میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
ولادت
امام حسن (ع ) فرزند امیر مؤمنان علی بن ابیطالب و مادرش مهتر زنان
فاطمه زهرا دختر پیامبر خدا (ص ) است .
امام حسن (ع ) در شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه تولد یافت
. وی نخستین پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنایت کرد.
القاب
لقب های او سبط، سید، زکی ، مجتبی است که از همه معروفتر "مجتبی
" می باشد.
امامت
امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن
حضرت ، به امامت رسید و مقام خلافت ظاهری را نیز اشغال کرد، و نزدیک
به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت .
شمایل
امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پیکر و بزرگواری به رسول اکرم
(ص) بسیار مانند بود.
کمالات
از پیغمبر اکرم (ص ) روایت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسین
(ع)
می فرمود: این دو فرزند من ، امام هستند خواه برخیزند و خواه بنشینند
( کنایه از
این که در هر حال امام و پیشوایند .
سیره
امام حسن (ع ) بیست و پنج بار حج کرد، پیاده ، درحالی که اسبها نجیب
را با او یدک میکشیدند.
چون وضو می ساخت و به نماز می ایستاد، بدنش به لرزه می افتاد و
رنگش زرد می شد.
سه نوبت نیمی از دارائیش و دو نوبت تمام اموال خود را به فقرا بخشید.
عظمت و
تواضع
ابن عباس که از امام حسن و امام حسین (ع ) مسن تر بود، رکاب اسبشان را
می گرفت و بدین کار افتخار می کرد و می گفت : اینها پسران رسول خدایند. با این شأن
و منزلت ، تواضعش چنان بود که : روزی بر عده ای مستمند می گذشت ، آنها پاره های
نان را بر زمین نهاده و خود روی زمین نشسته بودند و می خوردند، چون حسن بن علی را
دیدند گفتند: "ای پسر رسول خدا بیا با ما هم غذا شو". امام حسن (ع )
فورا از مرکب فرود آمد و گفت :" خدا متکبرین را دوست نمی دارد". و با
آنان به غذا خوردن مشغول شد. آنگاه آنها را به میهمانی خود دعوت کرد، هم غذا به
آنان داد و هم پوشاک .
سخاوت
در جود و بخشش امام حسن (ع ) داستانها گفته اند. از جمله مدائنی روایت
کرده که :
حسن و حسین و عبدالله بن جعفر به راه حج می رفتند. توشه و تنخواه آنان
گم شد. گرسنه و تشنه به خیمه ای رسیدند که پیر زنی در آن زندگی می کرد. از او آب
طلبیدند. گفت این گوسفند را بدوشید وشیر آن را با آب بیامیزید و بیاشامید. چنین
کردند. سپس از او غذا خواستند. گفت همین گوسفند را داریم بکشید و بخورید. یکی از
آنان گوسفند را ذبح کرد و از گوشت آن مقداری بریان کرد و همه خوردند و سپس همانجا
به خواب رفتند. هنگام رفتن به پیر زن گفتند: ما از
قریشیم به حج می رویم . چون باز گشتیم نزد ما بیا با تو به نیکی رفتار خواهیم کرد.
و رفتند. شوهر زن که آمد و از جریان خبر یافت ، گفت : وای بر
تو گوسفند مرا برای مردمی ناشناس می کشی آنگاه می گویی از قریش بودند؟
روزگاری گذشت و کار بر پیر زن سخت شد، از آن محل کوچ کرد و به مدینه عبورش افتاد.
حسن بن علی (ع ) او را دید و شناخت . پیش رفت و گفت : مرا می شناسی ؟ گفت نه . گفت
: من همانم که در فلان روز مهمان تو شدم . و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار
دینار زر به او دادند. آن گاه او را نزد برادرش حسین بن علی فرستاد. آن حضرت نیز
همان اندازه به او بخشش فرمود. او را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد او نیز عطایی
همانند آنان به او داد.
حلم و گذشت امام حسن (ع ) چنان بود که به گفته مروان ، با کوهها
برابری می کرد.
شهادت
امام حسن (ع ) در تمام مدت امامت خود که ده سال طول کشید، در نهایت
شدت و اختناق زندگی کرد و هیچگونه امنیتی نداشت ، حتی در خانه نیز در آرامش
نبود. سر انجام در سال پنجاهم هجری به تحریک معاویه بدست همسر خود (جعده ) مسموم و شهید و در بقیع مدفون شد .
فرمایشات
بدانید که خدا شما را بیهوده نیافریده و سر خود رها نکرده ، مدت عمر
شما را معین کرده ، و روزی شما را میانتان قسمت کرده ، تا هر خردمندی اندازه
خود را بداند و بفهمد که هر چه برایش مقدر است به او می رسد ، و هر چه از او نیست
به او نخواهد رسید ، خدا خرج دنیای شما را کفایت کرده و شما را برای پرستش فراغت
بخشیده و به شکرگزاری تشویق کرده ، و ذکر و نماز را بر شما واجب کرده و تقوی را به
شما سفارش کرده ، و آن را نهایت رضایت مندی خود مقرر ساخته .
تحف العقول ، ص (234 (
به درستی که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به
وسیله
طاعتش به رضای او سبقت گیرند . تحف العقول ، ص (239 (
ی پسرم با هیچکس برادری مکن تا بدانی کجا می رود و از کجا می آید و چه
ریشه ای دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او برادری کن
به شرط گذشت از لغزش و کمک در تنگی . تحف العقول ، ص (236 (
میلاد امام مجتبی آمده است
از فاطمه فرزند هدی آمده است
تبریک به احمد و به حیدر تبریک
تبریک که بنده ی خدا آمده است
محمودی(شاهد)1389/11/1