید و مولای خود خواندند .
پیامبر خدا، سختْ خشمگین شد و به آنان فرمود: « این طور سخن نگویید و مرا سید و مولا نخوانید ؛ بلکه بگویید پیامبر ما و فرستادة خدای ما ! سخن، به راستی و حقیقت بگویید و در گفتار خود زیاده روی و غلو نکنید که گرفتار گمراهی خواهید شد».
در ادامه به نکاتی از تواضع و شهرت گریزی برخی از علما که نشان دهنده ایمان آنها بود، اشاره خواهیم نمود.
شهرت گریزی آیت الله بهجت
شهرت گریزی، هوی ستیزی و فروتنی از دیگر ابعاد برجسته شخصیت معنوی ایشان است؛ با اینکه فقیهی شناخته شده و مجتهدی صاحب نام و از برجستگان حوزه علمیه قم می باشند، نه تنها تا کسانی که از ایشان مسن تر بودند و یا جلوتر بودند، بلکه تا هم دوره ایهای ایشان در قید حیات بودند هیچگاه اجازه انتشار توضیح المسائل خود را نمی دادند، تا اینکه با در خواستهای مکرر عالمان راضی شدند فتاوایشان به چاپ برسد، با این حال اکنون نیز به هیچ وجه اجازه نمی دهند رساله شان را از وجوهات شرعیه چاپ کنند.
و نیز در مجالسی که از طرف ایشان برگزار می شده است، ایشان به خطبای مجالس توصیه می فرمودند که: حتی از ذکر نام ایشان در مجلس خود داری کنند. و این، خود دلیل اوج هوی ستیزی و هوس پرهیزی این مرجع بزرگ است.
حاج آقا قدس درباره تواضع و شکسته نفسی ایشان می گوید:
« روزی با مهمان خودم، مرحوم حجة السلام حاج شیخ نصر الله لاهوتی به خدمت آقا رفتیم. آقای لاهوتی گفتند: آقا! من به مشهد مشرف شده بودم، کسی از شما انتقاد می کرد و من عصبانی شدم. آقا فرمودند: در روایات آمده است عالمی را که رو به دنیا آورد متهم سازید. من خیلی ناراحت شدم که خدایا! اگر زندگی این آقا رو به دنیا آوردن است، پس تکلیف ما چیست؟ »
زندگى و رفتار بى تکلف و ساده مرحوم حاج شیخ عبدالکریم
مرحوم شیخ عبدالکریم حائرى موسس حوزه علمیه قم فوق العاده خوش اخلاق و خوش برخورد بودند ظاهر و باطن او یکى بود و طلاب را دوست مى داشت و به اهل علم و فضیلت عشق علاقه عمیقى داشت او در مجلس صدر و ذیل نمى شناخت و همانند سیره حضرت رسول هر جا که مناسب مى شمرد مى نشست ،یکى از اعضاء محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از قول حضرت آیة الله العظمى امام خمینى نقل کردند که در اراک بر سر جا در مجالس گاه اختلاف مى شد و مرحوم حائرى در زمانى که در اراک تشریف داشتند براى از بین بردن این سنت سیئه هر وقت وارد مجلس مى شدند هرجا جائى مى دیدند در همان مکان مى نشستند و با این روش حسنه خود این سنت ناپسند را بهم زدند .
و یکى از شاگردان معظم له مى فرمودند که ایشان هرگز در خوردن غذا به غذاهاى لذیذ توجه ننموده و تعمد داشت که غذاهاى ساده و بى خورشت میل کند.
او از تقوى باطنى سرشار برخوردار بود و بارها مى فرمودند: «من هرگز براى ریاست و زعامت دست و پا نکرده ام »و مسئله زعامت خود را انجام یک تکلیف و امانتى الهى مى دانست .
باز از حضرت امام (مدظله ) نقل مى کرد که بازار شهر اراک از بازارهاى طولانى ایران است و منزل آقاى حائرى در انتهاى بازار و محل درسش در اویل بازار قرار داشت وقتى که از منزل عازم تدریس مى شدند عبا را به دست مى گرفتند و روى دوش نمى انداختند (این در حالى بوده که عده اى از بزرگان شهر با اطرافیان و تفنگچى حرکت مى کردند )و پیاده تا محل درس مى رفتند و اگر در بین راه کسى به دنبال ایشان مى افتاد مى ایستاد اگر طرف سوال و نیازى داشت آن را برطرف کرده و خود بتنهائى به راه مى افتاد.[10]
امید است با درس گرفتن از این نکات بسیار ارزشمند سیره علما و معصومین پیرو راه و مسیر معنوی آنها باشیم. در پایان به ذکر دو حدیث نورانی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اشاره خواهیم نمود.
رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله : مالی لا أرى علَیکُم حَلاوَةَ العِبادَةِ ؟! قالوا: وما حَلاوَةُ العِبادَةِ ؟ قالَ : التَّواضُعُ .
پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : چه شده است که حلاوت عبادت را در شما نمىبینم ؟ عرض کردند : حلاوت عبادت چیست ؟ فرمود : فروتنى .
• عنه صلى الله علیه وآله : إنّ أفضَلَ النّاسِ عَبداً مَن تَواضَعَ عَن رِفعَةٍ .
پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : برترینِ مردم در بندگى (خدا) کسى است که در عین بزرگى ، فروتنى کند .