باب الحوائج

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

توکل به خدا و توسل به خاندان اهل بیت علیهم السلام مایه نجات بشر است

باب الحوائج

این وب جهت آشنایی با معارف دینی و سیره ائمه معصومین(ع) و شهداء و ایجاد فرصت برای همه کسانی که تمایل به دانستن مطالب مختلف علمی،پژوهشی،دینی،فرهنگی،اجتماعی،هنری،
تاریخی،سیاسی،طنزو...دارند طراحی گردید لطفاً ازنظرات خود مارا بهره مندنمایید. استفاده از مطالب این وب به شرط ذکر آدرس منبع و اهداء 14صلوات آزاد است.
karbala114.mihanblog.com - hajmahmod33@yahoo.com - 09111495934 - hajmahmod33@gmail.com مدیران وبلاگ : ابواب الحوائج(حضرت ابوالفضل العباس،حضرت علی اصغر،حضرت موسی بن جعفر،حضرت امام جواد)علیهم السلام اجمعین

زندگی نامه حضرت مریم ( س )

پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۳۵ ب.ظ

زندگی نامه حضرت مریم ( س )

حضرت مریم از زنان بزرگوار و از شخصیت‌های برجسته جهان بشریت است. او مادر پیامبر بزرگ خداوند، حضرت عیسی علیه السلام، بود. حضرت مریم از کودکی در تحت تربیت انسان های والا و مربیان شایسته قرار داشت. در دین اسلام حضرت مریم از جمله معدود زنانی است که به مقام کمال و مطلوب انسانی دست یافته است.

در قرآن کریم بارها از این بانوی بزرگ سخن به میان آمده و پاکدامنی و عفت و حیا و ایمان و فضایل برجسته اخلاقی او تأیید شده است. به عنوان نمونه در

سوره تحریم آیه 12 او به عنوان نمونه و الگو برای تمام مومنان معرفی شده و پاکدامنی و طهارت او گوشزد شده است.

حضرت مریم دختر عمران و از نسل حضرت داود است. مادرش، حنّه، نذر کرد که فرزندی را که در شکم دارد خدمتگزار بیت المقدس گرداند.

روزها گذشت و حنه کودک خود را به دنیا آورد و با کمال تعجب دریافت که کودکش دختر است؛ و خدمتگزاران بیت المقدس فقط می‌بایست از مردان باشند.

حنه او را مریم نامید. مریم یعنی عبادت کننده و خدمتگزار.

حنه چنین دعا کرد:

«خدایا او و فرزندش را از شر شیطان در پناه تو در می‏آورم.»

خداوند هم دعای او را به نحو احسن قبول کرد.

حضرت مریم از ابتدا تحت سرپرستی پیامبر زمان، حضرت زکریا، قرار گرفت.

پس از طی دوران کودکی، حضرت زکریا مریم را در حجره ای در بیت المقدس جای داد و مریم در آن حجره به عبادت مشغول شد.

بیت المقدس که خانه خداست و زنان در حال ناپاکی ماهیانه نمی توانند در آن توقف کنند، و خداوند حضرت مریم را از هر گونه آلودگی و ناپاکی، پاک و مطهر فرمود. مریم از مسجد بیرون نمی‏آمد و هرگاه حضرت زکریا نزد او می‏رفت می‏دید مریم در محراب عبادت است و غذایی آماده‌ای در کنارش است. می‏پرسید:

«ای مریم، این غذا از کجاست؟»

مریم می‏گفت:«از جانب خداوند است. او هر کسی را که اراده فرماید بدون حساب روزی می‌بخشد.» (آیات 35 تا 37 سوره آل عمران).

مریم آنقدر مقرب پروردگار شد که ملائکه بر او نازل شدند و گفتند:

«خداوند تو را برگزید و پاک و مطهر گردانید، و تو را بر زنان عالمیان اختیار فرمود. ای مریم مطیع پروردگارت باش و برای او سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع به جای آور.» (سوره آل عمران آیات 42و43).

حضرت مریم همین طور که مشغول عبادت بود و در کنار شرقی مسجد از مردم عزلت گرفته بود، ناگهان با صحنه‏ای بسیار عجیب روبرو شد که خداوند در سوره مریم از آیه 16 تا 36 آن را بیان کرده است:

در این هنگام روح خود جبرئیل علیه السلام را به صورت انسانی خوش‌اندام به سوی مریم فرستادیم.

مریم گفت: از تو به خداوند رحمن پناه می‏برم.

جبرئیل گفت: من انسان نیستم. فرستاده پرودگار توأم تا پسری پاکیزه به تو ارزانی دارم. مریم گفت: چگونه چنین چیزی ممکن است در حالی که هیچ مردی به من نزدیک نشده.

جبرئیل گفت: پروردگارت می‏گوید این کار بر من آسان است.

ناگهان مریم در خود سنگینی فرزندی را حس کرد و چیزی نگذشت که درد زایمان او را فرا گرفت. او خود را به سختی به سوی درخت خشک خرمائی کشید و گفت ای کاش مرده بودم و مردم مرا فراموش کرده بودند. ناگاه از زیر پایش صدایی برخاست که:

«محزون مباش! خداوند در زیر پای تو آب گوارایی قرار داده، و این درخت خشکیده را هم تکان بده تا خرمای تازه بر تو فرو ریزد. پس بخور و بیاشام که چشمت روشن باد. و اگر کسی را دیدی که بر تو اعتراض داشت و از فرزندت پرسش کرد، با اشاره بگو که من روزه سکوت دارم (روزه‏ای که در طول آن نباید سخن گفت) و با کسی سخن نمی‏گویم.

مریم حضرت عیسی علیه السلام را به دنیا آورد، او را به آغوش کشید و به سوی قومش روانه شد. مردم با دیدن او و فرزندش، گفتند:

ای خواهر هارون! چیز عجیبی است. نه پدرت مرد بدکاری بود، نه مادرت زن فاسدی.» حضرت مریم به نوزادش اشاره کرد. گفتند:« با نوزادی که در گهواره است چگونه سخن بگوییم.»

ناگاه حضرت عیسی به سخن درآمد و فرمود:

«من بنده خدایم. خداوند به من کتاب انجیل عطا فرمود و مرا پیامبر قرار داده است. هر جا که باشم، مرا مایه برکت فرموده و به نماز و زکات فرمان داده است، و نیز دستور داده با مادرم نیکویی کنم. خداوند مرا ستمگر و بدبخت قرار نداده است.»

و به این ترتیب شک را از دل پاکدلان زدود و آنان بار دیگر به قداست و طهارت حضرت مریم معتقد شدند...

اوصاف حضرت مریم (ع) در قرآن مجید

"و مریم ابنت عمران التى احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا..."

این آیه عطف است به جمله"امرأت فرعون"، و تقدیرش این است که: "و ضرب الله مثلا للذین امنوا مریم... ـ خداوند مریم را مثل زده براى کسانى که ایمان آورده‏اند...".

در خصوص مریم (ع) مى‏بینیم که به نام مبارکش تصریح نموده، ولى درباره همسر فرعون چنین کارى نکرد، اصولا در قرآن کریم جز مریم نام هیچ زنى برده نشده، تنها آن جناب است که در حدود بیست و چند سوره و در سى و چند آیه نام او را برده است.

"التى احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا" ـ در این قسمت از آیه مریم را به خاطر عفتش مى‏ستاید، و ستایش مریم (ع) در قرآن کریم مکرر آمده، و شاید این به خاطر رفتار ناپسندى باشد که یهودیان نسبت به آن جناب روا داشته، و تهمتى باشد که ایشان به وى زدند، و قرآن کریم در حکایت آن مى‏فرماید: "و قولهم على مریم بهتانا عظیما" (1) و در سوره انبیاء هم نظیر این قصه آمده مى‏فرماید: "و التى احصنت فرجها فنفخنا فیها " (2) .

اصولا در قرآن کریم جز مریم نام هیچ زنى برده نشده، تنها آن جناب است که در حدود بیست و چند سوره و در سى و چند آیه نام او را برده است.

"و صدقت بکلمات ربها" ـ یعنى مریم کلمات پروردگار خود را که به قول بعضى (3) همان وحى انبیا باشد، تصدیق کرد. بعضى (4) دیگر گفته‏اند: مراد از کلمات خداى تعالى در اینجا وعده و تهدید و امر و نهى خداست. ولى این وجه درست نیست، زیرا بنا بر این، دیگر احتیاج نبود نام کتب خدا را ببرد، چون کتب آسمانى همان وعده و وعید و امر و نهى است.

"و کتبه" ـ منظور از کتب خداى تعالى همان کتبى است که شرایع خداى تعالى در آن است، شرایعى که از آسمان نازل شده، مانند کتاب تورات و انجیل، و اصطلاح قرآن هم در کتب آسمانى همین است، و شاید منظور از تصدیق کلمات پروردگارش و تصدیق کتب خداى تعالى این باشد که مریم (ع) صدیقه بوده، همچنان که در آیه زیر فرموده: "ما المسیح بن مریم الا رسول قد خلت من قبله الرسل و امه صدیقة" (5) .

"و کانت من القانتین" ـ یعنى مریم از زمره مردمى بود که مطیع خدا و خاضع در برابر اویند، و دائما بر این حال هستند، و اگر مریم (ع) را با اینکه زن بود، فردى از قانتین خواند با اینکه کلمه مذکور جمع مذکر است، بدین جهت بود که بیشتر قانتین مردان هستند.

مؤید اینکه قنوت به این معنا است. این است که قنوت به همین معنا در آیه‏اى دیگر، در خصوص مریم (ع) آمده، آنجا که ملائکه به حکایت قرآن کریم مریم را ندا داده مى‏گویند: "یا مریم اقنتى لربک و اسجدى و ارکعى مع الراکعین" (6) .

ولى بعضى (7) از مفسرین احتمال داده‏اند مراد از قانتین خصوص قوم و قبیله خود مریم باشد، چون آن جناب از خاندان و از بیتى به وجود آمد که عموما اهل صلاح و طاعت بودند.

ولى این احتمال بعید است، اولا به خاطر وجهى که قبلا ذکر کردیم، و ثانیا به خاطر اینکه آیه شریفه در مقام تعریض به دو تن از زنان رسول خدا (ص) است، و در چنین مقامى مناسب آن است که منظور از قانتین عموم اهل طاعت و خضوع براى خدا باشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۰۴
محمدرضا محمودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی